محصولات، ابزارها و تکنیک های مورد استفاده در موسسه هارت مث (HeartMath) بر اساس بیش از 25 سال تحقیقات علمی انجام شده در زمینه های متفاوت از جمله روانشناسی استرس، تجزیه و تحلیل احساسات انسانی و تعاملات میان قلب و مغز شکل گرفته اند.
در این میان بالغ بر 300 مطالعه تکمیل شده و مستقل وجود دارد که در آنها از تکنیک ها و فناوری های هارت مث به منظور دست یابی به نتایج سودمند استفاده شده است.
و اما یکی از جالب ترین مفاهیمی که توسط همین موسسه مورد بحث قرار گرفته است چیزی نیست جز "ارتباط قلبی- مغزی". این موضوع نه تنها یکی از جنجالی ترین مباحث علمی روز دنیا به شمار می رود، بلکه شما را با ابعاد تازه ای از این دو ارگان بسیار مهم در بدن انسان آشنا خواهد کرد.
ارتباط قلبی- مغزی
براساس آموزه های آکادمیک قلب مطیع دستورات صادر شده از مغز است. هرچند این عبارت کاملا صحیح است اما باید با مفهومی کمتر شناخته شده نیز رو به رو شویم:
شاید متعجب شوید اما قلب در واقع سیگنال های بیشتری را به مغز ارسال می کند تا مغز به قلب! علاوه بر این، سیگنال های قلبی مورد نظر تاثیر قابل توجهی بر عملکرد های مغزی همچون پردازش هیجانی و قابلیت های شناختی بالاتر مانند توجه، ادراک، حافظه و حل مسئله دارند. به عبارت دیگر نه تنها قلب به مغز پاسخ می دهد، بلکه مغز نیز به طور مداوم به قلب پاسخ خواهد داد.
تاثیر فعالیت قلب بر عملکرد مغز طی حدود 40 سال گذشته به طور گسترده مورد بررسی قرار گرفته است. البته در تحقیقات قدیمی تر عمدتا اثرات فعالیت قلب در مقیاس های زمانی کوتاه مدت، برای مثال در حد حداکثر چندین ضربان متوالی تجزیه و تحلیل شدند. در مقابل دانشمندان موسسه هارت مث با افزایش مدت زمان بررسی الگوهای مذکور، به نتایج کامل تری در زمینه تاثیر فعالیت قلب بر عملکرد مغز دست یافتند.
تحقیقات موسسه هارت مث نشان داده است که الگوهای مختلف فعالیت قلب که البته با حالات عاطفی مختلفی نیز همراه هستند، اثرات متمایزی بر عملکرد شناختی و عاطفی دارند.
برای مثال هنگام تجربه استرس و احساسات منفی، ریتم قلب نامنظم و به نوعی آشفته می شود. این الگو با ایجاد تغییر در سیگنال های عصبی که از قلب به مغز می رسند، عملکردهای شناختی را هم دستخوش دگرگونی می کند.
در نتیجه توانایی ما برای تفکر منطقی، به خاطر سپردن، یادگیری، استدلال و تصمیم گیری موثر محدود می شود. دقیقا به همین دلیل است که وقتی تحت استرس هستیم، اغلب ممکن است به صورت تکانشی و یا غیرعاقلانه رفتار کنیم.
برعکس الگوی منظم و با ثبات از سیگنال های ارسالی قلب به مغز اثر کاملا متفاوتی خواهد داشت. این الگو نه تنها عملکرد شناختی را تسهیل و احساسات مثبت و ثبات عاطفی را تقویت میکند، بلکه بر سطح درک، نحوه تفکر، احساس و عملکرد کلی ما نیز تاثیر می گذارد.
این عواطف را دست کم نگیرید!
عوامل زیادی بر فعالیت دستگاه عصبی خودمختار (ANS) و در عین حال تغییرپذیری ضربان قلب (HRV) تاثیر میگذارند. این عوامل شامل الگوهای تنفس، تمرینات بدنی و حتی افکار ما می شوند.
تحقیقات انجام شده در موسسه هارت مث نشان داده اند که یکی از قویترین فاکتورهای اثرگذار بر تغییر ریتم قلب، احساسات و عواطف ما هستند. وقتی ضربان قلب متغیر ما طی زمان ترسیم شود، شکل کلی موج تولید شده الگوی ریتم قلب نامیده می شود.
