ارسال به دیگران پرینت

من وکالت می‌دهم | کمپین من وکالت می‌دهم

کمپین «من وکالت می‌دهم»؛ کمپینی برای در خون تاریخ فرو غلتیدن!

اخیرا کمپینی به راه افتاده است با نام من وکالت می‌دهم؛ در عین اینکه اهمیت زیادی برای بسیاری ندارد و حتی آن را کمپینی بی ثمر می دانند، نکته قابل توجه این است که بسیار هم از اهمیت بالایی برخوردار است.

کمپین «من وکالت می‌دهم»؛ کمپینی برای در خون تاریخ فرو غلتیدن!

کمپین من وکالت می‌دهم

اخیرا کمپینی به راه افتاده است با نام من وکالت می‌دهم؛ در عین اینکه اهمیت زیادی برای بسیاری ندارد و حتی آن را کمپینی بی ثمر می دانند، نکته قابل توجه این است که بسیار هم از اهمیت بالایی برخوردار است.

کمپین من وکالت می‌دهم، بر خلاف آن‌چه که بسیاری آن را مضحک و فاقد اهمیت می‌خوانند، پدیده‌ایست دارای اهمیت. مهم نه از این جهت که گستره تاثیرگذاری و هواخواهانش چشم‌گیر باشد؛ مهم از این جهت که جریانی ضدتاریخ آزادی‌خواهی و ستیزی علیه آرمان‌های ۱۱۶ ساله یک ملت (اجتماع) است. این کمپین را باید جدی گرفت؛ چرا که عدم کالبدشکافی ماهیت چنین جریانی، می‌تواند بانی انحرافی بزرگ در نگره کلان جامعه ایرانی باشد.

 جامعه ایرانی دهه‌ها در میانه تلاطم نزاع‌های بی‌پایان و تاریکی‌های زمانه دنبال فانوسی برای «رهایی» بوده است. فانوسی برای یافتن ریشه‌های درماندگی، خروج از سرگشتگی، ایجاد آینده بهتر و یافتن «حقیقت». تبلور این کاوش، ۱۱۶ سال قبل در مترقی‌ترین جنبش زمانه، در شرق جهان نمود پیدا کرد. «انقلاب مشروطه» در ۱۴ مرداد ۱۲۸۵، آن فانوسی بود که جامعه غرق در تاریکی ایران آن زمان یافت. انقلابی که آرمان‌اش «آزادی» و هدف نهادین‌اش رهایی از «استبداد» بود.

پرسش حالا این است که کمپین «من وکالت می‌دهم» تا چه میزان با آرمان‌های ترقی‌خواهانه جامعه ایرانی در بیش از یک قرن گذشته انطباق دارد؟

وکالتی علیه مشروطه‌خواهی و آرمان‌های یک ملت

مشروطیت و مشروطه‌خواهی با تمام متعلقات‌اش چهار رکن اصلی دارد: «نهادگرایی» در برابر «فردگرایی»، «حاکمیت قانون» در برابر «حاکمیت فرد»، «مشروط کردن قدرت» در برابر «قدرت نامشروط» و «محدود کردن قدرت» در مقابل «قدرت لایتناهی و نامحدود».

یک جامعه برای این اهداف دهه‌ها در میدان بوده است. بار‌ها هزینه داده و هرگز متوقف نشده تا شاید آرمان‌های مشروطیت، فانوس نجات‌اش از تاریکی باشد.

اکنون جریانی، کمپینی تدارک دیده و مدعی شده که این آرمان‌ها را محقق خواهد کرد.  کمپینی‌ها، چنان بازنمایی می‌کنند که گویی در میانه تاریکی، چراغ راه آینده را یافته‌اند. چنین می‌پندارند که ایده‌ای بدیع را طرح کرده و قرار است تکانه‌ای بزرگ بر تاریخ جامعه ایرانی وارد کنند. خود را منادی آزادی‌خواهی و پیشگامان دموکراسی‌خواهی معرفی می‌کنند، اما حال پرسش این است که آیا چنین گزاره‌های مترقی‌ای از درون کمپین «من وکالت می‌دهم» قابل استخراج است؟

۱- «نهادگرایی»: قرار بر آن است که قدرت از شخص به نهاد تبدیل شود. ساختار اصل، افراد فرع و میهمان باشند. نهاد تصمیم‌ساز است و تعیین‌بخش. کمپین مذکور به جرات ضدنهادترین جریانی است که از اساس فرد را تقدیس می‌کند. حال این فرد می‌خواهد فر شاهی داشته باشد یا نداشته باشد، یک فرد است که در مقابل «نهاد» قرار دارد.

این افراد منفور ترین چهره های دوره قاجار هستند!

۲- «قانون‌مداری»: قانون مرجع است و فرد مطیع آن. مبنای مشروعیت فرد را قانون تعیین می‌کند. هیچ اراده‌ای نباید فراتر از اراده قانون وجود داشته باشد. حالا می‌خواهند وکالت دهند به فردی که در انگاره ذهنی‌اش خود را فراتر از قانون می‌بیند. حتی شاید او خود را اساس قانون می‌داند. مشخص نیست چه کسی به او مرجعیت و مشروعیت داده است. مبنای مشروعیت‌اش خودخوانده و فاقد اراده اکثریتی است که منبع اصلی قانون هستند.

۳- «قدرت مشروط»: در آرمان مشروطه‌خواهی، قدرت، اما و اگر بر می‌تابد. دائما جایگاه فرد حاکم محل پرسش‌گری قرار می‌گیرد. صلاحیت تنها تا زمانی است که شرط‌های قانون و کارآمدی فرد جاری باشد. کمپین «من وکالت می‌دهم» شاید در نگاه اول مشروط به نظر برسد، اما اساسا به جریانی تعلق می‌گیرد که به مشروط بودن قدرت باور ندارند. فر شاهی را از نیاکان‌اش بر خود می‌پندارد؛ خود را نیز مرجع می‌داند نه محل پرسش.

۴- «قدرت محدود»: مشروطیت قدرت را محدود و زمان‌مند می‌بیند. هر اندازه قدرت تقسیم شده باشد، فرد کمتر در مسیر استبداد قرار می‌گیرد. کیش شخصیت، مظنون است. پرسش همچنان این است که کمپین خودخوانده چگونه می‌خواهد این قاعده را در وجود یک فرد بگنجاند؟ آیا تقدیس فرد، در راستای همان تکرار قدرت نامحدود نیست! آن‌هم فردی که پیشینه‌اش، محدودیت را نه به رسمیت می‌شناسد و نه بر می‌تابد!

«مشروطیت»، طی بیش از یک قرن محرک اصلی دیالکتیک سیاست در جامعه ایرانی بوده است اما کمپینی که مبنایش با محور شخص بنا نهاده شده، به هیچ وجه نمی‌تواند حتی نزدیک به اولیات آرمان‌های یک انقلاب ۱۱۶ ساله باشد. کمپینی که دست‌بوسان «شخص» با ارجاع به «اصالت خون» بنایش نهاده‌اند، فرسخ‌ها با آرمان آزادی، عدالت و برابری فاصله دارد. کمپینی که هیچ یک از مولفه‌های دموکراسی مدرن را نیز بر نمی‌تابد؛ تنها بر مبنای تعهد افراد و حتی نفی احزاب پا گرفته باشد، از بنیان ضد مشروطه‌خواهی خواهد بود.

زمان‌پریشانی برای بازتولید استبداد

کمپین «من وکالت می‌دهم» را باید جدی پنداشت؛ جدی از این جهت که در هزاره جدید (۲۰۰۰) و در سال ۲۰۲۳ مطرح می‌شود. اگر ۱۰۰ سال قبل چنین کمپینی مطرح می‌شد، نه جای شگفتی داشت و نه محل پرسش. در باور عمومیِ مردمانِ یک قرن قبل، کیش شخصیت نهادینه بود. زیست جهانِ مردمان آن زمانه نیز چنین کمپینی را مطالبه می‌کرد.

