سریالهای ایرانی که این چند سال حسابی ترکوندند!
کدام سریالهای ایرانی در سالهای اخیر توانستند بیشترین توجه مخاطبان را به خود جلب کنند؟ در این مطلب به بررسی بهترین سریالهای ایرانی از سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳ میپردازیم و به شما کمک میکنیم تا بهترین انتخابها را برای تماشای لحظات فراغت خود داشته باشید.
ساخت سریال برای پلتفرمهای شبکه خانگی چند سالی است که در ایران اوج گرفته است. یکی از دلایل این اتفاق رشد ناگهانی رسانهها بود که در ایران هم به طبع مسیرش را باید طی میکرد و همین اتفاق هم افتاد. مسئله دیگری که باعث اوجگیری پلتفرمهای سینمای خانگی شد را میتوان کوچ دستهجمعی هنرمندان صنعت سینما از صدا سیما و پناهبردن به این پلتفرمها دانست.
به هر حال این روزها به شکل فزایندهای شاهد رشد سریالهایی هستیم که در بستر سینمای خانگی در حال پخش هستند. در این مطلب از راهنماتو، به معرفی چند سریالکه از سال 1400 تا 1403 ساخته شدهاند میپردازیم. شما میتوانید میزان رضایتمندی یا عدم رضایتمندی خود را بعد از تماشای آنها با ما در میان بگذارید.
جبلی: برخیها از مخاطب ۷۰ درصدی رسانه ملی ناراحتند!
سریال زخم کاری
اگر چه که این سریال را اقتباسی از یک رمان ایرانی به نام «بیست زخم کاری» میدانند اما نمیتوان رد پای شکسپیر و نمایشنامه مکبث را در آن نادیده گرفت.
زخم کاری داستان زندگی مردی به نام مالک است که در پی یک اتفاق ناگوار، وارد دنیای پر از خطر و پیچیدگیهای تجاری میشود. او در این مسیر با چالشهای بزرگی روبرو میشود و برای رسیدن به اهدافش مجبور به انجام تصمیمات سختی میشود.
سریال زخم کاری تا حد زیادی به خط داستانی نمایشنامه مکبث وفادار مانده است و حتی در شیوه شخصیتپردازی نیز به شکل کاملن مشهودی تحت تاثیر این نمایشنامه است.
سریال خاتون
خاتون داستان زنی قوی و جسور به همین نام است که در بحبوحه جنگ جهانی دوم و اشغال ایران، با چالشهای بزرگی روبرو میشود. او همراه با خانوادهاش درگیر حوادث و اتفاقات مختلفی میشوند که زندگی آنها را دگرگون میکند. سریال خاتون، علاوه بر روایت داستان شخصی خاتون و خانوادهاش، به بررسی مسائل اجتماعی و سیاسی آن دوره نیز میپردازد و تصویری از ایران در آن دوران ارائه میدهد.
سریال تاریخی "خاتون" به کارگردانی تینا پاکروان، مخاطبان را به ایران سال ۱۳۲۰ میبرد، زمانی که کشورمان تحت اشغال نیروهای متفقین قرار داشت. این سریال که در سال ۱۴۰۰ از پلتفرم نماوا پخش شد، با موسیقی متن زیبای کیهان کلهر و فیلمبرداری جذاب در لوکیشنهای دیدنی رشت و تهران، تجربهای متفاوت را برای مخاطبان رقم زد.
داستان سریال حول محور زندگی خاتون بختیاری میچرخد، زنی جسور و وطنپرست که درگیر آشفتگیهای سیاسی و اجتماعی آن دوران میشود. خاتون که در یک خانواده اربابی در رشت زندگی میکند، با همسرش شیرزاد ملک، یک افسر ارتش، در کشمکش بین وفاداری به وطن و اطاعت از فرماندهان خارجی قرار میگیرد. ماجراهای زندگی این زوج و تصمیمات سخت آنها، در کنار روایت عاشقانهشان، یکی از محورهای اصلی سریال را تشکیل میدهد.
پس از جدایی از همسرش، خاتون به تهران میرود و درگیر ماجراهای جدیدی میشود. او که در این مسیر با چالشهای بسیاری روبرو میشود، نشان میدهد که یک زن ایرانی در شرایط سخت تاریخی چگونه میتواند قوی و مصمم باشد.
سریال یاغی
یاغی هم از آن سریالهای پر سر و صدایی است که حرف و حدیثهای زیادی را در پی خود داشته است. عدهای یاغی را یک سریال سخیف با رویکردی ضد فرهنگی میدانند و عدهای هم نظرات مثبتی در باره این سریال داشتهاند.
