"یک جهان فرصت، یک ایران جهش": شعار جلیلی و واقعیت انتظارات مردم
شعار دکتر سعید جلیلی "یک جهان فرصت، یک ایران جهش" بر پتانسیلهای فراوان ایران برای دستیابی به جایگاه ممتاز در منطقه تأکید دارد.
شعار دکتر جلیلی این است: «یک جهان فرصت، یک ایران جهش». در این نکته کسی شک ندارد که ایران پتانسیل زیادی دارد که میتواند ایرانیان را در جایگاه ممتازی در منطقه قرار دهد. اتفاقا این نکتهای است که موجب نارضایتی و ناخشنودی عموم ایرانیان است! همه ایرانیان با آقای جلیلی همنوا هستند که با این همه نعمت خدادادی و موقعیت جغرافیایی ویژه، ایرانیان استحقاق وضعیت بهتری از آنچه هست را دارند.
یک جهان فرصت؟ بله، اما...
آقای جلیلی هم بر همین نکته تاکید میکنند. اما نکته اساسی آن است که چرا این پتانسیلها بالفعل نمیشوند؟ چرا کشوری مثل امارات بدون داشتن مزیتها، میتواند مزیت خلق کند؛ اما کشوری مثل ایران که مزیتهای فراوانی دارد نمیتواند آنها را عملی کند و محقق سازد؟
باور عموم مردم آن است که ساختار نهادی موجود نهتنها مشوقی برای بالفعل شدن استعدادهای طبیعی و انسانی نیست، بلکه موجب سرکوب آنها میشود. بنابراین پرسشی که بحق میتوان از آقای جلیلی پرسید، این است که آیا شما و تفکرتان بخشی از ساختار نهادی موجود نیست؟ آیا در باورها و تفکرات خود تحولی آفریدهاید؟ آیا قرار است ساختار نهادی کشور را متحول کنید؟ آیا توانایی چنین کاری را دارید؟
قطعا تداوم وضع موجود انحطاط است و تغییر، نیازی انکارنکردنی است. اما باید از خود پرسید که چه کسی میتواند مدیریت تغییر را انجام دهد؟ چه کسی میتواند در ساختار نهادی موجود طوری لابی کند و مانور دهد که راه تغییر باز شود؟
چه کسی از زمزمههای تغییر استقبال خواهد کرد و به لوازم آن پایبند خواهد بود؟ تصور اینکه میتوان بدون اصلاح نهادی و تنها با یک برنامه جامع و متمرکز از بالا اوضاع را بهبود بخشید، تصوری کاملا نادرست است. مدیریت جوامع بسیار پیچیدهتر از مدیریت یک سازمان کوچک است که بتوان از بالا آن را با امر و نهی مدیریت کرد. همینجاست که سیاستمداری را شغل مهمی میکند؛ زیرا سیاستمدار میتواند انگیزه و اراده جمعی را برای تغییر منسجم کرده و با دست میلیونها نفر گرههای اقتصادی را باز کند.
عملکرد اقتصادی محصول عملکرد میلیونها نفر است و گرهها با رفتارهای نادرست فعالان اقتصادی که از علامتهای نادرست سیاستمداران شکل گرفته به وجود آمدهاند. اینک کشور نیازمند سیاستمداری است که در توهم نباشد که یکتنه میتواند گرهگشایی کند، بلکه باید در این باور شریک باشد که چگونه میتواند میلیونها انسان را به تغییر مثبت متقاعد کند. تنها اینگونه است که امید بهبود شکل میگیرد؛ در غیراینصورت حسرت بر حسرت افزوده خواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید