میراث تاریخی ایران در خطر
آثار تاریخی صرفاً منابعی اقتصادی یا تزئینی نیستند، بلکه حاملان فرهنگی و انتقالدهنده دانایی تاریخیاندایران بهعنوان یکی از کهنترین تمدنهای جهان، هزاران اثر تاریخی و فرهنگی را در دل خود جای داده است، اما چهار دهه اخیر، دورهای فاجعهبار برای میراث معماری و بافتهای تاریخی کشور بوده است. از نابودی خانههای تاریخی در یزد و کاشان گرفته تا تخریب بیرحمانه بافت تاریخی شیراز و تهران، این روند شتابزده به سود پروژههای عمرانی و توسعه شهری، هویتی بیبدیل را در خطر نابودی قرار داده است.
سیدمحمد بهشتی، عضو شورایعالی میراثفرهنگی و گردشگری کشور مطرح کرد:تخریب عمارت ناصری در خیابان لالهزار تهران، از بین رفتن بخشی از ارگ تاریخی شیراز برای احداث خیابان، و ساخت پلهای شهری بر فراز زایندهرود که خط آسمان تاریخی اصفهان را مخدوش کرده، تنها نمونههایی از یک رویکرد ویرانگر است که بارها مورد اعتراض کارشناسان و دوستداران میراث فرهنگی قرار گرفتهاند.این تخریبها نهتنها حاصل بیتوجهی به قوانین ملی و بینالمللی حفاظت از آثار تاریخی است، بلکه ناشی از نگاه ابزاری و منفعتطلبانه به شهرها و بناهای تاریخی است که آنها را نه بهعنوان حاملان فرهنگ و هویت، بلکه بهعنوان موانعی برای توسعه تلقی میکند. بیبرنامگی در مدیریت شهری، عدم هماهنگی میان سازمانها، و ورود ناآگاهانه فناوریهای مدرن به عرصه مرمت و حفاظت، گسستی جدی میان میراث گذشتگان و آینده فرهنگی کشور ایجاد کرده است. این درحالیاست که کشورهای پیشرو در حفاظت از میراث فرهنگی، هر اثر تاریخی را گنجینهای برای هویت ملی و ابزاری برای دیپلماسی فرهنگی خود میدانند.
«سید محمد بهشتی شیرازی»، عضو شورایعالی میراثفرهنگی و گردشگری کشور، در نشست «شب حفاظت و مرمت آثار میراث فرهنگی»، با اشاره به این روند نگرانکننده از ضرورت بازنگری در نگاههای مرمتی و حفاظتی سخن گفت.
ضرورت بازنگری در مفهوم حفاظت آثار تاریخی
او با اشاره به اهمیت حفاظت از میراث تاریخی گفت: «در اصل آثار تاریخی، چه مادی و چه غیرمادی، در معرض فرسایش و نابودی قرار دارند. همانگونه که در زندگی روزمره شاهد کهولت و فرسودگی هستیم، آثار تاریخی نیز از این قاعده مستثنا نیستند. از طرفی مرمت و حفاظت، تلاشی برای به تأخیر انداختن روند نابودی این آثار است، اما باید از خود بپرسیم که چرا اصلاً باید این آثار را حفظ کنیم؟»
عضو شورایعالی میراثفرهنگی و گردشگری کشور ضمن مقایسه حفاظت آثار تاریخی با موضوعات دیگر بیان کرد: «درختان میوه، زمانی که پیر و فرسوده میشوند، توسط باغداران با درختان جوان جایگزین میشوند. اما چرا درباره آثار تاریخی، چنین نگاهی وجود ندارد؟ دلیل اصلی این است که آثار تاریخی صرفاً منابعی اقتصادی یا تزئینی نیستند، بلکه حاملان فرهنگی و انتقالدهنده دانایی تاریخیاند.»فرهنگ؛ اصلیترین ثروت جامعه
او در بخش دیگری از سخنان خود به اهمیت فرهنگ در انتقال دانایی اشاره کرد و گفت: «فرهنگ، دانایی حاصل از تعامل تاریخی انسان با محیط است که به بقا در شرایط بحرانی و زیست بهینه در شرایط عادی کمک میکند. این دانایی که بهصورت غیرملموس و غیرقابل مشاهده است، از طریق آثار تاریخی منتقل میشود.»
بهگفته بهشتی، مظاهر فرهنگی مانند زبان، معماری، هنر، آیینها و حتی غذاهای سنتی، واسطههای انتقال این دانایی هستند. او افزود: «از دست رفتن هریک از این مظاهر، مانند نابودی زبانفارسی، نوروز یا معماری ایرانی، منجر به نقص در انتقال فرهنگ میشود.»حفاظت فراتر از تکنیکهای مدرن
این عضو شورایعالی میراثفرهنگی با نقد نگاه تکنیکی صرف به موضوع حفاظت، گفت: «حفاظت، صرفاً یک فرایند فنی نیست که با ابزار مدرن یا روشهای اقتباسی انجام شود. اگر ارتباط یک اثر با جامعه محلی قطع شود، آن اثر دیگر نمیتواند نقش انتقال فرهنگی خود را ایفا کند.»
