شیرینی راه انداختن کسبوکار را به شیرینی بچهدار شدن تشبیه میکنند. کسبوکاری که ساخته میشود و رشد میکند و بسیاری از افراد بیکار را صاحب شغل و درآمد و حتی هویت میکند. نباید شیرینی این مسیر باعث شود که این کار را غیراصولی انجام دهید؛ زیرا در نهایت این شیرینی، کامتان را تلخ خواهد کرد! در این مطلب میگوییم که برای راهاندازی یک کسبوکار باید به چه نکات کلیدی توجه کنید و دودوتا چهارتای دنیای کسبوکار به چه شکل است. پس تا انتهای این مطلب همراهمان باشید.
مدیر یا رهبر کسبوکار؟ | تفاوتهایی هم ارزشمند و هم غیرسودمند
در ابتدا به این موضوع میپردازیم که چه موقعی مناسب شروع یک کسبوکار است و در ادامه به نکات کلیدی آن میپردازیم:
چه موقعی برای راهاندازی یک کسبوکار مناسب است؟
در هر زمان و هر موقعیتی نمیتوان یک کسبوکار کمریسک راهاندازی کرد و باید بسیار سنجیده رو به جلو حرکت کرد. بدی رسانهها و شبکههای اجتماعی آن است که شکست کسبوکارها دیده نمیشود و همه از موفقیتهای خود میگویند.
شما به عنوان کسی که قصد راهاندازی کسبوکاری را دارد، باید هم به تجربههای شکست و هم تجربههای موفقیت افراد توجه کنید و با توجه به آنها تصیمیمگیری کنید.
یکی از مهمترین فاکتورها برای شروع یک کسبوکار، داشتن تجربه در حوزه کسبوکاری است که قصد تاسیس آن را دارید. برای مثال تاسیس یک رستوران برای کسی که 10 سال تجربه کار در انواع کافه و رستوران را دارد بسیار کمریسکتر از کسی است که بدون تجربه وارد این حوزه میشود.
زمان ورود یک کسبوکار به بازار هم بسیار حائز اهمیت است. برای همین بهتر است یک موسس کسبوکار، کمی هم مطالعات اقتصادی داشته باشد و با مفاهیم آن آشنا باشد. بعضی کسبوکارها زودتر و برخی دیرتر از موعد مناسب وارد بازار میشوند و ضربات سهمگینی میخورند!
نکات بسیار کلیدی برای راهاندازی کسب و کار
1. ارزش پیشنهادی مناسبی داشته باشید
اصلا چرا میخواهید کسبوکاری را راهاندازی بکنید؟ آیا قرار است دقیقا کپی رقبایتان باشید؟ خودتان را جای مشتری بگذارید! مشتری چرا باید شما را انتخاب کند، در حالی که تجربه و اعتماد بیشتری به رقیب قدیمیتان دارد؟ باید برای تمام این سوالات، جوابی قانعکننده داشته باشید. باید ارزش پیشنهادی منحصربهفرد به مشتریان خود بدهید، که رقبایتان توانایی ارائه آن را ندارند.
ارزشهای پیشنهادی را معمولا میتوان به دو دسته تمایز و یا قیمت تقسیم کرد. کسبوکارهایی که تمرکز خود را روی قیمت به عنوان یک ارزش گذاشتهاند، محصولی ارزانتر از رقبایشان را به بازار ارائه میدهند و آن دسته از مشتریانی که قیمت، اولویت اولشان است را هدف قرار میدهند.
کسبوکارهای متمایز نیز، خدمات و محصولاتی متفاوتتر از رقبا ارائه میدهند. ارائه بستنی با طعمهایی خاص که در بازار نیست، میتواند ارزش پیشنهادی یک بستنیفروش کوچک باشد.
2. مشتریانتان در چه دستهای قرار میگیرند؟
با توجه به ارزش پیشنهادی کسبوکارتان، باید بازار هدف خود را بیابید و ببینید در چه دستههایی قرار میگیرند. این اطلاعات به شما کمک میکند بتوانید در بازاریابی دقیقتر و هوشمندانهتر عمل کنید و همچنین حجم بازارتان را از لحاظ ارزش مالی برآورد کرده و بر اساس آن در کسبوکارتان تصمیمگیری کنید. برای مثال مشتریان یک مانتوفروشی لوکس با طرحهای رنگارنگ، بیشتر خانمهای 15 تا 35 ساله با درآمد بالای 20 میلیون تومان در ماه هستند. سن، جنسیت، سطح درآمد، سطح تحصیلات و محل اقامت از مهمترین فاکتورهایی است که مشخص میکند بازار هدف شما در کدام بخش است.
3. مشتریانتان در چه کانالهایی حضور دارند؟
بعد از آن که دسته هرکدام از مشتریانتان را به دست آوردید، ببینید آن دسته از مشتریانتان در کدام کانالهای بازاریابی و فروش حضور دارند. اینستاگرام، ایمیل، پیامک و یا روزنامه؟ جواب این سوال به شما کمک میکند بدانید باید در چه کانالی بیشتر فعالیتهای بازاریابی و تبلیغات خود را انجام دهید.
4. چگونه با مشتریانتان ارتباط برقرار میکنید؟
برای افزایش قدرت برند و در دسترس بودن باید ارتباط خود را با مشتریانتان حفظ کنید. دانستن کانالهای مشتریانتان به این قسمت کمک شایانی میکند. در دنیای پررقابت امروز کسبوکار، مشتریان به زودی شما را فراموش میکنند، برای همین باید به شکل مرتب با آنها در تعامل باشید و حضور قوی خود را یادآوری کنید.