جاوید، جوانی با قلبی پاک و رویاهایی بزرگ، در دل کوچههای تنگ و تاریک پایین شهر، روزگار میگذراند. نبود شناسنامه، سد بزرگی بر سر راه آرزوهای او شده و او را از بسیاری فرصتها محروم کرده است. تلاشهای بیوقفه او برای یافتن کار یا ادامه تحصیل، همواره با شکست مواجه شده است.
در همین حال، سرنوشت چرخشی ناگهانی میخورد. بهمن کاظمی، مرد ثروتمند و صاحب یک باشگاه کشتی، که به بهمن خان معروف است، به طور اتفاقی به جاوید علاقهمند میشود. بهمن خان و همسرش، طلا، که دلشان برای جاوید میسوزد، تصمیم میگیرند به او کمک کنند. آنها نه تنها به جاوید فرصت میدهند تا در باشگاه کشتی تمرین کند، بلکه او را به زندگی خود میپذیرند و کلید یکی از خانههایشان را در اختیار او و خواهرش عاطی قرار میدهند.
این تغییر ناگهانی در زندگی جاوید، او را به دنیایی جدید و متفاوت میبرد. دنیایی پر از امید، فرصت و چالش. اما این تغییر، همزمان با آنکه به جاوید فرصت رشد و شکوفایی میدهد، او را با سوالات جدیدی نیز مواجه میکند: آیا او میتواند خود را با این زندگی جدید وفق دهد؟ آیا میتواند اعتماد بهمن خان و همسرش را جبران کند؟ و مهمتر از همه، آیا میتواند گذشته خود را پشت سر بگذارد و به آیندهای روشنتر فکر کند؟
سریال پوست شیر
سریال پوست شیر اگر بهترین سریال در میان این لیست نباشد، یکی از خوشساختترین و متفاوتترینها خواهد بود.
نعیم، پس از تحمل ۱۵ سال حبس، با امید دیدار دوباره با دخترش، ساحل، از زندان آزاد میشود. اما واقعیت تلختر از آن است که تصور میکرد. ساحل که در این سالها پدرش را از دست داده میپنداشت، تمایلی به آشنایی با او نشان نمیدهد. پس از اصرارهای فراوان نعیم و تلاشهای دوستان مشترکشان، ساحل بالاخره راضی میشود تا به پدرش فرصت دهد.
آشنایی مجدد پدر و دختر، هرچند آهسته و با احتیاط پیش میرود، اما به تدریج به سمت صمیمیت و علاقهمندی پیش میرود. ساحل و نعیم سفری کوتاه را برنامهریزی میکنند تا بتوانند بیشتر با هم آشنا شوند. اما این سفر کوتاه، زندگی آنها را برای همیشه دگرگون میکند. ساحل در میانه راه ربوده میشود و نعیم خود را در یک کابوس وحشتناک میبیند.
نعیم برای نجات دخترش دست به هر کاری میزند. رضا پروانه، دوست قدیمی و وفادار نعیم، در این مسیر همراه اوست. در حالی که نعیم و رضا تمام تلاش خود را برای پیدا کردن ساحل به کار میبرند، نیروهای پلیس نیز وارد عمل میشوند و جستجو برای یافتن دختر گمشده آغاز میشود.
سریال روزی روزگاری مریخ
ناصر، مردی بیقید و بند و کمی از این دنیا بیخبر، پس از تشخیص بیماری لاعلاج، تصمیم میگیرد با کمک علم آینده، به زندگی بازگردد. سیصد سال بعد، ناصر از خواب بیدار میشود و با دنیایی کاملاً متفاوت روبرو میشود؛ دنیایی که دیگر اثری از زمین تخریب شده و آلوده آن نیست و او مجبور میشود به مریخ، سیاره سرخ، مهاجرت کند.
در مریخ، همه چیز برعکس شده است. زنها فرمانروای مطلق هستند و مردها به موجوداتی تبدیل شدهاند که وظیفه اصلیشان خانهداری و بچهداری است. ناصر، که در گذشته مردی قدرتمند و بیمسئول در خانواده بوده، حالا باید به یک مرد خانهدار تبدیل شود.
