شرق-
یک مقام سابق وزارت دفاع آمریکا بهعنوان کارشناس حوزه خاورمیانه نوشت کشورهای حاشیه خلیجفارس دیگر نمیتوانند از پس هزینههای سیاست ایالات متحده در قبال ایران بربیایند. بلال صائب، مشاور ارشد سابق وزارت دفاع آمریکا در حوزه همکاریهای امنیتی در خاورمیانه و دستیار سابق وزیر دفاع در حوزه سیاستهای خاورمیانه، در تحلیلی برای وبسایت انپیآر نوشت: آنها در حال تلاش برای کاهش تنشها هستند؛ اما ادامه این تلاشها ممکن است کار را به ایجاد چالش بین آنها و واشنگتن بکشد.
صائب در این تحلیل نوشت: «کشورهای شورای همکاری خلیج [فارس] برای جلوگیری از جنگ ایران و آمریکا در منطقهشان، خواستار دیپلماسی شدهاند. آنها با مقامات ایرانی برای کاهش تنش تماس برقرار کردهاند و به تهران برای مواجهه با شیوع کرونا کمکهای انساندوستانه ارائه دادهاند. این درخور توجه است و از جنبههایی نیز عجیب و طنزآمیز، وقتی در نظر بگیریم تا همین اواخر، آنها بودند که به واشنگتن فشار میآوردند موضعی قاطعتر علیه کشور اسلامی [ایران] بهعنوان خصم اصلیشان بگیرد». در همین رابطه، بهتازگی میدلایستآی به نقل از منابع آگاه گزارش داده بود ولیعهد سعودی از نخستوزیر عراق خواسته است میان ریاض و ایران میانجیگری را آغاز کند. به گزارش ایسنا، این پایگاه مدعی شد اولین تماس تلفنی که مصطفی الکاظمی، نخستوزیر جدید عراق، پس از انتخابشدنش دریافت کرده، از محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان سعودی بوده است و بنسلمان از الکاظمی خواسته است میانجیگری میان ایران و عربستان سعودی را آغاز کند.
او ادامه میدهد: «سؤال اکنون این است که آیا میتوانند باز هم برای کاهش شانس تقابل نظامی بین ایالات متحده و ایران در منطقه تلاش کنند، بدون اینکه واشنگتن را از خود دور کنند؛ واشنگتنی که به نظر رویکردی مجازاتی را علیه ایران اتخاذ کرده است. این کار برای دولتهای عضو شورای همکاری آسان نخواهد بود».
صائب توضیح میدهد: «آنها نمیتوانند از پس هزینه بهچالشکشیدن فزاینده دولت فعلی ایالات متحده درباره ایران بربیایند؛ چون در این صورت ممکن است این دولت رویکرد اخیرش در تصمیم به خارجکردن سیستمهای دفاع موشکی پاتریوت از عربستان سعودی را تشدید کند و تمام نیروهای آمریکایی و تجهیزاتش در قلمروهای آنان را بیرون بکشد. ایالات متحده همین حالا این تهدید را مطرح کرده بود که اگر عربستان سعودی جنگ قیمت نفت اخیرش با روسیه را متوقف نکند، چنین کند». چند هفته پیش و در همین رابطه، رویترز به نقل از مقامات آمریکایی نوشت: رئیسجمهوری آمریکا ولیعهد عربستان سعودی را به خروج نظامیان خود از این کشور در صورت عدم کاهش تولید نفت تهدید کرده است. طبق این گزارش، دونالد ترامپ، در تماسی تلفنی با محمد بنسلمان، او را تهدید کرد که اگر این کار را انجام ندهد، نمیتواند مانع از تصویب قانون خارجکردن سربازان آمریکایی از عربستان شود. طبق گفته منابع مذکور، لحن و تهدید ترامپ به شکلی بوده که بنسلمان از مشاورانش خواسته اتاق را ترک کنند تا او به تنهایی با ترامپ صحبت کند.
مشاور وزارت دفاع دولت اوباما ادامه میدهد: «شرکای عرب حاشیه خلیج [فارس] نمیتوانند با چنین نتیجهای کنار بیایند؛ چون ایالات متحده حافظ نهایی آنهاست؛ آنهم با وجود دغدغههای اخیرشان درباره تعهدش به امنیت آنها. این دغدغهها احتمالا با تصویب اخیر قطعنامه اختیارات جنگی در قبال ایران [در کنگره آمریکا] تشدید شدهاند که مشخصا خواستار شده بود استفاده از نیروی نظامی علیه ایران، جز با اجازه صریح کنگره متوقف شود. این قطعنامه گرچه از سوی رئیسجمهور ترامپ وتو شد، با حمایت دوحزبی تصویب شده بود و این چیزی است که احتمالا شرکای عرب حاشیه خلیج [فارس] متوجه آن شدهاند».
