ارسال به دیگران پرینت

قصه خسرو سینایی| قصه جزیره شاد «خسرو سینایی» چه بود؟

«هرمز» جزیره پرچالش خلیج فارس که شش سال پیش به قاب دوربین «خسرو سینایی» نشست تا به شادترین اثر او تبدیل شود، هنوز روی سرخط اخبار حوادث تلخ میراث فرهنگی و گردشگری است. اما آن فیلم که با هزار امید برای حل معضلات محیط زیست و گردشگری هرمز ساخته شد، چه دستاوردی برای سرزمین «هفتاد رنگ» داشت؟

قصه خسرو سینایی| قصه جزیره شاد «خسرو سینایی» چه بود؟

جزیره رنگین فیلمی بود که سینایی در سال 1393 ساخت. خودش گفت سعی داشته نیمه پر لیوان را نشان دهد و مدام از کارهای نکرده دولت نگوید و همت مردمی را نشان دهد که آستین بالا زده اند تا این جزیره را ارتقاء دهند. احمد نادعلیان، هنرمندی که صاحب موزه ای در این جزیره است و آن فیلم اقتباسی آزاد از زندگی او بود، می گوید: «آن فیلم باعث شد خیلی ها هرمز را ببینند.» جزیره ای که تا سال ها با خام فروشی خاک سرخ و انحصارطلبی ها دست به گریبان بود، خاک هایی که حالا توسط گردشگران از جزیره خارج می شود، گردشگرانی که دعوت شدند به این جزیره تا مُسکنی باشند برای دردهای جزیره استراتژیک خلیج فارس اما حالا زخمی شده اند بر تن آن و چهره جزیره را آشفته کرده اند. اینک درست در روزی که خسرو سینایی از دنیا رفت، از جزیره شاد او خبر رسیده که یک اثر تاریخی در معرض خطر قرار گرفته است.

اما چه شد که سینایی از هرمز فیلم ساخت. روایت او چه دستاوردی برای این جزیره داشت. احمد نادعلیان، هنرمند که سال هاست موزه ای را در جزیره هرمز مدیریت می کند، به بهانه درگذشت خسرو سینایی، قصه فیلم شدن جزیره هرمز را در گفت و گو با ایسنا این طور روایت می کند: آقای سینایی قبلا به دلایل زیادی به جنوب علاقه نشان داده بود، وقتی که فیلم «عروس آتش» را ساخت. اگر به نقاشی‌های همسر ایشان (گیزلا وارگا سینایی) هم نگاه کنید همواره پیوندی بین اسطوره‌های یونان و زنان برقع پوش جنوبی ایران را می بینید؛ خیلی ساده رابطه بین فرهنگ غرب و اقوام ایرانی را در کارهایشان به تصویر کشیده‌اند. از سویی، آقای سینایی به مناطق مختلف ایران دعوت می شدند تا کارگاه فیلم برگزار کنند و به جوانان آموزش دهند، سال‌ها قبل از طرف جوانان هرمزگانی به این استان دعوت شده بودند، این میان نباید ارتباط قوی آقای سینایی با هنرمندان تجسمی را در شکل گیری داستان برخی فیلم ها نادیده گرفت، ایشان از جمله شخصیت های سینمایی بودند که با هنرمندان زیادی در حوزه تجسمی از جمله ژازه طباطبایی ارتباط داشتند.

وی ادامه داد: سال ۱۳۸۵ وقتی برای یک جشنواره محیطی به جزیره هرمز دعوت شدم، همسر و دختر آقای سینایی نیز دعوت شده بودند. هواپیمای ما که در مسیر بندرعباس در حرکت بود به خاطر طوفان ناچارا در شیراز فرود آمد و ما ساعت ها در سالن ترانزیت بودیم که این بهانه و فرصتی شد برای آشنایی بیشتر با خانواده هنرمند سینایی. این دوستی به واسطه فعالیت در انجمن هنرمندان نقاش ایران تقویت شد تا این که سال ها بعد، خانم سینایی به همراه توران زندی ـ همسر غلامحسین نامی ـ چند روزی به جزیره هرمز سفر کردند و مهمان موزه ما شدند. تحولات این جزیره در شش هفت سال برای آن ها، تعجب آور بود.