انسان ۲۰۲۳ جهانی شدن را تجربه کرده؛ از سیستم‌های حکمرانی در دیگر جوامع در بالاترین سطح شناخت دارد. ایرانی، دیگر آن سوژه ناآشنا با مفاهیم بنیادین دموکراسی و عدالت‌خواهی نیست. اجتماع جدید نه تنها مفاهیم را فهم کرده، بلکه با بود و نبودشان زیسته است. ایران ۲۰۲۳ مطالبات و خواسته‌های خاص خود را دارد که با کمپین «من وکالت می‌دهم» هیچ‌گونه سنخیتی نخواهد داشت.

اکنون با زمان‌پریشانی مواجه هستیم که در ظاهر با تحولات و مطالبات زمانه همراه هستند، اما در عمل فهمی از «روح زمانه» خود ندارند. بازتولید تجربه‌ای شکست خورده از استبداد، در دستور کار قرار گرفته که نماد بردن آزادی و عدالت به مسلخ‌گاه است. البته شاید این زمان‌پریشان چنین تصور کنند که در پشت کمپین خودخوانده‌شان، اندیشه‌های مترقی پنهان است، اما شاید پرسش‌گری اساسی این باشد که هر یک از آنان «چه می‌خواهند؟»

 

در پشت پرده کمپین بیگانه با روحِ زمانه «من وکالت می‌دهم»، خواست و منافعی پنهان شده که شاید محرک‌اش دلار باشد یا وعده «قدرت». هر چه هست و نیست، واقعیت این است که منادیان کمپین «وکالت» نه روح‌زمانه‌شان را فهم کرده‌اند و نه عمیقا باوری به دموکراسی‌خواهی دارند!

 

منبع : فرارو
به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۱۷ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    • ناشناس ارسالی در

      این ملت با وعدهای پوشالی و از سر آرامش شاه را بیرون کردند که حقش بود و بی بنیه و ترسو ،، ۷۲ انسان دانشمند و آگاه و یکتا پرست در ساختمان مجلس به خاک و خون کشیده شدند تا این نهال زیبا رشد و تعالی نکند ،، که انسان نماها خودشان بشوند نماینده خدا در زمینش و فرزندانشان بشوند ژنهای خوب یا خ و ک ،، از بیتول مال و خون جوانان وطن سفره رنگین و کاخ نشین شوند و مردم پیژامه پوش گله ای گوسفند که اینانی چون شما هیشان کنید ، یا به کشتارگاه ، یا به چنگال گرگان ،، شما چه کردید که تازیان با این وطن نکردند ،، در ایران ۲۰۲۳ شما به دل بزرگ و کوچک این مردم خون نشاندید و بس ،، این مردم بیدار و آگاه شده اند ،، از کودکان دبستانی و دبیرستانی تا پیرمردانی که مزه مشتشان را به شاه و شاه پرست نشان دادند ،، میدانند که آن بهشت برینی که میگفتید نسیبشان نمیشود جز رنج راحش ،، شما بهتر میدانید که این مردم چه میخواهند ،، درد و ترس و رنج تا جایی سکوت می آورد ،،،، بعدش سراسر خشم است و بس

      • ناشناس ارسالی در

        تقریبا درسته با شما موافقم.

      • ناشناس ارسالی در

        داستان خوبی بود

      • عبدالله ارسالی در

        مردم از رهزن متنفرند

    • ناشناس ارسالی در

      وکالت به جوجه پهلوی بسیار بهتر از تن دادن به ظلم این رژیم فریب و کودک کش داره. البته متاسفانه

    • وحید ارسالی در

      ایران در چنگال بیگانه و بی صاحب است
      ملت مجبور هستند وکیل رضا پهلوی را به عنوان مدافع منابع ملی و فرهنگ ایرانی انتخاب کنند و اقتصاد ایران و محیط زیست نجات پیدا کند اگر نه که باید همه مردم ایران تا چند سال دیگر آواره کشورهای دیگری شود
      ما نخبه ها وکالت میدهیم به رضا پهلوی برای آبادی و آزادی ایران ...