صائب اضافه میکند با این وجود و با توجه به اهمیت این منطقه، ایالات متحده نمیتواند بهسادگی از آن خارج شود و این فضای مانور مستقلی درباره راهبرد مربوط به ایران به دولتهای عضو شورای همکاری میدهد: «آنها به چنین فضایی نیاز دارند؛ چون به نفع آنها نیز هست که در مسیر سیاست فعلی ایالات متحده در قبال ایران همراه بمانند. ادامهدادن این مسیر میتواند منجر به جنگ شود و آنها چیزهای زیادی برای ازدستدادن در چنین جنگی خواهند داشت». این مقام سابق به تفاوت توانایی نظامی ایالات متحده و کشورهای عرب حاشیه خلیجفارس اشاره میکند: «اگر یک منازعه نظامی شکل بگیرد، ایالات متحده میتواند از نیروها و تجهیزات خود در منطقه دفاع کند؛ اما دولتهای عرب حاشیه خلیج [فارس] توانایی کمتری برای چنین کاری دارند. این علیرغم تواناییهای فزاینده نظامیشان است». صائب به حمله سال گذشته به تجهیزات نفتی آرامکو بهعنوان نشانهای از آسیبپذیریهای این کشورها اشاره میکند.او درگیری احتمالی نظامی بین این کشورها و ایران را با جنگ ایران و عراق مقایسه میکند و مینویسد عراق مزیتی داشته که آنها ندارند. او مینویسد: برخلاف عراق، آنها «عمق راهبردی و سیستم دفاعی منسجمی ندارند و این یعنی نمیتوانند متحمل حملات موشک سنگین از سوی ایران شوند. اگر به آنها حمله شود، اقتصادشان که به صادرات نفت وابسته است، احتمالا ضربه سنگینی خواهد خورد».از نگاه این کارشناس خاورمیانه، کشورهای حاشیه خلیجفارس دغدغه تغییر دولت در آمریکا را نیز دارند: «آنها هرچه بیشتر در این کارزار «فشار حداکثری» سهیم شوند، مسیرشان در صورت پیروزی یک دموکرات در نوامبر [پاییز امسال، انتخابات ریاستجمهوری] سختتر میشود. این فرایند آشتی با دولت جدید بالقوه تا همینجا هم سخت خواهد بود، با توجه به همه صدماتی که محمد بنسلمان، ولیعهد سعودی، به شراکت ایالات متحده با کشورهای حاشیه خلیج [فارس] زده است؛ با جنگ جنجالی در یمن و کشتن جمال خاشقجی، شهروند سعودی و ستوننویس واشنگتنپست. بنابراین دولتهای عرب حاشیه خلیج [فارس] باید بین بقا با دولت فعلی، برقراری پل ارتباطی با دولت جدیدی بالقوه و دوری از جنگ، تعادل برقرار کنند. در نهایت عاقلانهترین شرطبندی آنها این است که صرفنظر از اینکه در ژانویه [پس از انتخابات] چه کسی در اتاق بیضی است، واشنگتن را قانع کنند یک پروژه دیپلماتیک جمعی با ایران را دنبال و درعینحال فشار بر فعالیتهای شبهنظامی و مخربش را نیز در منطقه حفظ کند».صائب فقدان دیپلماسی را حفره رویکرد آمریکا در دوران ترامپ و در قبال ایران میداند و اشاره میکند در زمان تصویب امضای برجام نیز ایالات متحده تقریبا هیچ نظری از این کشورها نگرفت و تمام تصمیمهایش را در واشنگتن اتخاذ کرد. او میگوید لازم نیست راهبرد جدید یک حرکت جمعی مشترک باشد؛ اما باید حداقل همکاری مؤثر آمریکا با این کشورها را شامل باشد؛ چون آنچه واشنگتن از ایران میخواهد و آنچه کشورهای عرب ممکن است بپذیرند، لزوما یکسان نخواهد بود.
این مقام سابق دولت آمریکا اضافه میکند در صورت ناکامی این دولتها در رسیدن به مفاهمه و شکلدهی به رویکرد دیپلماتیک مشترک با واشنگتن، گزینههای محدودی خواهند داشت: «شاید بتوانند بیشتر به صورت متحدان اروپایی متمایل شوند، در درجه اول، بریتانیای کبیر و فرانسه که مواضعشان بیشتر با این کشورها هماهنگ است و نیز بتوانند روی اتحاد بین خودشان متمرکز شوند. این گزینه [اما] ممکن است دستاورد چندانی برایشان نداشته باشد، از آنجا که نسبت به ایران، دست خالیتری برای چانهزنی دارند». او مطلب خود را با این نکته پایان میبرد که شاید پیشگیری از جنگ و ثبات در منطقه برای ایران نیز بیش از هر چیز دیگر اولویت است و با توجه به بحران اقتصادی که با شیوع کرونا تشدید شده، شاید در نهایت این مشکلات و آسیبپذیریهای مشترک بین دو طرف که تا حدی حاصل کارزار فشار حداکثری آمریکاست، باعث شکلگیری گفتوگو و همکاری بین ایران و کشورهای عرب حاشیه خلیجفارس شود.
دیدگاه تان را بنویسید