نادعلیان گفت: ایده آل آقای سینایی ساخت فیلمی از مهاجران لهستانی در ایران در زمان جنگ جهانی بود اما آن پروژه به نتیجه نرسید و به پیشنهاد همسرش، گفت و گوها و مذاکرات درباره هرمز آغاز شد. او به جزیره آمد. اول قرار بود قصه‌های هرمز را به تصویر بکشد، اما بعد عنوان فیلم «جزیره رنگین» شد.

این هنرمند در ادامه به برداشت‌هایی که از آن فیلم شد، اشاره کرد و افزود: وقتی فیلم ساخته و پخش شد، برداشت های متناقضی را از جامعه روشنفکری و محلی شنیدم. آقای سینایی فکر می کردند خیلی ها با دیدن این فیلم شیفته و راهی جزیره هرمز شوند. حتی زمانی که فیلم در جشنواره ای در کانادا پخش شد، ایشان گزارش های منتقدان کانادایی را فرستاد که نوشته بودند بعد از برقراری رابطه بین ایران و کانادا، باید چمدان ها را ببندیم و راهی جزیره هرمز شویم. اما گروهی از روشنفکران فیلم ساز نظرشان بر این بود که فیلم «عروس آتشِ» سینایی بهتر بوده و جزیره رنگین در آن اندازه نبود. نگاه مردم محلی هم این بود که فیلم نگاه از بالا به پایین دارد، یعنی آنطور که برخی تصور می کنند فیلم سعی داشته چهره فقیری از جزیره را نشان دهد، مردم بومی چنین برداشتی نداشتند. برخی از مردم محلی تحت برخی القائات فکر می کردند شخصیت به تصویر کشیده شده در فیلم، نقش منجی را بازی می‌کند که خودش و همسرش بدیهیات را به آن ها آموزش می دهند. عده ای هم در مخالفت با این گروه، نقد داشتند که احمد نادعلیانِ فیلم که مهدی احمدی نقش آن را بازی می کرد و همسرش که اتفاقا همسر خودم بازی آن را به عهده داشت، با واقعیت تطبیق ندارد. با همه این ها، برداشت شخصی ام این است که روایت آقای سینایی در جزیره رنگین، اقتباسی آزاد بوده است.

اما نادعلیان از دستاورد این فیلم برای جزیره هرمز گفت که آن ها سال ها درگیر خام فروشی خاک سرخ بود. این هنرمند اظهار کرد: من فیلم ساز نیستم و تجربه این کار را هم ندارم، اما می دانم به احترام آقای سینایی، اسم بزرگ سینمای ایران که با هنرمندان درجه یک ارتباط داشت، جزیره هرمز دیده شد. فیلم در نقاط مختلفی نمایش داده شده است، حتی برای دو ماه در فهرست فیلم های فارسی زبان هواپیمایی امارات و ترکیه بود، در خیلی از کشورها دیده شد، حتی امسال با وجود قهریت صدا و سیما با هنرمندان نامی کشور، این اثر دو بار پخش شد و جامعه روشنفکر در بیرون و درون کشور، از مجرای این فیلم، جزیره هرمز را دیدند، اگرچه انتظارات برخی بالا بود اما بعد از این فیلم بود که برخی هنرمندان به هرمز آمدند و خواستند که قرائت های خود را داشته باشند.

این هنرمند معتقد است: برای جامعه بومی باید زمان سپری شود تا دریابند هیچ فیلم سازی به آن اعتبار، تا این اندازه به بازیگران بومی بها نداده است. آن ها در جزیره رنگین سیاهی لشگر نبودند و شاید ده ها سال بعد، این فیلم گوشه ای از جنبه‌های ارزشمند را برای آن ها نمایان کند.

منبع : ايسنا
به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه