نام شرکت الاید والت، مدتها است که در صنعت مالی و پردازش پرداخت جهان به گوش میخورد. در زمره موفقترین مدیران عامل بودن، چه احساسی دارد و چه داستانی از مسیر طی شده، میتوانید برای ما شرح دهید؟
موفقترین مدیرعامل حوزه تجارت الکترونیک فناوری مالی بودن، احساس فوقالعادهای است؛ اما کارهای بسیاری باید انجام شود. برای یک مدیرعامل بسیار مهم است که دستی بر کارها داشته باشد، بداند در شرکت چه میگذرد، با کارکنانش همکاری کند و کنار آنها باشد؛ نه بالاسرشان. البته که باید بر فعالیتهای هر روزه نظارت کنید، اما همچنین نیاز است بدانید که اوضاع از چه قرار است، خودتان برای کمک کردن وارد عمل شوید، آستینهایتان را بالا بزنید و اجازه دهید که کارکنان شرکت بدانند برای افزایش دانش آنها تلاش میکنید، نه اینکه فقط ریاست کنید و تافتهای جدابافته باشید.
به ما بگویید که چگونه به بحث پردازش پرداختهای الکترونیک علاقهمند شدید و تصمیم گرفتید شرکتی در این زمینه ایجاد کنید.
زمانی که من شرکت الاید والت را راهاندازی کردم، خبر چندانی در پرداختهای آنلاین نبود و من میخواستم امنیت این پرداختها را افزایش دهم. من میخواستم مطمئن شوم که مردم به راحتی میتوانند محصولات خود را به شکل آنلاین به فروش برسانند. همواره به این موضوع فکر میکردم. در آن زمان، فقط ۸ یا ۹ سال از ظهور اینترنت گذشته بود.
سال ۱۹۹۱ بود؟
بله، تقریبا بحث سه دهه پیش است. در آن زمان چند سالی از آغاز اینترنت میگذشت اما عملا چیز خاصی آنلاین نبود. در آن زمان، اگر یک فروشگاه در خیابان داشتید (و اگر هم خیلی اهل روز بودید)، یک آگهی در اینترنت میگذاشتید که «این آدرس ما است». اما همانطور که میگویم، نمیتوانستید هیچ کالایی را آنلاین بخرید. هیچکس نبود که فضای مبادله آنلاین را فراهم کند، هیچ شرکتی خدمات پرداخت را انجام نمیداد و بهطور کلی نمیتوانستید اقدام به خرید و فروش در آن فضا کنید. به این موضوع بسیار فکر کردم و تصمیم گرفتم کاری برایش انجام دهم.
من میخواستم فضایی ایجاد کنم که هر کارآفرین و صاحب کسبوکاری در آن جمع شده و فعالیتهای مستقل خود را شروع کند و خودش رئیس خودش باشد. به همین دلیل، شرکت را تاسیس کردم. میخواستم به دیگران کمک کنم تا کسبوکار الکترونیک خود را داشته باشند و بتوانند با نمایش محصولات خود به جهان، بخشی از یک اتفاق شگرف باشند. خودم هم میخواستم بخشی از این اتفاق باشم. میخواستم یکی از شروعکنندگان این موتور باشم و دیگران را قادر سازم در بستر الکترونیک به تمام جهان متصل شوند.
شرکت شما دقیقا چه کار میکند؟
۱۸ سال قبل، بستری ساختم که یک درگاه مجازی است. این بستر، کارت اعتباری را از مصرفکننده میگیرد، آن را رمزگذاری میکند و برای شرکت مسترکارت (یکی از شرکتهای بزرگ کارت اعتباری) میفرستد تا تایید یا رد شود. مهمترین مساله در این فرآیند، امنیت است. کل هدف شرکت الاید والت از ابتدا همین است: تامین امنیت دادهها و شماره کارت اعتباری، اطمینان یافتن از اینکه هیچ کلاهبرداری اتفاق نمیافتد و هویت مصرفکننده هم ۱۱۰ درصد محفوظ میماند.
چگونه چنین سطحی از امنیت را تامین میکنید؟
امنیت بسیار مهم است. پیش از ایجاد شرکت، ۱۰ سال در کسبوکارهای خردهفروشی فعال بودم و افراد بسیاری را مشاهده میکردم که با کارتهای پلاستیکی و تقلبی سراغ ما میآمدند که فقط یک کپی از کارتهای اعتباری اصلی بودند. آنها حتی میتوانستند سیستمی مغناطیسی برای کارت تقلبی خود ایجاد کنند که دستگاههای کارتخوان آنها را بخواند، اما در هنگام ارائه اطلاعات به شرکت صادرکننده، مشخص میشد که این کارتها تقلبی بودهاند. من برخوردهای زیادی با چنین کارتهایی داشتم و افراد بسیاری در جهان، قربانی کلاهبرداری میشدند.
این مساله برایم دغدغه شد. با خودم فکر میکردم که در ۱۰ سال، ۲۰ سال یا ۳۰ سال آینده اوضاع به چه شکل خواهد بود. بنابراین ۱۸ سال پیش یک موتور اینترنتی ایجاد کردم تا از این مصرفکنندگان محافظت کند. سپس درگاه پردازش الاید والت را ایجاد کردیم و متوجه شدیم که از طریق اضافه کردن پردازش آنی پرداخت، میتوانیم به سودآوری برسیم. کار خود را از ارائه خدمات به یک شرکت بازرگانی شروع کردیم و به تدریج به دو و تعداد بیشتری از آنها رسیدیم. اکنون ما به ۱۱۶ میلیون مشتری از ۵۶ کشور خدمترسانی میکنیم.
