اظهارات اخیر محسن رفیقدوست درباره ترورهای سیاسی خارج از کشور واکنشهای گستردهای را به دنبال داشته است. درحالی که دفتر وی علت این سخنان را عوارض جراحی مغز عنوان کرده اما متخصصان مغز و اعصاب، از جمله دکتر بابک قرائی مقدم، این توجیه را کاملاً غیرعلمی و مردود دانستهاند.
«محسن رفیق دوست» کسی که ۱۲ بهمن ۵۷ نقش راننده امام خمینی را داشت و اواسط دهه ۷۰ هنگامی که رییس بنیاد مستضعفان بود، برادرش به اختلاس ۱۲۳ میلیاردی متهم شد، این روزها دوباره به صدر اخبار بازگشته است؛ آن هم با اظهار نظرات جنجالی درباره ۴ ترور سیاسی خارج از کشور. تکذیبهها پشت هم صادر شدند که مهمترین آن ارتباط میان گفتههای رفیق دوست با جراحی مغز و اعصاب بود. «بابک قرائی مقدم» پزشک و متخصص جراحی مغز و اعصاب در این باره به روزنامه اینترنتی فراز مصاحبه کرده است.
رفیق دوست درباره ترور شهریار شفیق پسر خواهر شاه، ارتشبد غلامعلی اویسی فرماندار نظامی تهران، شاپور بختیار و فریدون فرخزاد نظراتی جنجالی بیان کرده است: «ما تیمی در آنجا داشتیم اویسی، پسر اشرف، قرتیه (فرخزاد)، بختیار و... همه اینها را تیمهایی که آنجا بودند. معمولاً بچههای باسک (اسپانیا) مأمور اجرا میشدند، اینها را میزدند و دیگر هیچکی به هیچی…اصلاً ما آنجا (باسک اسپانیا) رفتیم. اینها (گروه جداییطلب باسک) آدمهای جنگجویی هستند. ما گفتیم میخواهیم چنین آدمی را ترور کنیم. گفتند: اینقدر میگیریم. روحانی مصری در آلمان بود که رفیق آنها بود. ما پول را پیش او گذاشتیم گفتیم اگر زد به او بده.»
جراحی مغز و اعصاب دلیل اظهارنظرات جنجالی؟!
دفتر محسن رفیق دوست در واکنش به مصاحبه اخیر وی با سایت دیدهبان ایران، توضیحاتی ارائه داده است. در این اطلاعیه آمده که به دلیل جراحی مغز و عوارض ناشی از آن، ممکن است برخی از خاطرات و اسامی در سخنان ایشان دچار اشتباه شده باشد، لذا اظهارات وی مستند و قابل استناد حقوقی و تاریخی نیست. همچنین در این اطلاعیه تأکید شده که در دقایق پایانی مصاحبه، پاسخ به پرسشی درباره خاطرات انیس نقاش ناقص بوده و برخی رسانههای معاند با تحریف و تقطیع مصاحبه، از سخنان او سوءاستفاده کردهاند. دفتر وی ضمن تکذیب برداشتهای نادرست رسانههای داخلی و خارجی، تأکید کرده که اظهارات رسمی و مستند فقط از منابع رسمی قابل تأیید است. در نهایت، این اطلاعیه از رسانهها خواسته که از قضاوتهای نادرست خودداری کنند و روایت صحیح را از منابع معتبر دریافت کنند.
توجیه غیرعلمی
دکتر بابک قرائی مقدم، پزشک و متخصص جراحی مغز و اعصاب، در گفتگو با فراز، به ادعای مطرحشده درباره تأثیر جراحی مغز بر اظهارات محسن رفیقدوست واکنش نشان داده و این توجیه را از نظر علمی و پزشکی غیرقابل قبول دانسته است. دکتر قرائی مقدم تأکید میکند که تقریباً تمامی متخصصان مغز و اعصاب متفقالقولاند که این ادعا پذیرفتنی نیست. او ادامه میدهد: «اگر کسی مصاحبه او را دیده باشد، متوجه خواهد شد که وی بسیار مسلط، با حافظهای قوی و کاملاً منسجم صحبت میکند. او خاطرات ۳۰ تا ۴۰ سال پیش، حتی ماجرای آیتالله لاهوتی را با جزئیات بیان میکند و روایتش هیچ نشانهای از ضعف حافظه یا ناتوانی شناختی ندارد. او نه تنها دچار اختلال در گفتار نیست، بلکه با غرور و اعتمادبهنفس بالا سخن میگوید. بنابراین، این توجیه که جراحی مغز بر اظهاراتش تأثیر گذاشته، از نظر علمی کاملاً مردود است.»
این مسائل هیچ ارتباطی با جراحی مغز ندارد
این جراح مغز و اعصاب برای توضیح بهتر تأثیرات جراحی مغز، به یک مورد تاریخی در علم پزشکی اشاره میکند: «در تاریخ جراحی مغز، ما بیمار مشهوری داریم که یک سرکارگر بود. او در حین کار، دچار ضربه مغزی شدید شد و یک میله آهنی به سرش فرو رفت. این حادثه، شخصیت او را کاملاً تغییر داد و باعث شد از فردی منضبط و مسئولیتپذیر، به انسانی بیثبات و بیقید تبدیل شود. این نمونه نشان داد که آسیب به برخی نواحی مغز میتواند رفتار را تغییر دهد.» او تأکید میکند که در مورد آقای رفیقدوست، هیچیک از این نشانهها دیده نمیشود: «ایشان کاملاً منطقی، با تسلط و بدون اختلال شناختی سخن میگوید. بنابراین، ارتباط دادن سخنان او به جراحی مغز، هیچ پایه علمی ندارد.»
دکتر قرائی مقدم در ادامه، به یکی از جنجالیترین بخشهای مصاحبه رفیقدوست اشاره میکند، یعنی ادعای او درباره مرگ آیتالله لاهوتی: «ایشان در مصاحبهاش بهراحتی و بدون تردید، درباره مرگ آیتالله لاهوتی سخن میگوید و مدعی میشود که او خودش سم برده بود، درحالیکه پزشکی قانونی کشور بهصورت کاملاً رسمی و مستند اعلام کرده که علت مرگ او مسمومیت با سم استرینکین بوده. این نشان میدهد که بخشی از صحبتهای ایشان، بدون استناد علمی و تاریخی است، اما این مسئله هیچ ارتباطی به جراحی مغزش ندارد.»
چرا هنوز مسئولیت دارد؟
او همچنین به تناقض در ادعای دفتر رفیقدوست اشاره میکند: «اگر واقعاً شرایط سلامتی ایشان بعد از جراحی مغز در حدی نامناسب است که نمیتوان بر اظهاراتش استناد کرد، پس چرا همچنان دفتر دارند، در هیئتمدیرههای مختلف عضو هستند و در تصمیمگیریها مشارکت دارند؟ اگر سلامت او تا این حد متزلزل است، چرا در خانه یا بیمارستان تحت مراقبت نیست؟ این تناقضی است که توضیحی برای آن وجود ندارد. از دیدگاه من، نهتنها بهعنوان جراح مغز و اعصاب، بلکه از نگاه سایر متخصصان این حوزه، ادعای تأثیر جراحی بر اظهارات اخیر ایشان پذیرفتنی نیست. صحبتهای او بسیار باصلابت و با اعتمادبهنفس بیان شده و هرچند ممکن است برخی از ادعاهایش خلاف واقع باشد، اما این مسئله به جراحی مغز او مربوط نمیشود. اگر قرار باشد این استدلال را بپذیریم، بسیاری از افراد دیگری که تحت عمل جراحی مغز قرار گرفتهاند هم باید با همین معیار قضاوت شوند، درحالیکه چنین چیزی در پزشکی پذیرفته نیست.»
دیدگاه تان را بنویسید