پسر جوان که متهم به تجاوز است درباره این ماجرا گفت: من کارمند یکی از مراکز تجاری غرب تهران هستم. یک روز زن جوانی به آنجا آمد و گفت که میخواهد برای کار در یکی از رستورانهای این مجموعه با مدیریت صحبت کند. من راهنماییاش کردم اما حدود یک ساعت بعد دوباره او را دیدم در حالی که خیلی ناراحت بود و گریه میکرد گفت که او را نپذیرفتهاند بعد هم شروع به درد دل کرد و گفت که خیلی تنهاست و نیاز مالی شدیدی هم دارد. من دلم برایش سوخت و به او گفتم که مشکلاتش را درک میکنم بعد هم به او پیشنهاد دوستی دادم چون فکر میکردم شرایطمان مثل هم است.
متهم ادامه داد: بعد از مرگ پدرم خانواده ما از هم پاشید و من خانه را رها کردم و خیلی تنها شدم، با دیدن این زن فکر کردم میتواند همدم خوبی برایم باشد. بعد هم برای صحبت به یکی از اتاقکهای داخل پارکینگ رفتیم و من با رضایت خودش با او ارتباط برقرار کردم اما وقتی مأموران حراست مجموعه به آنجا آمدند او ناگهان شروع به داد و فریاد کرد و به آنها گفت من با تهدید چاقو او را به آنجا کشانده و به او تجاوز کردهام.
او به من گفته بود مجرد است و 28 سال دارد در حالی که بعداً متوجه شدم متأهل بوده و 42 ساله است. در حال حاضر هم با اینکه میتوانم با وثیقه آزاد شوم اما چون کسی را ندارم که پیگیر کارهایم باشد در زندان ماندهام.
بعد از اظهارات متهم، زن جوان گفت: من برای کار به آن مرکز تجاری رفته بودم اما این پسر با تهدید چاقو مرا به داخل پارکینگ کشاند و تجاوز کرد. من هم شروع به سرو صدا کردم تا اینکه مأموران حراست به کمک آمدند.
پس از پایان این جلسه قضات برای صدور حکم متهم وارد شور شدند.
نباید زندانی میشد چون هر چی شنیده بود از زن دروغ بوده و هر مردی چنین کاری رو میکند ...
خوب کاری کردی
حق با پسر الان زن ها حیله گر شدن اونم اولش راضی بوده تا دیده حراست میاد زده کولی بازی
مردها ازهمه کثافترن
شوخی نکن مردها ساده اند زن ها خیلی کثافتن
قاضی باید نظر مامور رو بیان کنه اگه مامور قبل از دیدن اونها صدای کمک و مقاومت زن رو شنیده زن راست می گه نه اگه ساکت بوده بعد از دیدن مامور کولی بازی درآورده مرد راست می گه بهتره یه اغذ دستی زن و مرد بنویسن و صیغه بخونن و شاهد داشته باشن مشکلی پیش نیاد