با استفاده از فناوری هایی مانند emWave و Inner Balance می توانیم الگوی ریتم قلب خود را در زمان واقعی مشاهده کنیم. مطالعات متعدد هارت مث حاکی از آن هستند که احساسات ما مستقیم بر الگوی ریتم قلب مان تاثیر می گذارند و این موضوع به نوبه خود چیزهای زیادی را در مورد نحوه عملکرد بدن فاش می کند.
به طور کلی استرس عاطفی از جمله احساساتی مانند عصبانیت، نا امیدی و اضطراب باعث ایجاد الگوهای نامنظم در ریتم قلب می شوند. در این حالت شکل موج HRV مانند مجموعه ای از قله های ناهموار به نظر می رسد (همانطور که در تصویر زیر نشان داده شده است).
از نظر فیزیولوژیکی این الگو نشان می دهد که سیگنال های تولید شده توسط دو شاخه ANS با یکدیگر هماهنگ نیستند. چنین اتفاقی را می توان به رانندگی همزمان با یک پا روی پدال گاز و پای دیگر روی ترمز تشبیه کرد. در واقع راننده هم گاز می دهد و هم ترمز می کند! به همین ترتیب الگوهای نامنظم ریتم قلب مرتبط با تجربیات استرس زا نیز می توانند باعث شوند که بدن به طور ناکارآمد عمل کند، انرژی تخلیه و فرسودگی اضافی در کل سیستم ایجاد شود. این امر به ویژه در صورتی صادق است که استرس و احساسات منفی به طور مزمن استمرار یابند.
و اما تفسیر دو نمودار فوق که الگوهای ریتم قلب در حالات احساسی مختلف را نشان می دهند. این نمودارها نمونه هایی از الگوهای تغییرپذیری ضربان قلب در زمان واقعی (ریتم قلب) هستند و از افرادی که احساسات متفاوتی را تجربه می کنند، ثبت شده اند.
الگوی نامنسجم و آشفته ریتم قلب در نمودار بالایی با شکل نامنظم و ناهموار امواج آن مشخص می شود و تایید کننده استرس و احساسات منفی مانند عصبانیت، نا امیدی و اضطراب است. نمودار پایینی نیز نمونه ای از الگوی منسجم ریتم قلب است که معمولا به دنبال احساسات مثبت پایدار مانند قدردانی، شفقت یا عشق شکل می گیرد. الگوی منسجم با شکل منظم و سینوسی امواج مشخص می شود.
در مجموع می توان گفت که عواطف و احساسات انسان چه منفی و چه مثبت، لحظه به لحظه بر پالس های قلبی تاثیر می گذارند. هر احساسی که طی روز تجربه می کنیم، چه آگاهانه و چه نا آگاهانه ریتم قلبی ما را تغییر می دهد.
در واقع پالس های الکتریکی قلب درست مانند یک سیم پیچ و باتری، میدان مغناطیسی پیچیده ای را دورتادور مان ایجاد می کنند. با غلبه احساسات منفی بر قلب، سیگنال های رد و بدل شده میان قلب و مغز انسجام خود را از دست می دهند. در نتیجه این اتفاق فرکانس های مغزی افت کرده و به دنبال آن میدان مغناطیسی مذکور نیز تضعیف می شود. با از دست رفتن تدریجی میدان، سلطه انواع بیماری ها بر سیستم بدن آغاز خواهد شد. به همین علت است که دانشمندان استرس را یکی از علل اصلی و مهم ناخوشی های مختلف می دانند.
دکتر Armour در یکی از مطالعات خود مربوط به سال 1991 توضیح می دهد که در اطراف قلب 40 هزار نورون مستقر هستند. همین یافته باور رایج در خصوص تمرکز سلول های عصبی در مغز را کنار می زند و جهان را با دانش جدیدی رو به رو می کند. از این رو می توان گفت که گویی قلب نیز مجهز به یک مرکز فرماندهی کوچک است و با تجزیه و تحلیل احساسات صاحب خود، ریتم کلی را تغییر می دهد.
دکتر Gary Schwartz نویسنده و استاد واحد عصب شناسی دانشگاه آریزونا توضیح داده است: قلب و مغز ارتباطات منحصر به فردی خارج از مسیرهای عصبی شناخته شده دارند. به نظر می رسد که این ارتباط چیزی در قالب یک میدان مغناطیسی خاص میان این دو اندام باشد. همه اینها بدین معنا هستند که احساسات هریک از ما روی چگونگی تفکر، تصمیم گیری و حتی درکی که از محیط اطرافمان داریم تاثیر می گذارند. از این رو اگر قادر به تغییر احساسات خود باشد، نهایتا موفق به ایجاد تحول در زندگی تان نیز خواهید شد!
دیدگاه تان را بنویسید