    • حقیقت ارسالی در

      من هم وکالت می دهم از این وضعیت خارج شویم

    • ناشناس ارسالی در

      آخه ربع پهلوی غیر از شهوترانی و سگ گردانی کار دیگری بلد نیست دنبال چیست .

      • ناشناس ارسالی در

        خاک بر سر ربع پهلوی مفت خور

    • ناشناس ارسالی در

      ؟ ؟ ؟

    • روح اله باوندپوری ارسالی در

      دیدگاه ملت ایران با آنچه که در فضای مجازی ثبت و انتشار می یابد زاویه دارد در واقع این صدای ملت ایران نیست بلکه برنامه‌های پوپولیستی هست که دو طرف درگیر نمی توانند بهره کامل و مادام از آن ببرند ملت ایران انقلاب کردند که طعم رفاه و آزادی را بچشند نه اینکه ریاضت ،در حالی که در دوره نزدیک به نیم قرن مردم چیزی از دمکراسی و اقتصاد شکوفا ندیده اند بلکه اشرافی گری مدرن سردمداران را می بینند و از سوی دیگر دل خوش به اپوزیسیون نیز نمی باشند چرا که در آزمون های پیش آمده صدای ملت نبوده اند و صدای جیب و آسایش خویش بوده اند ،پس جای سوال باقی نمی ماند مردم نه از انقلاب راضی اند و نه کسانی که شعارهای خارج نشینان را قبول دارند بلکه صدای امروز مردم نجات از فریب و ریای دغل کارانی است که به اسم مصلحت و ندای آزادی و صلح جهانی در حال ما بود کردن ایران هستند پس نویسندگان محترم به ملت ایران توهین نکنید واین مسایل را گسترش ندهید بروید صدای ملت باشید و نظریه های درست به منظور ارتقای اقتصاد و دمکراسی واقعی باشید نه طبل تو خالی...

      • ابوالقاسم ارسالی در

        چرت نگو خفه شو ... یکی از عوامل بدبختی مردم ایران درصد زیادیش آدمای بی مغز نفهمی مثل تو هست برای ما کتابی حرف نزن که امثال شما فقط درس نفاق و جنگ و عوام فریبی یاد گرفتید شما لیاقت زندگی توی کشوری با تمدن آریایی ایران ندارید بهتره برید افغانستان یا عراق کیف کنید

    • ناشناس ارسالی در

      من وکالت میدهم

    • ناشناس ارسالی در

      اگر این وکالت باعث بشه که اقتصاد ایران رشد کنه پس بر همگان واجب است که وکالت بدهند

    • ناشناس ارسالی در

      مادر و پدر خدمتکاری داشته و داره به شدت رای میاره. نتیجه خدمت صادقانه به مردم هست

    • ناشناس ارسالی در

      زنده باد ایران مرگ بر سلطنت های بیهوده و فرزندان مفت خورشون

    • مراد ارسالی در

      زنده باد ایران

    • ناشناس ارسالی در

      حقیقتا ۱۰ نفر تو ایران (بوزینه پهلوی ) طرفدار ندارد .

    • ابوالقاسم ارسالی در

      آشغال مفت خور و جیره خور عوام فریب

    • ناشناس ارسالی در

      خاک بر سر ربع پهلوی

    • ناشناس ارسالی در

      گور بابای پهلوی ها و رجوی ها. همه شان سروته یک کرباسند

    • حامد ارسالی در

      ای عزیزان مخالف با ایران و ای اروپاییان محترم؛خودتان را بیشتر از این مضحکه دنیا نکنید؛و به قانون و حقوق شهروندی این سرزمین پایبند باشید. که این مملکت صاحب داره اگه هم خودتونو زدید به خواب یه نگاه به عملیات طبس توسط آمریکایی هابندازید که چطور خوار و زبون شدند. این خاک قدیمیست و مردمش وفادار به آن.

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه