دادکان رئیس اسبق فدراسیون فوتبال با حمله ای قوی به وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک در مورد اساسنامه فدراسیون و کمیته ملی المپیک مسئولان را واردار به اطلاع رسانی کرد .
محمد دادکان -
«تعلیقشدن یا نشدن؟» سؤال مهمی که در چند روز اخیر حواشی زیادی به همراه داشته و پاسخش برای بسیاری هنوز ابهام دارد. داستان تعلیق از نامهای شروع شد که فیفا برای فدراسیون فوتبال نوشت و «تهدید نرمی» کرد که اگر تا روز جمعه (روز گذشته) ایرادات وارده بر اساسنامه برطرف نشود، باید منتظر عواقبش باشید. داستان از تعلیق فوتبال شروع و بعد به تعلیق کل ورزش کشیده شد! موضوعی که در برملاشدن هر دو موردش پای محمد دادکان، رئیس سابق فدراسیون فوتبال، به میان کشیده شد؛ هر بار هم از طریق یک گفتوگوی رادیویی. صحبتهای دادکان با رادیو درباره تعلیق فوتبال و در سطح بالاتر، تعلیق ورزش ایران، جنجال زیادی به راه انداخت که پای وزیر ورزش و رئیس کمیته ملی المپیک را به هم میان کشید. مثلثی که البته پیشازاین هم نشان داده بودند دل چندان خوشی از هم ندارند
داستان تعلیق با چاشنی طعنه و دلالی
محمد دادکان که برای ایرادات اساسنامه و نامه فیفا روی خط رادیو آمده بود، همه تقصیرها را به گردن وزیر ورزش انداخت و گفت که وزارت ورزش مسبب همه این گرفتاریها است. او معتقد بود که اساسنامه فوتبال را وزارت ورزش مینویسد و از مسئولان فدراسیون میخواهد آن را امضا کنند. به همین خاطر است که فیفا مدام از فوتبال ایران ایراد میگیرد و ماجرای تعلیق را پیش میکشد. «من در جلسات حضور داشتم و میدیدم که این مسائل پیشآمده، دستنویس و اعمال نفوذ وزارت ورزش است. اگر یک مدیر این مسائل را نمیگوید، اجازه ندهید که مالهکشی شود... . به خدا قسم اگر رسیدگی نکنیم، از طرف فیفا محروم میشویم. دیگر به چه شکل باید این موضوعات را گفت؟ تمام این مسائل را که میبینید و بعد از ما رفتهاند اعمال نظر کردند و اساسنامه را تغییر دادهاند تا کار به اینجا بکشد. همه این کارها را وزارت ورزش انجام داده است. دستنویسِ تنظیمکننده این اساسنامه فدراسیون فوتبال، وزارت ورزش است». دادکان بعد از گفتن این مقدمه خودش را معلمی معرفی میکند که دلسوز ورزش است؛ ولی در کنارش طعنههای تندوتیزی هم به وزیر ورزش میزند و میگوید وزیر در امور اساسنامه دخالت میکند تا همچنان در دولت بعدی به کارش ادامه دهد. «خیلی راحت شش ماه دیگر این آقایان میروند و دوباره انتخابات ریاستجمهوری است. برای چه کسی این اصلاحات را انجام میدهید؟ به خاطر اینکه سر کار بمانید؟... اصلا شما سلطان! شش ماه دیگر باید بروید و آدمهای دیگر بیایند. همه چیز را به هم میریزید تا چه شود؟ من، محمد دادکان و یک معلم هستم؛ اسم، فامیل و خانواده من مشخص هستند؛ اما واقعا این آقایان نمیتوانند ورزش و فوتبال را بچرخانند». رئیس سابق فدراسیون فوتبال البته به گفتن همین جملات اکتفا نمیکند و از وزارت اطلاعات میخواهد برای پیگیریهای فساد در ورزش ابتدا از وزارت ورزش شروع کند. «دیدید که 10، 15 روز قبل وزیر ورزش به وزیر اطلاعات نامه زد و درخواست بررسی در دلالی فوتبال را داشت. اگر آقای وزیر اطلاعات صدای من را میشنود، ابتدا دلالی در وزارت ورزش را بررسی کند. فساد را در وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال پیدا کنید. چرا سر خودمان کلاه میگذاریم؟ فقط من در این مملکت گودزیلا شدهام و یکتنه در حال صحبت هستم. خدا شاهد است که غیر از این نیست».
و دوباره داستان ایران – اسرائیل
دادکان در آن گفتوگوی رادیویی فقط به داستان تعلیق فوتبال اشاره نکرد و در ادامه از نامهای مهم خبر داد که ممکن است کل ورزش ایران را تعلیق کند. او گفت کمیته بینالمللی المپیک نامهای داده که ممکن است منجر به تعلیق کل ورزش ایران شود. «تو را به خدا پیگیری کنید؛ چون نهفقط فوتبال، بلکه ورزش ما هم تعلیق میشود. با نامهای که کمیته بینالمللی المپیک داده، این کار انجام میشود! شاید شما ندانید یا بدانید؛ اما با این نامه به دنبال این هستند که ورزش ما را تعلیق کنند. کمیته بینالمللی المپیک (IOC) نامهای زده و گفته شما که مراتب خود را به صورت شفاف نمیگویید که به چه دلیل با اسرائیل در کشتی، جودو و... مسابقه نمیدهید، ما یک چیزی مینویسیم و آنها به دنبال تعلیق ما میروند. ما باید به صورت واضح بنویسیم که با اسرائیل به هیچ شکلی مسابقه نمیدهیم. مگر یک بام و دو هوا میشود؟».
واکنش تند وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک
بعد از صحبتهای دادکان طولی نکشید که هم وزارت ورزش و هم کمیته ملی المپیک به ادعاهای محمد دادکان واکنش نشان دادند. وزارت ورزش گفته که به صورت قانونی پیگیری خواهد کرد و از حق خودش در این زمینه نمیگذرد؛ اما واکنش کمیته ملی المپیک بسیار تندتر بود. آنها در بیانیهشان دادکان را فردی متوهم خواندهاند که به دنبال مطرحکردن خودش در فضای مجازی است. در این بیانیه به دادکان یک هفته فرصت داده شده تا نامهای را که خبر از تعلیق کل ورزش ایران میدهد، منتشر و درستیاش را ثابت کند. در بخشی از بیانیه کمیته ملی المپیک اینطور آمده است: «ایشان (دادکان) طی سالهای پیشین نیز مسائلی اینچنینی و ازایندست را مطرح کرده بود، اما ارزش پاسخگویی نداشت که از آن جمله میتوان به ادعای جدیبودن نامش برای گزینه وزارت ورزش نام برد که ادعایی کاملا واهی و دروغ بود، چراکه ایشان در بین 43 گزینه حاضر در لیست مدعیان این پست نفر آخر بود و نمیتوان انجام مصاحبه ارزیابی با او را ملاکی بر این ادعا دانست. کمیته ملی المپیک با صراحت و قاطعانه اعلام میدارد که هیچ نامه و پیامی چه مکتوب و چه شفاهی مبنی بر تعلیق ورزش ایران از سوی کمیته بینالمللی المپیک دریافت نکرده و اساسا دلیلی هم برای انجام این مکاتبه وجود ندارد و شکی نیست که اظهارات این پیشکسوت به نوعی بازی در زمین بیگانگان است. کمیته ملی المپیک از این پیشکسوت ارزشمند فوتبال میخواهد که ظرف یک هفته مستندات و مدارک مربوط به ادعایش مبنی بر تعلیق ورزش ایران را منتشر کند که در غیر این صورت این کمیته حق خود میداند در راستای ایجاد فضایی آرام برای ورزش کشور در آستانه المپیک از طریق مراجع قضائی و حقوقی موضوع را پیگیری کند».
دادکان و گزینه 43
قبل از ادامه مباحث مربوطه و برای روشنشدن بیشتر بحث ابتدا بهتر است ماجرای گزینه بودن محمد دادکان برای وزارت ورزش یک بار دیگر مرور شود؛ در ابتدای دولت حسن روحانی عنوان شد که دادکان یکی از گزینههای روحانی برای وزارت ورزش است؛ موضوعی که البته خود دادکان روی آن مانور زیادی داد. بعدها اما خبری از دادکان نشد تا در یک فعلوانفعال، مسعود سلطانیفر بعد از رفتن محمود گودرزی، وزیر ورزش شود. دادکان که حس میکرد دور زده شده در گفتوگویی از نقش سلطانیفر و رضا صالحیامیری، رئیس کمیته المپیک در وزیر نشدنش حرف زد. او گفت این دو نفر با او درباره وزارت ورزش صحبت کردهاند ولی بعدها مشخص شد که این پست را خودشان (سلطانیفر) میخواهند. حالا اشاره کمیته ملی المپیک به آخرین گزینه در فهرست 43نفره به همین مورد برمیگردد و توهمی خواندن دادکان هم برگرفته از همین داستان است. در واقع با اشاره به گفتوگوهای قبلی دادکان هم وزیر ورزش و هم رئیس کمیته ملی المپیک اینطور برداشت کردهاند که دادکان میخواهد انتقام آن داستان را بگیرد و با مطرحکردن این مباحث قصد دارد مدیریت این دو نفر را زیر سؤال ببرد.
