در تاریخ ایران شعرای زن چندانی نداشتهایم. سدِ فرهنگ مانع ظهور و بروز زنان در این حوضه میشده. اما با این حال بودهاند زنانی از گذشته تا امروز، که ماندگارترین آثار را از خود به جا گذاشتهاند. زندگی نامه چند تن از این شاعران را مختصرا در ادامه میخوانیم.
فروغ فرخزاد
فروغ متولد ۱۳۱۳ است. او فرزند چهارم خانواده بود. فروغ در سن ۱۶ سالگی با پرویز شاپور ازدواج کرد. این ازدواج ماندگار نبود و چهار سال بعد به جدایی کشید. حاصل این ازدواج پسری به نام کامیار بود. فروغ قبل از ازدواج با شاپور نامه نگاری عاشقانه داشت. این نامهها توسط کامیار در کتابی به نام «اولین تپشهای عاشقانه قلبم» منتشر شده است.
فروغ پس از جدایی راهی اروپا شد. در این دوره با فرهنگ آنجا آشنا شد و زبانهای ایتالیایی، فرانسه و آلمانی آموخت. در سال ۱۳۳۷ به سینما علاقمند شد و با ابراهیم گلستان آشنا شد. فروغ و گلستان در سال ۴۱ خانه سیاه است را میسازند. این فیلم به سفارش جمعیت کمک به جذامیان ساخته شد و جایزه بهترین فیلم مستند را از فستیوال فیلم آلمان غربی به دست آورد. سال بعد در نمایشنامه شش شخصیت در جستجوی نویسنده بازی چشمگیری به نمایش گذاشت و مجموعه شعر تولدی دیگر را در ۳۰۰۰ نسخه منتشر کرد.
سال ۴۳ سفری دیگر به اروپا داشت و بعد از آن مجموعه ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد را منتشر کرد.
در میانه سالهای ۴۲-۴۳ با خوردن قرص اقدام به خودکشی کرد اما توسط خدمتکارش به بیمارستان منتقل شد.
فروغ در ۲۴ بهمن ۱۳۴۵ هنگام رانندگی از جاده منحرف شد و درگذشت.
گرچه این شاعر عمری کوتاه داشت اما فروغ فرخزاد، آثار و اشعار عاشقانه او تاثیری بر ادبیات معاصر گذاشته که قابل چشمپوشی نیست و زندگینامه آن ارزش خواندن دارد.
رابعه بلخی
قدیمیترین شاعر زن که شعری از او به جا مانده رابعه دختر کعب قزداری است. او شاعر سده چهارم هجری قمری ست. پدرش از اعراب کوچ کرده به خراسان و فرمانروای بلخ و سیستان و بست و قندهار بود. او در دوره سامانیان زندگی میکرد و با شاعر نامی آن دوران، رودکی مشاعره داشته است. رابعه در اثر توجه پدرش فارسی دری را خوب آموخت و با ذوق شعری که داشت در این زمینه رشد کرد.
بعد از مرگ پدر، برادرش حارث به جای او نشست. رابعه پنهانی عاشق یکی از کارگزاران برادرش بنام بکتاش بود و برای او اشعار پرسوز و گداز مینوشت و به او می رساند، داستان عاشقی این شاعر را میتوانید در این مطلب به طور کامل مطالعه کنید. بعد از شک بردن حارث به این ارتباط حکم به قتل خواهرش میدهد. اگرچه اشعار زیادی از او باقی نمانده اما همان مقدار کم هم گواه توانایی و ذوق رابعه بوده. عطار و جامی و دیگر بزرگان ادب هم از او و شعرش تمجید کردهاند.
پروین اعتصامی
پروین اعتصامی متولد ۱۲۸۵ در تبریز است. نام اصلی او رخشنده بود. پدرش یوسف اعتصامی آشتیانی نویسنده و مترجم دوره قاجار بود و در سال ۱۲۸۸ نماینده مردم تبریز بود. به همین خاطر او و خانوادهاش به تهران مهاجرت کردند.
پروین تا قبل از او نامی معمول نبود و او بعدها نامش را در شناسنامه هم به پروین تغییر داد. او آخرین فرزند خانواده بود و سه برادر بزرگتر داشت.
پروین از کودکی به واسطه پدرش با فرهنگیان و ادیبان آن زمان ارتباط داشت و از کسانی چون ملکالشعرای بهار و دهخدا درس ادبیات گرفت. در همان کودکی زبانهای فارسی، عربی و انگلیسی را زیر نظر پدرش آموخت و بعد به مدرسه آمریکایی «ایران کلیسا» رفت. او از دانشآموزان ممتاز بود و مدتی هم در همان مدرسه به تدریس ادبیات فارسی و انگلیسی پرداخت.
پروین در سال ۱۳۱۳ با پسر عموی پدرش فضلالله اعتصامی ازدواج کرد. همسرش رئیس شهربانی کرمانشاه بود به همین خاطر با او به آنجا رفت. این ازدواج یک سال بعد به طلاق انجامید. برادر پروین علت این جدایی را اختلافات روحی و اخلاقی با همسرش ذکر کرده است.
پدرش قبل از ازدواجش با انتشار اشعارش مخالف بود. اما بعد از طلاق به این کار رضایت داد. اولین نسخه از دیوانش با مقدمهی ملکالشعرای بهار در سال ۱۳۱۴ چاپ شد که از آن استقبال به عمل آمد و وزارت معارف به او نشان علمی اهدا کرد. این اتفاقات باعث خروج پروین از انزوای پس از طلاقش شد.
پروین پس از چاپ دیوانش به سِمت مدیر کتابخانهی دانشسرای عالی برگزیده شد. اما ۹ ماه بعد به خاطر انزواطلبی به کار خود پایان داد.
در همان سال مدال درجه سه لیاقت از طرف دولت به او داده شد که آن را نپذیرفت. او همچنین پیشنهاد رضا شاه برای تدریس به ملکه و ولیعهد را قبول نکرد؛ چرا که با اعتقاداتش در مورد ایستادگی در برابر استبداد مخالف بود. در همین سال پدرش فوت شد و این مسئله او را منزویتر کرد.
پروین در فروردین ۱۳۲۰ به حصبه مبتلا شد و با شدت گرفتن بیماریش درگذشت.
این نوشته فقط مختصری از زندگی او بود و در اینجا میتوانید درباره زندگینامه پروین اعتصامی و اشعارش کاملتر بخوانید.
سیمین بهبهانی
سیمین خلیلی متولد ۸ تیر ۱۳۰۶ تهران است. پدر و مادرش هر دو از شاعر بودند. در سال ۱۳۲۵ با حسن بهبهانی ازدواج کرد. این ازدواج در سال ۱۳۴۹ پایان گرفت و در همان سال با منوچهر کوشیار که از دوستان دوران دانشجوییش بود ازدواج کرد.
او دبیر آموزش و پرورش بود. در سال ۴۸ عضو شعر و موسیقی شد و در ۵۷ به عضویت کانون نویسندگان ایران در آمد. بسیاری از اشعار و ترانههایش را خوانندگان نامی خواندهاند.
سیمین بهبهانی به علت مشکلات تنفسی و قلبی در ۲۸ مرداد ۹۳ درگذشت.
دیدگاه تان را بنویسید