رهبران جدید زیادی هستند که نیاموختهاند از همتیمیهایشان بپرسند ”حاالتان چطور است؟” یا وقتی کاری خارقالعاده انجام میدهند آنها را حمایت کنند. مایهی شرمندگی است، زیرا ایجاد اعتماد و انرژی خوب در یک تیم مهمترین وظیفهی یک مدیر است.
به عنوان یک مدیر میتوانید به راحتی خودتان را متقاعد کنید که آدمها سر کار میآیند چون استخدام شدهاند و از این رو نیازی نیست نگران باشید هر کسی در تیمتان چه احساسی دارد. اگر خسته هستند یا احساس پرکاری میکنند، بدا به حالشان! منطق قدیمی میگوید مشکل شما نیست، اما این منطق خطرناک است. مسلما مهم است که همتیمیهایتان چه احساسی دارند. انرژی آنها تنها انرژی در دسترس برای نیرو دادن به موفقیت تیمتان است.
مهمترین سوخت برای هر سازمانی اشتیاق جمعی کارمنداناش برای انجام کاری عالی است، تنها به این خاطر که موفق بودن جالب است. جالب است پیروز شوی و جزیی از هدفی باشی که از هر کدام ما بزرگتر است. این پیروزی احساس خارقالعاده ای به هر کسی میدهد.
هرکسی، مدیر یا غیر مدیر، که به وسعت بخشیدن به دایرهی ارتباطاتش علاقهمند است میتواند برای صحبت دربارهی چیزهای جدید از الگوهای مکالماتی دیرینه خارج شود، و بیشتر از صحبت کردن، گوش کنند.
در اینجا به نکاتی اشاره میکنیم که مدیران فوقالعاده و رهبران قدرتمند همیشه به همتیمیهایشان میگویند. کدام یک را میتوانید همین الان امتحان کنید؟
۱. ممنونم به خاطر آن ایدهی خارق العاده!
۲. میدانی، تو در این زمینه واقعا خوب هستی. خیلی خوشحالم روی این پروزه کار میکنی.
۳. چطور میتوانم کمک کنم هر چیزی که سر راهت هست برطرف شود؟
۴. اگر به مانعی برخوردی بگذار بدانم. موفقیت تو در اینجا برای من یک اولویت بزرگ است.
۵. جوابش را نمیدانم. نظر تو چیست؟
۶. من روی آن تعصب دارم، اما میخواهم از فکرهای تو بشنوم. مطمئنم آنها هم دیدگاهم را تقویت میکنند.
۷. گوش کن، من اعتماد دارم که تو این پروژه را به بهترین شیوهای که فکر میکنی انجام میدهی. لطفا طرح آن را بریز و به من نشان بده. بعد میتوانیم آن را تایید کنیم و بروی اجرایش کنی.
۸. دربارهی تغییر اولویتها از تو خواهشی دارم. وقت مناسبی است که دربارهی آن صحبت کنیم؟
۹. به خاطر تلاش خارقالعاده ای که در آن پروژه کردی باز هم ممنونم.
۱۰. متوجه شدم به فلانی نشان دادی چطور روی گزارش کار کند و این کار تو را تحسین میکنم.
۱۱. در جلسهی کارکنان چه چیزی گفتم که تو را متوقف کرد؟ چهرهات تغییر کرد و میتوانستم ببینم تو را شگفتزده یا ناراحت کردم. می توانی به من بگویی چه بود؟
۱۲. میدانم ناامید شدی که پروزه را متفاوت از آنچه تو پیشنهاد کردی سازماندهی کردیم، و میخواستم به تو بگویم که پیشنهاداتت را تحسین میکنم. میتوانم برایت دلایل اینکه تصمیم گرفتم پروژه را به صورت متفاوت برنامهریزی کنم، توضیح دهم. نمیخواهم احساس کنی نظراتت را نادیده میگیرم، و میخواهم همچنان نظراتت را به اشتراک بگذاری.
۱۳. چه کار میتوانم بکنم که برای تو مدیر قویتری باشم و بیشتر به تو کمک کنم؟
۱۴. میخواستم به تو بگویم از تو چیزهای زیادی یاد گرفتهام – خیلی ممنون!
۱۵. منتظر چه چیزی از من هستی، که هنوز با تو راجع به آن صحبت نکردهام؟
۱۶. به نظر میرسد ممکن است بین نقش تو و فلانی، و اشتراک بین تعریف شغلی شما دو نفر سردرگمی وجود داشته باشد. لازم است راجع به آن حرف بزنیم؟
۱۷. چطور پیش میروی؟ حجم کارت چطور است؟
۱۸. می خواستم همین الان به تو بگویم که در جلسهی مدیران، همه ارائهی تو را دوست داشتند – کارت حرف نداشت!
۱۹. چه چیزی در شرکت میخواهی یاد بگیری که من میتوانم کمک کنم بیاموزی؟ میخواهی در تیم اجرایی چه کسی را ملاقات کنی؟ بگذار معرفیات کنم.
۲۰. می خواهم از ایده های تو حمایت و آنها را ترویج دهم و به کمک تو نیاز دارم. میتوانی استدلالت را روی کاغذ پیاده کنی تا مرورش کنیم؟
۲۱. گوش کن، تو در این تیم فرد خیلی مهمی هستی. می خواهم مطمئن شوم اطلاعات، حمایت و ابزارهایی را که نیاز داری دریافت میکنی. اگر این کار را نمیکنم به من بگو.
۲۲. میفهمی شرکت چطور پول در میآورد و سازمان چگونه کار میکند؟ میخواهم سوالاتت را بشنوم و به آن ها جواب دهم چون هرچه بیشتر بدانی میتوانی در شغلت موثرتر باشی و ایدههای فوقالعادهی بیشتری داشته باشی.
۲۳. دیروز شنیدم با مشتری روز بدی داشتهای. از شنیدنش متاسفم. می خواهی دربارهی آن صحبت کنیم؟
۲۴. چطور میتوانم کمک کنم به اهدافت- در این شغل و در حرفهات – برسی؟
۲۵. تازگیها به تو گفتهام چقدر از کار کردن تو در اینجا سپاسگذارم؟ بگذار دوباره بگویم.
هرچه با همتیمیهایتان انسانتر باشید در آنها اعتماد بیشتری میسازید. بعد میبینید که کار آسانتر میشود، کیفیت فضا بهبود مییابد و اعتماد تیمتان به شما و یکدیگر سر به فلک میکشد!
دیدگاه تان را بنویسید