5. فعالیت کلیدی کسبوکارتان کدام است؟
برای تولید و ارائه محصول خود باید چه فعالیتها و چه فرایندهایی داشته باشید؟ برای خدمات پس از فروش چه؟ آیا در کنار فعالیت اصلی کسبوکارتان، فعالیت دیگری دارید؟ جواب این سوالات را باید به دقت بدانید و برای هر فعالیت به طور کامل برنامهریزی کرده باشید. این برنامهریزی شامل استخدام نیرو و قرار دادن تمام امکانات نرمافزاری و سختافزاری برای انجام آنهاست. مدیریت اجرایی و طراحی این فرایندها یکی از بزرگترین چالشهای کارآفرینان و مدیران یک کسبوکار است. باید با افزایش قدرت کار گروهی و تشکیل تیمهای مسئولیتپذیر این فرایندها را به نتیجه رساند.
6. همکاران کلیدی شما چه کسانی هستند؟
تمام افراد و یا سازمانهایی که به نوعی با کسبوکار شما ارتباط دارند را در این قسمت قرار دهید. از مصرفکنندگان تا تامینکنندگان کالاهایتان و حتی سازمانهایی که هر همکاری با شما دارند، در این قسمت جای میگیرند. باید دقیقا مشخص باشد فرایندها چگونه است و در هر مرحله کدام واحد سازمانتان با چه افرادی ارتباط دارد؟ تا بتوانید به خوبی برنامهریزی کرده و برخی ملاحظات را رعایت کنید.
7. منابع کلیدی شما چه هستند؟
از نیروهای انسانی که از آن به عنوان سرمایههای انسانی تعبیر میکنند تا تمام داراییهایتان در این قسمت قرار میگیرد. دارایی فقط پول نیست و حتی اعتبار شما در بازاری که قصد فعالیت در آن را دارید نیز جزئی از منابع کلیدی است. حتی افراد و دوستانی که دارید و یا تکنولوژی که از آن در محصول و یا خدماتتان استفاده میکنید علاوه بر پول از منابع شما محسوب هستند.
8. ساختار هزینههای شما چیست؟
بدی هزینهها آن است که وقتی روی کاغذ مینویسید، متوجه میشوید که چقدر بیشتر از تصورتان بوده است. تمام هزینههای خود را روی کاغذ بنویسید! این قسمت بسیار مهم است و تاثیر مستقیمی روی قیمت محصولتان و هزینه تمامشده هر محصولتان دارد. از حقوق کارکنان تا هزینههای اجاره و انرژی و زنجیره تامین و مواد اولیه جزئی از سبد هزینههای شما است.
9. جریان درآمدی از کجاست؟
اصل کار همین جاست! باید دقیقا بدانید از چه راههایی و فروش چه محصولات و خدمات اصلی و یا جانبی درآمد دارید! تخمین این قسمت باید بیشتر از تخمین قسمت هزینهها باشد، مگر این که سرمایهگذار داشته باشید و یا جنگ قیمتی برای تصاحب سهم بیشتری از بازار راه انداخته باشید!
مراحل راهاندازی کسبوکار
هر کسبوکاری بسته به ماهیتی که دارد، میتواند مراحل متفاوتی داشته باشد. اما مراحل زیر برای تمام کسبوکارها مشترک است.
ایده کسبوکارتان را پیدا کنید.
برای اینکه ایده مناسبی برای کسبوکارتان پیدا کنید، باید ببینید مردم در زندگی به چه چیزی نیاز دارند. خودتان به چه چیزی علاقه دارید و احساس میکنید میتوانید در آن زمینه رشد کنید. نکته مهم این است که ایده شما سودآور باشد و در آن زمینه مهارت داشته باشید.
درباره رقبا و بازار تحقیق کنید.
برای اینکه ببینید چه جایگاهی در بازار میتوانید داشته باشید، باید به دقت بازار موردنظرتان را بررسی کرده و همچنین درباره رقبایتان تحقیق کنید. ببینید چه نقاط قوت و ضعفی دارند و از انها استفاده کنید.
بیزینس پلن بسازید.
بیزینس پلن کمک میکند به راحتی مشتریان خود را درک کرده و آنها را جذب کنید. پلن کسبوکار راه را به شما نشان میدهد و بدون برنامه و کورکورانه پیش نمیروید.
مجوزهای لازم را برای کسبوکارتان بگیرید.
در هنگام راهاندازی کسبوکار خیلی مهم است که مراحل قانونی را طی کرده و مجوزهای لازم را بگیرید، چون بدون مجوز قطعا به مشکل میخورید و همان اول کار اعتبارتان را از دست میدهید.
امور مالی را بررسی کنید.
کسبوکاری که حساب دخل و خرجش را نداشته باشد، قطعا شکست میخورد. ببینید چقدر سرمایه دارید، هزینههایتان چقدر است و انتظار دارید چقدر سود داشته باشید.
ابزارهای مناسب را تهیه کنید.
بدون ابزار مناسب نمیتوانید موفق شوید. ابزارها کمک میکنند کارتان را راحتتر پیش ببرید و سرعت کارتان هم بیشتر میشود. همچنین ابزار مناسب در وقت و هزینههایتان هم صرفهجویی می کند.
کسبوکارتان را راهاندازی کنید.
حالا دیگر همه چیز آماده شده و با توجه به نکاتی که در این مقاله گفتیم، وقتش است که کسبوکارتان را راهاندازی کنید. بهتر است ابتدا از کم شروع کنید و رفته رفته کارتان را گسترش دهید.
امیدواریم به کمک این مطلب بتوانید کسبوکاری موفق و پیشرو راهاندازی کنید. اگر به نظرتان نکته کلیدی برای راهاندازی کسبوکار وجود دارد که در این مطلب گفته نشده، آن را در قسمت زیر، کامنت بگذارید.
دیدگاه تان را بنویسید