این دنیا که " پَر " دنیاى بعد ، سکوت نمیکنم وقت عاشقى ، سالها گذشت و از ما گذشت و هنوزم طعم تند حسرت دستى که نگرفتیم ،گفتنى هاى نگاهى که نخوندیم ، مستى عشق شاعرانه ایی که پروندیم ، حال دلمون و شیدایى میکنه ..
یه کسى یا بغضى که دیگه نیست ، تا وسط معرکه دل و بغض شکستنى چشمام در گرشم بگه ، " شاید توى یه دنیای دیگه ..
ببین منو ، این دنیا که پَر ، ولى توى اولین دیدار دنیاى بعدى ،قد هزارتا دنیاى دیگه " حواست به من باشه ..
چه بگم نگفتنش بهتره چهار سال درگیر لاشیا وجندها وکص کشا هیچ کس جوابگو نیس همه عین شغال سکوت کردنند شکل انها هم شده عین شغاغ. چون کلاه سر خدا میزادنند.