قتل فجیع ۲ راننده زن تاکسی اینترنتی در تهران
مادرم به نام سارا راننده تاکسی اینترنتی بود و با ماشین کوئیکاش مسافرکشی میکرد. آخرین بار هم برای یک مسافر از قرچک ورامین به زمانآباد برد و بعد از آن دیگر خبری از او نشد.قاتل: آن روز درخواست تاکسی اینترنتی کردم که رانندهاش یک زن بود. وقتی سوار ماشینش شدم وسوسه سرقت به جانم افتاد.
یکی از روزهای دی ماه امسال، با پیدا شدن جسد زنی جوان در مزرعهای حوالی خاور شهر، تحقیقات کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران برای کشف راز این جنایت شروع شد.
زن جوان بر اثر خفگی به قتل رسیده و آنطور که مشخص بود عامل جنایت، پس از قتل زن جوان در جای دیگر، جسد وی را در نیزار رها کرده و گریخته بود.
قتل راننده تاکسی اینترنتی با کلت
کارآگاهان در جریان بررسیهای تخصصی هویت مقتول را شناسایی کردند. او زنی به نام مریم و راننده اسنپ بود که با ماشین پرایدش مسافرکشی میکرد و آخرین بار نیز برای کار از خانه خارج شده و دیگر برنگشته بود. آنطور که خانواده این زن، وی مدتی قبل از شوهرش جدا شده و از آن به بعد برای تامین هزینه زندگیاش مسافرکشی میکرد. جسد این زن در حالی پیدا شد که خبری از خودروی پراید وی نبود و همین موضوع فرضیه جنایت با انگیزه سرقت را قوت می بخشید.
تماس عجیب
تحقیقات برای شناسایی عامل جنایت و کشف خودروی پراید مقتول ادامه داشت اما سرنخی به دست نیامد تا اینکه دوازدهم اسفند ماه دختر جوانی با حضور در اداره پلیس خاور شهر از ناپدید شدن مادرش خبر داد.
وی توضیح داد: مادرم به نام سارا راننده تاکسی اینترنتی بود و با ماشین کوئیکاش مسافرکشی میکرد. آخرین بار هم برای یک مسافر از قرچک ورامین به زمانآباد برد و بعد از آن دیگر خبری از او نشد. هرچه به موبایلش زنگ زدم کسی جواب نداد، تا صبح منتظر ماندم تا اینکه متوجه شدم از حساب بانکی مادرم به حساب یک مرد مبلغی منتقل شده و احتمال می دهم برای مادرم اتفاق شومی افتاده است.
اظهارات این دختر کافی بود تا مردی که پول به حسابش واریز شده بود تحت تعقیب پلیس قرار بگیرد. این مرد اما زمانی که متوجه شد پلیس به دنبال اوست، با دختر سارا (زن گمشده) تماس گرفت و ادعای عجیبی را مطرح کرد. او گفت که سارا توسط یک مرد که اهل کشور افغانستان است به قتل رسیده و جسدش در نیزارهای روستای زمانآباد ورامین دفن شده است. تماس گیرنده مدعی بود که مرد افغان از دوستانش است و برای او تعریف کرده که جسد را کجا دفن کرده است.
مرد تماس گیرنده نشانی محل دفن جسد سارا را داد و تلفن را قطع کرد. وقتی دختر سارا ماجرا را به پلیس اطلاع داد، ماموران راهی روستای زمان آباد شدند و جسد زن ناپدید شده را که حدود ۴۷ سال سن داشت از دل خاک بیرون کشیدند.
اعتراف به دو جنایت
فردی که با دختر مقتول تماس گرفته بود، اصلیترین مظنون جنایت بود. پلیس حدس میزد که او به دروغ مدعی شده که قاتل یک مرد افغان است تا مسیر تحقیقات را تغییر دهد. بنابراین جستوجو برای دستگیری او آغاز شد و ماموران توانستند با انجام ردیابیها، در کمترین زمان ممکن وی را شناسایی کنند. او نگهبان یک کارگاه بود و در روستای زمانآباد زندگی میکرد.
ماموران پلیس راهی مخفیگاه این مرد شدند و او را در یک عملیات ضربتی دستگیر کردند. اما نکته عجیب کشف خودروی پرایدی در خانه این مرد بود. استعلام شماره پلاک پراید نشان میداد که خودرو متعلق به مریم، یعنی همان زنی است که پیش از سارا ناپدید و جسدش در مزرعه پیدا شده بود. این یعنی، مظنون دستگیر شده احتمالا قاتل هر دو زن رانندهای است که به قتل رسیده بودند.
مرد جوان با مدارک و شواهد به دست آمده راهی نداشت جز اعتراف به جنایت. وی که جوانی ۲۹ ساله در بازجویی ها گفت: یکی از روزهای دی ماه امسال به عنوان مسافر سوار ماشین مریم (راننده پراید) شدم. وقتی او را دیدم وسوسه سرقت طلاها و پولهایش به جانم افتاد. تصمیم گرفتم با روسری او را خفه کنم و اموالش را سرقت کنم.
وی ادامه داد: پس از قتل، جسد مریم را داخل صندوق عقب ماشین پرایدش قرار دادم و صبر کردم تا هوا کاملا تاریک شود. سپس به سمت خاور شهر حرکت کردم و جسد را در مزرعهای انداختم. سپس ماشین پراید را به پارکینگ خانهام بردم تا وقتی آب ها از آسیاب افتاد با جعل و سند سازی آن را بفروشم.
وی درباره قتل دوم گفت: قتل دوم را یازدهم اسفند ماه مرتکب شدم. آن روز درخواست تاکسی اینترنتی کردم که رانندهاش یک زن بود. وقتی سوار ماشینش شدم باز هم وسوسه سرقت به جانم افتاد. در مسیر بودم که دیدم زن جوان قفل گوشی اش را باز کرد تا پیامی به دوستش بدهد. من رمز آن را به خاطر سپردم و در فرصتی مناسب جان زن جوان را گرفتم. او هم مانند قتل اول، با روسری اش خفه کردم. اینبار می خواستم ردی از خودم به جا نگذارم به همین دلیل جسد وی را دفن کردم. از آنجا که رمز گوشی اش را داشتم توانستم به اینترنت بانکش دسترسی پیدا کنم و به حساب خودم پول واریز کنم. اما بعد دیدم اشتباه کردهام و پلیس در تعقیبم است به همین دلیل با خود گفتم که قتل را گردن یک مرد افغان بیندازم و خودم را به عنوان شاهد قتل جا بزنم اما پیدا شدن خودروی سرقتی اولین قربانی ام، اسرارجنایت هایی که مرتکب شده بودم را فاش کرد.
بنا بر این گزارش، متهم با قرار قانونی بازداشت شده و در اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار دارد. با توجه به اعترافات متهم، احتمال افزایش قتل از سوی وی مطرح است. احتمال می رود او با این شیوه و شگرد، زنان بیشتری را قربانی کرده باشد، به همین دلیل تحقیقات تکمیلی در این پرونده ادامه دارد.
وقتی که فقر از در خانه ای وارد شود ایمان وجدان غیرت از پنجره بیرون میرود زن از فقر مالی مجبور به کار کردن میشود اونم در جامعه ای که امنیت نیست. باید منتظر این گونه فجایع باشند.
اعدام