او از رویکردهای حفاظتی گذشته مثال زد و گفت: «در معماری ایران، حفاظت بهصورت فرایندی و دائمی انجام میشد. مسجد جامع اصفهان نمونهای بارز از این رویکرد است که طی قرون متمادی با تغییرات و مرمتهای پیوسته حفظ شده است. این روش نشاندهنده نگاه پرستارانه ایرانیها به آثار تاریخی است.»تفاوتهای فرهنگی ایران و اروپا در حفاظت
بهشتی با تأکید بر تفاوتهای فرهنگی ایران و اروپا گفت: «اروپا سرزمینی با زمینهای پایدار است و زلزله یک پدیده غیرمترقبه در آنجا محسوب میشود. اما ایران سرزمینی پویا و زلزلهخیز است. این تفاوتها ایجاب میکند که ما شیوههای بومی و مختص خود را برای حفاظت از آثار تاریخی توسعه دهیم.»
او با اشاره به آسیبهای ناشی از رویکردهای وارداتی حفاظت گفت: «تجهیز بناها با ابزارهایی مانند تیرآهن برای مقابله با زلزله، گاهی به تخریب بیشتر آنها منجر شده است. مسجد کبود تبریز نمونهای از این چالش است که بهدلیل استفاده نادرست از روشهای مدرن، دچار آسیبهای جدی شده است.»حفاظت بهعنوان یک فرایند پرستارانه
حفاظت، یک پروژه مقطعی نیست، بلکه یک فرآیند مداوم است. این نگاه پرستارانه، ریشه در فرهنگ ایرانی دارد که بهصورت مستمر و مسئولانه از منابع طبیعی و تاریخی خود مراقبت میکرده است. این دیدگاه میتواند بهعنوان یک رویکرد نوین، الگویی برای حفاظت در سراسر جهان باشد
این فعال میراث فرهنگی تأکید کرد: «حفاظت، یک پروژه مقطعی نیست، بلکه یک فرآیند مداوم است. این نگاه پرستارانه، ریشه در فرهنگ ایرانی دارد که بهصورت مستمر و مسئولانه از منابع طبیعی و تاریخی خود مراقبت میکرده است. این دیدگاه میتواند بهعنوان یک رویکرد نوین، الگویی برای حفاظت در سراسر جهان باشد.»او همچنین خواستار بازنگری در نگاههای ترجمهای به موضوع حفاظت شد و گفت: «نگاه غریبهها به سرزمین و آثار تاریخی ما، بسیاری از رازهای آنها را برای خودمان هم ناشناخته باقی میگذارد. برای درک بهتر میراث فرهنگی، باید از زاویهدید ایرانی و با شناخت عمیق از مختصات فرهنگی خودمان به حفاظت بپردازیم.»
میراث فرهنگی، هویت در خطر نابودی
از صحبتهای بهشتی در این نشست میتوان این استنباط را کرد که آنچه در چهاردهه اخیر بر آثار تاریخی و بافتهای فرهنگی ایران گذشته است، زنگ خطری جدی برای هویت ملی بهشمار میرود. تخریبهای گسترده در شهرهایی چون شیراز، اصفهان، و تهران، نهتنها نشاندهنده بیتوجهی به ارزشهای تاریخی و فرهنگی است، بلکه حاکی از ضعف در نظام برنامهریزی و مدیریت شهری است. این درحالیاست که میراث فرهنگی، سرمایهای جبرانناپذیر است که درصورت نابودی، هیچگاه بازسازی نمیشود. آثار تاریخی نهتنها حامل هویت و تاریخ یک ملت هستند، بلکه میتوانند در توسعه پایدار، تقویت اقتصاد گردشگری، و انسجام اجتماعی نقشی بیبدیل ایفا کنند.حفاظت از این میراث، مستلزم تغییر نگاه بهویژه در میان سیاستگذاران، مدیران شهری و جامعه محلی است. بازگشت به رویکردهای بومی و فرایندی در مرمت، آموزش اهمیت میراث فرهنگی به نسلهای جدید، و ارتقای همکاری میان دستگاههای اجرایی، تنها راه نجات هویت تاریخی کشور است. همانگونه که سید محمد بهشتی در نشست شب حفاظت و مرمت آثار میراث فرهنگی تأکید کرد، توجه به تجربههای گذشته و ارزشهای ذاتی آثار تاریخی میتواند مسیری برای عبور از بحران فعلی و حفظ گنجینههای فرهنگی ایران برای آیندگان باشد.
دیدگاه تان را بنویسید