آیا هیچ مانع یا بنبست بزرگی در مسیر شما وجود نداشت؟
از همان شروع کار با موانع بزرگی مواجه بودیم. شرکت ما، تنها شرکت فعال در حوزه فناوری و فناوری مالی است که سرمایهگذار نمیخواهد. واقعا تنها شرکت هستیم. زمانی که این موضوع را به نمایندگان شرکتهای گلدمن ساکس، مریل لینچ و جیپی مورگان گفتم، خندیدند و گفتند: «شوخی میکنی؟ هیچوقت چنین چیزی نشنیدهایم.» ما تنها شرکت در جهان هستیم که بدون سرمایهگذار کار خود را شروع کردیم و هیچگاه حتی یک دلار از یک سرمایهگذار دریافت نکردیم. به سایر شرکتهای مالی و خدمات پرداخت مانند استریپ، پیپال و اسکوئر نگاه کنید. آنها سرمایهگذاریهای سنگین دهها میلیون دلاری را قبول کرده و از آن برای توسعه بسترهای مالی خود بهره بردهاند. اما من هیچگاه سرمایهگذار خارج از شرکت نداشتم و دلیلش هم این بود که نمیخواستم. سرمایهگذارانی بودند که در صف میایستادند و بر در اتاق من میکوبیدند تا چکهای خود را تحویل دهند. جواب من یک چیز بود: «معذرت میخواهم، تمایلی ندارم، میخواهم شرکت را برای خودم نگه دارم.»
آیا واقعا به سرمایهگذاران میگفتید که تمایلی ندارید؟ چرا؟
بله، تمایلی ندارم. ما سرمایهگذارانی در همان ابتدای کار داشتیم که آماده بودند چکهای ۴۰۰ میلیون دلاری و ۵۰۰ میلیون دلاری خود را برای ما امضا کنند، اما به این دلیل نمیخواستم که استراتژی من رشد یکشبه نبود. من میخواستم به آرامی و به تدریج رشد کنم، میخواستم یاد بگیرم و به تیم خود آموزش بدهم. شرکت ما به دنبال سودهای کلان و بادآورده نیست. ما بانکی نیستیم که بخواهیم به سرعت پول دربیاوریم و به سرمایهگذاران خود بگوییم: «آهای، تمام شد. ببینید با چه سرعتی پول به دست میآوریم!» ما به این دلیل سرمایهگذار نمیخواهیم که حریص نیستیم. ما نمیخواهیم تبدیل به یک ماشین پولساز شویم که سرمایهگذاران را راضی کند.
زمانی که پول سرمایهگذار را میپذیرید، این اتفاق خواهد افتاد. همواره مجبور خواهید شد میانبر بزنید و به سرعت به پول برسید تا به سرمایهگذاران خود نشان دهید که در حال رشد هستید. هدف شرکت ما این نیست. هدف ما، خدمت کردن به جامعه است. هدف ما رشد تدریجی و اطمینان یافتن از نفع رسیدن به مصرفکنندگان، شرکتهای تجاری و تمام کسانی است که از بستر خدمات ما استفاده میکنند. ما میخواهیم آنها هم با ما رشد کنند. ما نمیخواهیم پول آنها را بگیریم و کارمزد هنگفتی دریافت کنیم تا به رشدی نجومی برسیم. مسیر ما این نیست. از آنجا هم که مسیر درست را در پیش گرفتم، میخواهم با شما صادق باشم. ما صرفا با اتکا به تبلیغات دهان به دهان، به سرعت رشد کردهایم و اکنون بهترین شرکت پردازش پرداخت و بهترین مدیرعامل این حوزه اقتصادی را داریم.
نظرتان راجع به تغییرات سریع و تحولات فناوری در عصر کنونی چیست؟ چگونه خودتان را به روز نگه میدارید؟ آیا عادتهای کاری خاصی دارید که بخواهید با ما در میان بگذارید؟
من ۲۰ نخبه و توسعهدهنده و پنج دکترای کدنویسی دارم که همواره از دیگران جلوتر هستند. ما کسانی هستیم که شیوه کنونی کسبوکار را ۱۴ سال پیش ابداع کردیم؛ شیوه و ساختاری که ۶ سال بدون رقیب سر کار بود و دیگران بهطور دائم برای رسیدن به ما تلاش میکردند. اما ما آن را ۱۴ سال بنا کردیم و هنوز هم دو تا سه سال از تمام فعالان دیگر بازار جلوتر هستیم.
من زیاد سفر میکنم و به شرکتهای فناوری و فناوری مالی بسیاری در ژاپن، هنگکنگ، چین، آلمان، بریتانیا و آمریکای شمالی سفر میکنم. دستاوردها و آینده آنها را میبینم، یک نقشهراه میسازم و آنها را در اختیار دکترای ارشد کدنویسی شرکت قرار میدهم. به او میگویم: «این وضعیت رقبا است. این خلاصه ۶ یا ۷ کشور است و آنها در دو سال آینده روی این مسائل کار خواهند کرد. برای بهتر از دستاوردهای آنها بودن، چه باید بکنیم؟» آنگاه یک برنامه بهتر میچینیم و کدنویسیهایش را انجام میدهیم. ما به شدت روی بازار و آینده آن تحلیل میکنیم و همواره آن را بهبود میدهیم. ما همواره اهداف و دستاوردهای مدنظر آنها را بهبود میدهیم و دو یا سه سال آن را جلوتر میبریم.
آیا میخواهید پیامی به دیگران و مدیران عاملی مانند خود بدهید؟
قطعا بله. میخواهم به آنها بگویم که به صعود ادامه دهید. آسمان، تنها محدودیت است و باور کنید که هیچگاه به انتهای آن نخواهید رسید؛ چرا که بیپایان است.
دیدگاه تان را بنویسید