تضاد بین شخصیت سنتی و بیمسئولیت ناصر و دنیای مدرن و فمینیستی مریخ، موقعیتهای طنزآمیز و دراماتیکی را ایجاد میکند. ناصر که به قوانین جدید عادت ندارد، مرتب دچار اشتباهات خندهدار میشود و با واکنشهای تند زنان مریخی روبرو میشود.
این داستان، علاوه بر جنبههای طنزآمیز، به مسائل اجتماعی مهمی مانند نقش جنسیتی، برابری جنسیتی و تغییرات اجتماعی در طول زمان میپردازد. با دیدن تلاشهای ناصر برای وفق دادن خود با دنیای جدید، مخاطب به این فکر میافتد که آیا ما انسانها واقعاً میتوانیم خود را با تغییرات سریع و بنیادین جامعه تطبیق دهیم؟
سریال آکتور
دو بازیگر کاربلد اما بدشانس تئاتر به نامهای علی و مرتضی، در تلاش هستند تا با پیدا کردن نقشهای کوتاه گذران زندگی کنند و با بازسازی یک آمفی تئاتر، نمایش رویایی خود را اجرا کنند. با این که زندگی به هر دو آنان سخت میگذرد، بعد از دریافت یک پیشنهاد عجیب، همهچیز دگرگون شده و وارد پیچشهای زیادی میشوند.
سریال در انتهای شب
داستان این سریال حول محور زندگی زوجی به نام بهرام و ماهرخ میچرخد که پس از سالها زندگی مشترک، در آستانه جدایی قرار میگیرند. این زوج که زمانی عاشق یکدیگر بودند، حالا با چالشهای بزرگی در زندگی مشترک روبرو شدهاند. این سریال به بررسی دلایل این جدایی، تأثیرات آن بر اعضای خانواده و تلاشهای آنها برای حفظ رابطه میپردازد.
سریال افعی تهران
سریال "افعی تهران" به داستان پیچیده و پر تنش آرمان بیانی، یک کارگردان جوان و جاهطلب میپردازد. آرمان که به دنیای سینما و روایت داستانهای واقعی علاقهمند است، تصمیم میگیرد فیلمی درباره یک قاتل سریالی مرموز به نام "افعی تهران" بسازد. افعی تهران، با روش خاص خود به شکار کودکآزاران میپردازد و با سم آنها را از بین میبرد.
اما ساخت این فیلم، آرمان را درگیر ماجراهایی پیچیده و خطرناک میکند. از یک سو، نیروهای انتظامی و مقامات دولتی به دلیل حساسیت موضوع و احتمال ایجاد ناآرامیهای اجتماعی، به شدت بر روی این پروژه نظارت دارند و مانع پیشرفت کار میشوند. از سوی دیگر، بازیگرانی که تمایل دارند نقش افعی تهران را ایفا کنند، با تهدیدهای جدی از سوی این قاتل سریالی روبرو میشوند.
سریال داریوش
سریال «داریوش» یکی از جدیدترین تولیدات شبکه نمایش خانگی ایران است که با کارگردانی و نویسندگی هادی حجازیفر توانسته توجه بسیاری از مخاطبان را به خود جلب کند. این سریال پس از موفقیت فیلم «موقعیت مهدی»، دومین تجربه کارگردانی حجازیفر محسوب میشود و داستان آن در فضایی پایینشهری و در میان خلافکاران روایت میشود.
پس از سالها دوری، داریوش به ایران فراخوانده میشود. رازی قدیمی که سالها پیش او را به ترک کشور وامیداشت، حالا راه بازگشتش را هموار کرده است. اما بازگشت به خانه به معنای رهایی نیست. با بازگشت داریوش، گذشتهای تاریک و پنهانی از خاکستر برمیخیزد و او را در گرداب ماجرایی پیچیده گرفتار میکند. پیشنهاد عجیبی برای بازگرداندن گنجینهای پنهان، زندگی آرام او را به هم میریزد و داریوش باید تصمیم بگیرد که آیا به گذشتهاش رو میکند یا آیندهای جدید برای خود میسازد.
سریال گردنزنی
داستان سریال گردنزنی، حول محور باران و نیما میچرخد که در شب عروسیشان با اتفاقاتی غیرمنتظره روبرو میشوند. آزادی یک خلافکار سابقهدار به نام شاهرخ و فاش شدن رازهای خانوادگی، زندگی آرام آنها را به هم میریزد. این اتفاقات باعث میشود تا رازهای پنهانی خانوادههایشان یکی پس از دیگری برملا شود و زندگی آنها دستخوش تغییرات بزرگی گردد.
دیدگاه تان را بنویسید