سیدهادی خسروشاهی، از چهرههای برجسته در حوزه علمیه قم بود که روز پنجشنبه به دلیل کهولت سن و ابتلا به ویروس کرونا در بیمارستان مسیح دانشوری تهران درگذشت. او پیشتر سفیر ایران در واتیکان نیز بود. رئیس سابق مدارس و حوزههای علمیه خارج از کشور در گفتوگو با ایکنا با اشاره به سابقه آشنایی خود با مرحوم حجتالاسلام خسروشاهی گفت: «حدود 45 سال قبل که هنوز از حوزه مشهد به قم منتقل نشده بودم، درصدد دیدار با ایشان بودم. اولین دیدارم در مرکز بررسیهای اسلامی ایشان در قم میسر شد. این ارتباط تا زمان سخنرانی بسیار خوبی که در حدود یک ماه گذشته (نیمه بهمن سال جاری) در کتابخانه ملی با حضور بیش از 600 نفر از فرهنگدوستان و فرهیختگان داشتند، تداوم یافت».حجتالاسلام محمدرضا نوراللهیان افزود: «رشد و تربیت این مرد در بیتی بود که بزرگمنشی، ارتباط با اهالی قلم، رجال و علما مشهود بود. عکسهای نوجوانی ایشان با بزرگانی مانند امامموسی صدر و بسیاری از شخصیتهای برجسته قرن اخیر، در اختیار است. قلم او را که دنبال میکنیم، مشخص میشود از ابتدا به فکر ترجمه اندیشههای معاصر که از مغرب عربی و دیگر بلاد میرسید، ازجمله علامه کاشفالغطا بوده است و تدوین مذاکرات «هانری کربن» با علامه طباطبایی را دنبال میکرد. معرفی کتاب «شیعه در اسلام» علامه طباطبایی از شاهکارهای قلمی استاد خسروشاهی بود».او عنوان کرد: «استاد خسروشاهی از سال 1332 وارد قم شد و تا اواخر عمر با اغلب مجلات اسلامی مرتبط بود؛ مقاله میداد و مصاحبه میکرد و اندیشه هدفمندش را در مدت این 66 سال بروز و ظهور داد. او با کسانی مانند حضرت امام خمینی(ره)، آیتالله حاجآقا مصطفی خمینی و حاج آقا احمد خمینی، مرحوم نوابصفوی، دکتر محمد مصدق، آیتالله ابوالقاسم کاشانی، آیتالله سیدعلی خامنهای، مهندس مهدی بازرگان، استاد محمدتقی شریعتی، امامموسی صدر، شهیدان علی شریعتی، دکتر بهشتی، هاشمینژاد و از همه بیشتر آیتالله طالقانی و مراجع عظام آیات مرعشینجفی، گلپایگانی و سیدمحمدهادی میلانی در خراسان مرتبط و با همه آنان در دادوستد علمی بود».این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به سیدجمالپژوهی حجتالاسلام خسروشاهی گفت: «زبان او ترکی آذری بود، ولی ترکی استانبولی را فراگرفت تا بتواند با اندیشههای سیدجمالالدین آشنا شود، بنابراین سیدجمالپژوه بزرگی شد و میتوانم مدعی شوم که فرد دیگری بهمثابه او پیدا نمیشود که تا این میزان از لحاظ مثبت و منفی درباره سیدجمال تحلیل کرده و سند جمع کرده باشد؛ او مرد میدان این تحقیق بود و بدون یکجانبهنگری و به شکل منطقی، مؤمنانه و منصفانه درباره سیدجمال قضاوت کرد و جنبه منفی و مثبت وی را بررسی کرد. خسروشاهی اهل کاوش علمی، تحقیق و ژرفنگری درباره شخصیتها بود».