قتل خانوادگی ، اواخر مهرماه سال ۹۸ خبر یک درگیری خونین در خیابان پیروزی تهران به پلیس اعلام شد. وقتی مأموران به بیمارستانی که مرد مجروح در آنجا بستری بود رفتند، مشخص شد درگیری بین داماد خانواده با برادرزنش کریم رخ داده و در این حادثه کریم بشدت مجروح شده است.
ساعتی بعد کادر درمان اعلام کردند که مرد جوان به علت شدت جراحات وارده و خونریزی تسلیم مرگ شده است. بدینترتیب داماد جوان بازداشت شد و در همان ابتدا به قتل برادر همسرش اعتراف کرد و گفت: شب حادثه مادر همسرم برایم در خانه خودش تولد گرفته بود و ما در آنجا میهمان بودیم ؛ سر موضوعی با کریم بحثمان شد و با هم درگیر شدیم که با وساطت همسرم و مادرش قضیه تمام شد و ما با ناراحتی راهی خانه خودمان شدیم اما کریم به خانه ما آمد و قصد دعوا داشت، من به خاطر اینکه باز با هم درگیر نشویم به داخل اتاق رفتم و در را بستم تا اینکه همسرم هراسان بالای سرم آمد و گفت کریم خیلی عصبانی است و پنجره خانهمان را شکسته، از اتاق بیرون آمدم که دیدم با تکهای از شیشه پنجره میخواهد خودزنی کند با هر زحمتی بود شیشه را از او گرفتم و از خانه بیرونش کردم. کریم به محض اینکه به داخل کوچه رفت شروع به داد و فریاد کرد و من به خاطر حفظ آبرویم کارد آشپزخانه را برداشتم تا او با دیدن کارد بترسد و از جلوی خانهمان برود اما او نهتنها نترسید بلکه شروع به فحاشی کرد و من از عصبانیت چند ضربه چاقو به او زدم و کریم روی زمین افتاد.پس از اعتراف صریح متهم صحنه قتل بازسازی شد و با تکمیل تحقیقات، پرونده به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.در ابتدای جلسه رسیدگی، پدر و مادر مقتول درخواست حکم قصاص برای دامادشان کردند و مادر مقتول به جایگاه رفت و گفت: او جان پسر ما را گرفت و حاضر نیستیم از خون پسرمان بگذریم.
بعد از اولیایدم متهم به جایگاه رفت و گفت: قبول دارم که برادر همسرم را کشتم اما عمدی در کارم نبود و حالا هم پشیمانم.در ادامه متهم با خواهش از پدر و مادر همسرش طلب عفو کرد اما اولیایدم عنوان کردند حاضر به گذشت نیستند و فقط قصاص میخواهند.
در پایان جلسه دادگاه قضات با توجه به اعتراف صریح متهم و مدارک و شواهد موجود در پرونده حکم قصاص برای متهم صادر کردند و حکم در دیوانعالی کشور تأیید شد.در حالی که متهم خود را در یک قدمی چوبه دار میدید همسرش توانست رضایت پدر و مادرش را جلب کند و آنها از قصاص گذشت کردند.
بدینترتیب پرونده متهم برای رسیدگی از جنبه عمومی جرم به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و متهم بار دیگر به تکرار اظهاراتش در مراحل بازجویی و جلسه قبلی دادگاه پرداخت و گفت: 3 سال است که در زندان هستم در این سالها نتوانستهام فرزندم را ببینم و خیلی اذیت شدم. باور کنید از کاری که کردم خیلی پشیمانم. البته به خاطر گذشت پدر و مادر همسرم و بزرگواری آنها قصاص نمیشوم اما از قضات میخواهم در مجازات من تخفیف قائل شوند تا بتوانم بالای سر زن و بچهام باشم.
در پایان جلسه دادگاه قضات با توجه به شواهد موجود در پرونده و اظهار ندامت متهم و همینطور رضایت شاکی پرونده حکم به 3 سال حبس از جنبه عمومی جرم دادند. با توجه به گذراندن 3 سال حبس، وی بزودی آزاد خواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید