یک طرف میدان یک سوسیالیستدموکرات و سوی دیگر میدان یک ناسیونالیست راستگرا. از بسیاری جهات دیدگاههای برنی سندرز و دونالد ترامپ را باید دو جهان متفاوت از هم دانست؛ اما همیشه و همه جا هم این دو با هم اختلافنظر ندارند. سال 2011 و زمانی که ایالت متحده قصد داشت به عملیات نظامی ناتو برای حمایت از غیرنظامیان در برابر قذافی در لیبی بپیوندد، هم سندرز و هم ترامپ در ابتدا از آن حمایت کردند. شورشیان، دیکتاتور لیبی را کشتند و آشوبی در این کشور درگرفت که تا امروز ادامه یافته است. 9 سال از آن زمان میگذرد و ترامپ در آستانه پایان دوره اول ریاستجمهوری خود قرار دارد و سندرز هم موقعیت خوبی در رقابت درونحزبی دموکراتها برای خود ایجاد کرده است. به نظر میرسد امروز هم ترامپ و سندرز میتوانند درباره موضوعاتی، همنظر باشند. دشوار بتوان تصور کرد که اگر هرکدام از این دو نفر با بحرانی مشابه لیبی روبهرو شوند، بهعنوان فرمانده کل قوا، دستور اقدام نظامی صادر کنند.
این تغییر رویکرد، پیامی مهم برای سیاست خارجی ایالات متحده در آستانه انتخابات ریاستجمهوری 2020 دارد؛ دوران اعمال قدرت ایالات متحده از طریق توان نظامی در جهان، به شمارش افتاده و روزهای آخر خود را سپری میکند. اگر رقابت نهایی انتخابات میان ترامپ و سندرز شکل بگیرد، فارغ از نتیجه آن، در این تردیدی نیست که ایالات متحده برخلاف عادت غریزی خود، دیگر مشکلات و چالشها را از طریق اعزام نظامیان خود حل نخواهد کرد.
انتخابات امسال اولین انتخاباتی است که تعدادی از رأیدهندگان آن، پس از جنگ افغانستان به دنیا آمدهاند. «جنگ ابدی» در خاورمیانه بسیاری را میان نسل جوان آمریکا ناامید و سرخورده کرده و همین افراد پایگاه اصلی حامیان سندرز را تشکیل میدهند. ترامپ هم از ناامیدی در جامعه آمریکا به سود خود استفاده کرده است. هر دو آنها تأکید میکنند که به درگیریهای نظامی آمریکا پایان میدهند و دیگر آمریکا را به عنوان پلیس جهان نمیخواهند. «ژرار آرو»، سفیر سابق فرانسه در واشنگتن میگوید: «سندرز هم مانند ترامپ این تغییرات را نمایندگی خواهد کرد اما به روشی متمدنانهتر و قابل پیشبینیتر و البته پیچیدهتر، آمریکا را از ایفای نقش در تمام امور جهان خارج خواهد کرد».
به گفته آرو، بسیاری از اروپاییها سندرز را «یک چپگرای انزواطلب» میدانند. «آنها به همان میزان که از پیروزی ترامپ در انتخابات وحشت دارند، از ریاستجمهوری سندرز نیز میترسند. چراکه هر دو آنها نسبت به ادامه تعهدات ایالت متحده در ناتو و تداوم رهبری آمریکا در سیستم بینالمللی ابراز تردید کرده و خواستار تجدیدنظر در آن شدهاند».
از نگاه بسیاری در آمریکا و جهان خارج، سندرز در حوزه سیاست خارجی فردی مرموز محسوب میشود که تمام دیدگاههای خود را بهوضوح بیان نکرده است. اما این واقعیت را نمیتوان نادیده گرفت که دیدگاهها و سیاستهای این سناتور 78 ساله نسبت به سال 2016 و زمانی که برای نخستینبار نامزد انتخابات ریاستجمهوری شد تغییرات زیادی کرده و پختهتر شده است. سندرز اکنون نگاهی جدیتر و واقعگرایانهتر به سیاست خارجی آمریکا دارد و آنچه بیش از همه او را از دیگر نامزدها متمایز میکند، رد هژمونی نظامی آمریکا ازسوی سندرز به عنوان ابزاری برای تأمین امنیت ایالت متحده است. سندرز مصمم است که وابستگی ایالات متحده به جستوجوی راهحلهای نظامی برای حل چالشها و مشکلات را از بین ببرد. آنچه باعث ناامیدی و نگرانی بسیاری میشود این است که ترامپ و سندرز در حالی هر کدام به روش خود به دنبال کاستن از درگیریهای نظامی آمریکا در خارج از این کشور هستند که روسیه و چین به عنوان مهمترین رقبای ایالت متحده و جهان آزاد در سالهای اخیر بر نفوذ خود در نقاط مختلف افزودهاند.
«مت دوس»، مشاور سیاست خارجی سندرز، به آتلانتیک میگوید: «نگرانی فزاینده درباره انزواطلببودن سندرز باعث شده است بسیاری از ایدههای او بهدرستی دیده نشوند. سندرز میخواهد مداخلهگری ایالات متحده در دو دهه اخیر را تحت کنترل درآورد. اما این محدودیت از نگاه دیگران به معنی ترک جهان از سوی آمریکا تعبیر شده است».
به گفته دوس، «در دهههای پایانی قرن بیستم، بهویژه پس از جنگ اول خلیجفارس این عقیده رایج شده بود که ما قدرت برتر نظامی جهان هستیم و با استفاده از آن به هر چه میخواهیم دست خواهیم یافت. باور به همین دیدگاه بود که در ابتدای قرن بیستویکم، جنگ فاجعهبار عراق را رقم زد. سندرز به عنوان رئیسجمهور ایالات متحده میخواهد این طرز فکر جنجالی در واشنگتن را به چالش بکشد که اگر ایالات متحده در خط مقدم هر جنگی نباشد، جهان دچار آشوب و ناامنی خواهد شد».با وجود مخالفتهای آشکار سندرز با مداخله نظامی آمریکا در دیگر کشورها و تقبیح کودتاهای مورد حمایت سازمان سیا برای تغییر رژیم در نقاط مختلف جهان، نمیتوان او را چهرهای صلحطلب دانست. چراکه سندرز هم در مواردی به حمایت از اقدامات نظامی پرداخته است. علاوه بر مشارکت آمریکا در عملیات ناتو در لیبی، او از عملیات نظامی آمریکا و ناتو برای جلوگیری از کشتار نژادی در کوزوو در سالهای پایانی قرن گذشته حمایت کرد. سندرز در ابتدا به حمله آمریکا به افغانستان پس از حملات یازده سپتامبر هم چراغ سبز نشان داده بود. اما بهناگاه رویکرد او تغییر اساسی کرد.
مشاور سیاست خارجی سندرز به آتلانتیک میگوید: «سندرز قصد دارد تا پایان دوره اول ریاستجمهوری خود تمام نظامیان آمریکایی را از افغانستان، عراق و سوریه خارج کند و اختیاراتی را که کنگره در سالهای 2001 و 2002 برای عملیات نظامی به رئیسجمهور اعطا کرده بود، به کنگره باز گرداند».
آنچه را که «مت دوس»، مشاور سیاست خارجی سندرز، میگوید، پیش از این هم رؤسایجمهور قبلی و فعلی آمریکا بیان کرده بودند. اوباما و ترامپ هم قبل از آغاز ریاستجمهوری خود و در ماههای اول ورود به کاخ سفید از بازگرداندن نظامیان آمریکایی سخن میراندند اما وقتی با واقعیتهای افغانستان، عراق و سوریه روبهرو شدند و مقامهای نظامی آنها را با خطرات خروج آمریکا آشنا کردند، موضع اوباما و ترامپ هم تا حد زیادی تغییر کرد.
دیدگاه تان را بنویسید