نوراللهیان بیان کرد: «مرحوم خسروشاهی به زبان انگلیسی مسلط بود و مطالب خبرنگاران خارجی را برای مراجع در قم و نیز خبرنگاران ترجمه میکرد. او اندیشههای امام(ره) را برای خبرنگاران غربی ترجمه میکرد. او چنان پرآوازه در مصر، لبنان و عراق بود که مصاحبههایش به عربی از 50 سال قبل منتشر میشد و در کشورهایی مانند مصر، تونس، الجزایر و... کارهای علمی و فرهنگی داشت. همچنین وقتی در رم بود، زبان ایتالیایی را فراگرفت و یک مرکز اسلام شیعی را در رم تأسیس کرد که کار بسیار بزرگی در سرزمین و مهد مسیحیت بود؛ جایی که پاپ بندیکت شانزدهم و پاپ ژانپل دوم و هزاران کشیش و کاردینال حضور داشتند. رویکرد بینالادیانی و بینالمذاهبی داشت که ارتباط میان مسیحیت و جهان اسلام را رشد داد».او با بیان اینکه حجتالاسلام خسروشاهی در زمینه مسیحیت، یهودیت و مذاهب دیگر تحقیقات علمی داشت، گفت: «در نوجوانی چهره مسیحیت را از قلم خسروشاهی شناختم؛ او بود که بهجای لعن، بدگویی و زشت جلوهدادن اندیشههای دیگران یا پیروان انجیل، منطق تثلیث و شناخت مسیحیت و آشنایی با واتیکان را عهدهدار بود و از آن سوی قرآن و نهجالبلاغه را به دنیای مسیحیت معرفی کرد».این محقق دینی بیان کرد: «اینجانب در مصاحبهای لقبی به ایشان دادهام که پیش از آن به علامه عزیزالله عطاردی داده بودم که اتفاقا میان این دو بزرگوار دوستی برقرار بود؛ بنده گفتم که علامه عطاردی مارکوپولوی اسلامی بود و ایشان وقتی این مصاحبه من را با ایکنا دیدند، از این تعبیر خندان شدند؛ چون عطاردی از رود سیحون و جیحون (دره فرغانه) تا اقصی نقاط ساحل اقیانوس اطلس را سفر کرده بود؛ به تعبیر خودشان از خلیج فنلاند تا خلیج بنگال و سمرقند، بخارا، مرو، هرات، بلخ و... تا فرانسه و ایتالیا را مورد به مورد برای تحقیق و جستوجو درباره نسخ خطی مربوط به تمدن اسلامی گذر کرده بود. مرحوم خسروشاهی 10 برابر بیشتر از ایشان سفر کرد و تنها میتوانم او را به ابنبطوطه، مورخ و سیاح اسلامی، تشبیه کنم که همواره در سفر، مباحثه، مصاحبه و گفتوگو با رهبران ادیان در بلاد مختلف بود. ایشان در کنفرانسهای مختلف در آلمان، ایتالیا، جنوب شرق آسیا، ازبکستان، فیلیپین، روسیه و سایر کشورها دعوت میشد و سخنرانی میکرد».او افزود: «برای این شخصیت به دلایل ذکرشده باید سفرنامهای مانند ابنبطوطه مغربی بلکه در مجلداتی بهمراتب بیشتر نوشته شود. به فرزند گرامی ایشان که فردی فاضل و متدین هستند، عرض کردم اگر سفرنامه ابنبطوطه دو جلد شده است، سفرنامه ابنبطوطه ایرانی (سیدهادی خسروشاهی) میتواند در بیش از چند جلد نوشته و منتشر شود».نوراللهیان با بیان اینکه او شخصیتی سندی مانند علامه حکیمی داشت، عنوان کرد: «استاد خسروشاهی سند نگهدار بود و آنقدر سفر کرده بود که رَحاله (فردی که خیلی زیاد سفر میکند) شده بود؛ البته سفرهای مکتوب هم کم نداشت؛ یعنی دائما از ایران با اندیشمندان دیگر کشورها مکاتبه داشت».
دیدگاه تان را بنویسید