غریبهای که باعث شد زندگی یک باریستای استارباکس متحول شود
یکی از کاربران شبکه اجتماعی تیکتاک باعث شد که زندگی یکی از باریستاهای استارباکس تغییر کند. او در یکی از ویدئوهای تیکتاک با نشان دادن کسی که برای به دست آوردن سلامت روان خود میجنگند و همچنین قدرت روایتگویی خود توانست ویدئوی تأثیرگذاری را به اشتراک بگذارد.
چارلی راکت، کاربر تیکتاک، ویدئویی را منتشر کرد که در آن او به همراه دوستش پِری میخواهد با ماشین از استارباکس قهوه بگیرد. آنها از باریستا که اسمش مانی است میپرسند که آرزویش در زندگی چیست. او به دخترها میگوید که میخواهد ماشینی بخرد که قیمت اولیهاش حدوداً هزار دلار است.
مانی به آنها میگوید که دچار افسردگی شده. دختری که راننده است در جواب میگوید: «باشه، پس بازم میبینیمت!» بعد از آن دخترها میروند و گل و یک ماشین اسباببازی میخرند و هزار دلار را داخل آن قایم میکنند. دوباره به طرف استارباکس میروند تا ببینند باریستا هنوز آنجاست یا نه و بتوانند هدیه را به او بدهند.
مانی قبل از اینکه جعبه را باز کند به گریه میافتد و میگوید: «تا حالا گل نگرفته بودم. امروز داشتم فکر میکردم خودم رو بکشم. اصلاً حوصله بیدار شدن نداشتم.» پری میگوید: «تو خیلی دوستداشتنی هستی. همهچیز درست میشه.»
این ویدئوی تأثیرگذار نزدیک به 27.5 میلیون بازدید و بیشتر از 5.7 میلیون لایک گرفته است. کاربران در نظرات این ویدئو گفتهاند که از صداقت مانی و مهربانی پری شگفتزده شدهاند. یکی از تیکتاکرها نوشت: «شما یک زندگی رو نجات دادید. بچهها مهربانی کردن واقعاً کار مهمیه.»
شخص دیگری نوشت: «او هرگز این لحظه رو فراموش نمیکنه. خدا حفظش کنه.»
صدها کاربر نیز اظهار کردند که با دیدن این ویدئو اشک ریختند و گریه کردند. این کار باعث شد که کاربران مشکلاتی را که در دوران افسردگی با آن دست و پنجه نرم کردهاند مطرح کنند و به این ترتیب حمایت خود را از مانی نشان دهند.
یکی از کاربران نوشت: «این نظر از طرف کسی است که با افسردگی و اضطراب مبارزه کرده. از شما قدردانی میکنم که با افسردگی مبارزه میکنید. باور کنید روزهای بهتری هم هست.»
همچنین حسابی در تیکتاک برای جمعآوری پول به خاطر ماشینی که مانی میخواهد بخرد درست شده است. مانی پسری دبیرستانی است که با افسردگی و اضطراب مواجه شده. او هرروز با اتوبوس سر کار میرود چون توانایی خرید ماشین را ندارد. ماشینی که مانی مدنظر دارد 10 هزار دلار است ولی دادن این هزار دلار به او سرآغازی بود برای رسیدن به آرزوهایش.
(استفاده از مطالب اختصاصی ۵۵آنلاین بدون ذکر منبع ممنوع است)
مترجم: مژده اصغرزاده
دیدگاه تان را بنویسید