پاتک دادکان
شاید با خواندن همین چند سطر راحتتر بشود تازهترین صحبتهای محمد دادکان را که اشاره مستقیمی به رئیس کمیته ملی المپیک دارد، متوجه شد. او ابتدا میگوید نامهای که از آن حرف زده وجود خارجی دارد و میتواند آن را در اختیار رسانهها بگذارد. دادکان اشارهای به بندهای نامه تهدیدآمیز کمیته بینالمللی المپیک میکند و میگوید:«توماس باخ (رئیس کمیته بینالمللی المپیک) نوشته ایران قول داده در تبعیضهای خود نسبت به منشور المپیک، وقفه ایجاد کند. باخ مدعی شد ایران را دیگر محروم نمیکنیم، چون ایران نامهای رسمی نوشت و گفت از تبعیضهای سیاسی علیه ورزشکاران اسرائیل اجتناب میکنم. باخ نوشته رئیس کمیته ملی المپیک ایران و وزیر ورزش ایران تعهد دادند که مراتب منشور المپیک را رعایت کنند. اینها را منتشر کنید تا همه ببینند من دروغگو هستم یا مسئولان کمیته ملی المپیک یا رسانهای که این حرف را میزنند. این اطلاعیه IOC است و نامهای که شما آن را امضا کردید. شما در زمین بیگانه بازی میکنید یا من؟ من فقط از خدا میترسم. مرا از چه میترسانید؟ مگر من این کارها را کردم؟ این صحبتها برای ژانویه ۲۰۲۰ یعنی پنج ماه پیش است. مگر من نامه را نوشتم یا امضا کردم؟ آنها (وزیر ورزش و رئیس کمیته ملی المپیک) در گوشه رینگ هستند و میخواهند یک شریک پیدا کنند. گفتند دادکان، تشویش اذهان عمومی میکند. ما زمانی که بازیکن بودیم، در زمین حریف بازی میکردیم اما اینها یک عمری است در زمین حریف بازی میکنند.
من نامه را خواندم و آن را به عوامل برنامه شما(رادیو) ارسال کردم. یعنی من به کسی تهمت میزنم؟ من دینترستر از آنها هستم و اگر آنها یک بار در روز دروغ بگویند، من نصف دروغ میگویم». دادکان درباره گزینه چهلوسوم وزارت ورزش و جوانان بودن هم اینطور میگوید:« من میگویم به داد ورزش کشور برسید. گفتم اگر این موارد را رعایت نکنید، تعلیق میشویم. از من دعوت شد که بهعنوان یک گزینه وزارت ورزش با مدیران صحبت کردم. اگر من در لیست ۴۳ نفره وزارت، آخرین گزینه بودم، آیا شما جزء چهار میلیون گزینه نخست وزارت ورزش یا ریاست کمیته ملی المپیک هستید؟
در جهان به دانش، تجربه، تخصص و مقبولیت اجتماعی افراد سمت میدهند. آیا اینها این شرایط را دارند؟ این افراد انجام وظیفه میکنند، اما با کدام معیار؟ با معیار مقام اول اجرائی کشور؟ اگر کار را بلد بودند، شرایط به اینجا میرسید؟ در سال ۹۸، حدود ۳۰ ورزشکار پناهنده به کشورهای مختلف داشتیم. همه آنها بد بودند؟ بعد علیه آنها صحبت کردیم و گفتیم رفتند که رفتند. زبان ورزش کشور با زبان اقتصاد یا آموزشوپرورش فرق میکند. کسی که به ورزش میآید، باید زبان آن را داشته باشد. الان که میخواهند فوتبال را تعلیق کنند، میگویم کاری کنید. کشتی، فوتبال و جودوی ما روی مرز هستند و جلوی تعلیق ین رشتهها را بگیرید. این راه به ترکستان بوده و ورزش کشور ما در معرض خطر است. آنوقت مجبور هستید آوانس بدهید. بگویند دادکان تشویش اذهان عمومی کرده است. شما قبل از انقلاب نمیدانستی انقلاب و دین چیست و الکدولک بازی میکردید، اما من در آن زمان به زندان رفتم. با آن شمایل حرفم را زدم و صدمهاش را هم دیدم. اگر راست میگویید و شفاف هستید، در تلویزیون بگویید چه کسی هستید و چگونه رشد کردید تا من هم بگویم».
گودزیلا یا معلم؟
بعد از صحبتهای جدید دادکان، فعلا وزیر ورزش یا رئیس کمیته ملی المپیک واکنشی نشان ندادهاند، ولی برای بررسی ادعای دادکان میشود به دو مورد اشاره کرد که دستکم میتواند پیچیدگیهای موضوع را کمتر کند. دادکان مدعی است وزارت ورزش در امور فدراسیون فوتبال دخالت میکند و حالا در تنظیم اساسنامه نیز ایفای نقش کرده؛ وزارت ورزش این موارد را بیاساس توصیف و عنوان کرده کذب محض است. حالا دخالت در اساسنامه کذب است یا دخالت در امور فدراسیون؟ این موضوع دو جنبه متفاوت دارد؛ چون حداقل مشخص شده که وزارت ورزش در انتخاب سرمربی برای تیم ملی ایران نقش دارد. این را میشود از صحبتهای امیر قلعهنویی، سرمربی سپاهان که گفته میشد گزینه اصلی برای هدایت تیم ملی است، فهمید. او بهصراحت گفته که مهدی علینژاد، معاون قهرمانی و حرفهای وزارت ورزش، به همراه حیدربهاروند، سرپرست فدراسیون فوتبال، وارد مذاکره با او شدهاند. همچنین شایعات جدیدتر خبر میدهند که دراگان اسکووچیچ هم از سوی وزارت ورزش انتخاب شده و فدراسیون فوتبال چندان در آن دخیل نبوده است. حالا سؤال مهمتر این است که اگر وزارت ورزش در امور فدراسیون دخالتی ندارد و کذب است، چرا معاونت حرفهای و قهرمانی آن باید دنبال سرمربی برای تیم ملی باشد (اشاره به صحبتهای قلعهنویی). مورد دیگر را هم باید در صحبتهای آرش میراسماعیلی، رئیس فدراسیون جودو، جستوجو کرد؛ او چندی پیش در گفتوگو با «شرق» (سعید ملایی میخواهد در دادگاه علیه ایران شهادت دهد؛ 11 اردیبهشت 1398) از ایمیل بحثبرانگیزی صحبت کرد که برای فدراسیون جودو ارسال شده است. میراسماعیلی میگوید: «چند روز پیش ایمیلی را از سوی CAS دریافت کردیم که نگرانیهایمان را دوچندان کرده است. متأسفانه در این ایمیل به مواردی اشاره شده که ربطی به مسائل ورزشی ندارد و بیشتر به چالشها و مشکلات سیاسی داخلی و خارجی ایران اشاره شده است. ذکر همین موارد باعث شده ما حس کنیم علاوه بر جودو، کل مجموعه ورزش کشور هم با مشکلاتی مواجه شود. آنها در این ایمیل به اتفاقات و درگیریهای آبانماه که در کشور رخ داد یا به سخنرانیهایی که مسئولان و مقامات ارشد کشورمان داشتهاند، اشاراتی کردهاند. حتی در این ایمیل به ما متذکر شدهاند از اختلافات سیاسی ایران و اسرائیل مطلع هستند و میدانند که ورزشکاران ایرانی حاضر نیستند با آنها مسابقه بدهند. متأسفانه فدراسیون جهانی جودو و به تبع آن دادگاه بینالمللی حکمیت ورزش، پا را فراتر از ورزش و جودو گذاشتهاند و میخواهند از آب گلآلود ماهی بگیرند و این موضوع را سیاسی جلوه دهند».
آیا نامهای که دادکان از آن میگوید، ارتباطی با این ایمیل دارد؟ این ایمیل که وجود خارجی دارد و میراسماعیلی هم به صورت رسمی از آن پرده برداشته، اتفاقا کدهای مشترکی هم با صحبتهای دادکان دارد؛ حالا یا کمیته ملی المپیک در جریان چنین امری نیست (امری بعید) یا اینکه دادکان نامه و ایمیل به فدراسیون جودو ایران را با نامه به کمیته ملی المپیک ایران اشتباه گرفته است (به فرض آنکه چنین ایمیلی به کمیته ملی المپیک نرفته باشد). هرچه باشد، در اصل داستان تغییر زیادی به وجود نمیآورد و به نظر میرسد نامه یا ایمیلی نامتعارفتر از حد معمول به دست طرف ایرانی رسیده است. روشنشدن این موضوع میتواند در پاسخ به متوهم یا دلسوزبودن دادکان کمک زیادی کند.
دیدگاه تان را بنویسید