سطوح تکنولوژی دم دستی و استفاده از ابزارهای طبیعی برای غلبه بر ظلم، جنگ، سیل، وبا و طاعون جوابگو نبود و اغلب به طور میانگین هر ۵۰ سال یک سوم جمعیت از بین میرفتند. هر گونه اعتراض و واکنش نشان دادن رعیت به نظام حاکمه، وحدت و همبستگی کشور را به خطر میانداخت و طبیعی بود که تعداد اندکی آشوبطلب کشته شوند تا جان و مال اکثریت رعیت حفظ شود. شاه، شبان کشور بود و مردم در حکم رمهای بودند که نیاز به امنیت داشتند و هر گونه تکثر و تفاوت اندیشه سرکوب میشد. قرنها بشر چنین زندگی میکرد و فلسفه تاریخ دوری و تکراری بر آمد و رفت سلسلهها حاکم بود.
در قرن شانزدهم میلادی با اختراعات و اکتشافاتی که در زمینه مهندسی، پزشکی با روشهای تجربی شکل گرفت به تدریج تکنولوژی مکانیکی به وجود آمد. رعیت تبدیل به شهروند شد و تکنولوژیهای مهندسی، شهرها و خانهها را عمران کردند و آبادانی دولت کشور را فرا گرفت. پزشکی طول عمر انسانها را افزایش داد و به تدریج شهروندان به لحاظ فردیت اهمیت پیدا کردند. سیل، طاعون، وبا و مریضیهای واگیردار مهار شد و تکنولوژی به انسانها شخصیت و اعتماد به نفس بخشید. به تدریج شهروندان سعی کردند استبداد، ظلم، بیعدالتی و زورگویی طبقه حاکم را با اندیشه مشروطیت و حکومت قانون مهار کنند. در این فرآیند اصلاحی و انقلابی دولت کشورهای دارای قانون اساسی شکل گرفت و پارلمان و تفکیک قوا بهعنوان تکنولوژیهای مکانیکی حکمرانی نمایان شدند. در این عصر جان انسانها و صیانت از نفس آنها اهمیت پیدا کرد و سیستمهای سیاسی ملزم به گرفتن بازخورد و توجه به افکار عمومی شدند. حکومت سرشت معیشتی مبتنی بر حل مسائل رفاهی شهروندان پیدا کرد و چرخش نخبگان به رسمیت شناخته شد.
حکمرانی مکانیکی در پایان قرن بیستم با ظهور تکنولوژیهای اطلاعاتی جای خود را به حکمرانیهای کوانتومی و شبکهای با خصلت جهانی داد. فردیتها در همه طبقات فارغ از نژاد، جنسیت، طبقه و مذهب به حکم انسان بودن اهمیت پیدا کرد. سیاستگذاران و سیاستمداران در اتاقهای شیشهای در برابر شهروندان قرار گرفتند. در چنین شرایطی از بانکداری تا بیمه، از بورس تا آموزش و بهداشت و امنیت، معیارها و شاخصهای جهانی پیدا کرده است. تکنولوژی اطلاعات استانداردها را پدیدار ساخته است و چشم و گوش همه به شیوه زیست مطلوب که زمانی منحصر در طبقات الیگارش بود، باز شده است. حکمرانی خوب مبتنی بر شفافیت، قانونگرایی، پاسخگویی، مشارکت شهروندان و تمرکززدایی با تکنولوژی اطلاعات امکان پیادهسازی یافته است. میانگین امید به زندگی به هفتاد سال افزایش یافته و هر شهروند دارای اعتماد به نفس، شخصیت و حقوق اساسی سلب ناشدنی است. به همین نسبت تصمیمات سیاسی نیز ابعاد جهانی پیدا کرده و دارای استانداردهای بینالمللی شده است.
در گذشته نیز بیماریهای واگیردار شیوع پیدا میکردند، اما آنچه در عصر اطلاعات روی میدهد، واکنش جهانی شهروندان و حساسیت همه طبقات و اقشار اجتماعی است. نرخ شهروندی، دوست داشتن زندگی، وقت فراغت، توانمندی انسانها و اهمیت قائل شدن برای صیانت نفس اهمیت فزایندهای یافته است. در دوران سنتی فقط جان امپراتور و سلطان اهمیت داشت، در دوره مدرن اریستوکراتها و نخبگان طبقات و اقشار بالا به سمت امتیازات پزشکی و درمانی و آموزشی حرکت کردند، اما در عصر اطلاعات همه شهروندان کشور و انسانها در بستر بینالملل خواهان زندگی استاندارد هستند. پزشکی شدن اجتماع و غلبه استانداردهای بهداشتی در گذشته مختص به الیگارشهایی بود که روایتهای مشروعیتبخش نیز بر آن استوار میکردند. اکنون همه شهروندان اهمیت دارند و نظامهای سیاسی نمیتوانند بدون توجه به الزامات حکمرانی در عصر اطلاعات اثربخش و کارآمد باشند. رویدادهای تحولگرایانهای که شهروندان را قدرت میبخشد در حال ظهور است و انقلاب تکنولوژی اطلاعات، وضعیت انسانها را نسبت به گذشته بهبود میبخشد.
*دکتر روحاله اسلامی، عضو گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد است.
دیدگاه تان را بنویسید