افزایش میزان ریزگردها و تراکم سطح آلایندگی هوا در تهران و مناطق مرکزی کشور، این روزها مشکلات جدی را برای بسیاری از هموطنان در بحبوحه بازگشایی حضوری مدارس، دانشگاهها و عدم تعطیلی شهرها ایجاد کرده است.
محسن موسوی خوانساری، فعال با سابقه حوزه آب و محیط زیست و همچنین سدسازی در گفتگویی با امتداد، ضمن اشاره به علل و دلایل بروز این وضعیت، اظهار داشت: این مسئله، دو بعد مربوط به کانونهای خارج از کشور و کانونهای داخلی را شامل میشود. کانونهای خارج از کشور نیز، خود به چند قسمت تقسیم میشود. یک، منشا آن است که از عربستان، سوریه و جنوب آن منطقه سرچشمه میگیرد و دیگر به دلیل سدسازیهایی است که در دجله و فرات انجام شده است.
وقتی ما خودمان ، تالابهای کشور را خشک کرده و ریزگرد ایجاد میکنیم، چه انتظاری دارید که دل دولتهای همسایه به حال ما بسوزد؟
وی، اضافه کرد: این سدسازیها، اسباب خشکیدن تالابهای جنوب عراق را فراهم کرده است. در بعد داخلی، وقتی ما خودمان با دست خودمان، تالابهای کشور را خشک کرده و ریزگرد ایجاد میکنیم، شما چه انتظاری دارید که دل دولتهای همسایه به حال ما بسوزد؟ در ماده 35 برنامه ششم توسعه ذکر شده که باید 11 میلیارد متر مکعب آب-معادل یک سوم از آبهای سطحی کشور- به سمت رودخانهها و تالابها سرازیر شود.
گرد و غبار برخاسته از دریاچه نمک قم به مراتب از گرد و غبارهای وارد شده از خارج خطرناکتر است
این فعال محیط زیست، تصریح کرد: اگر چنین اقدامی صورت بگیرد، هم رودخانهها و هم تالابها، حیات مجددی یافته و اکوسیستم در آن زنده خواهد شد. ضمن اینکه به این وسیله، کانونهای گرد و غبار داخلی-اعم از جازموریان، گاوخونی و بخصوص دریاچه نمک قم- نیز خاموش خواهند شد. ما در همین فقره، دریاچه نمک قم که در کنار قطب 25 میلیون نفری استانهای قم، تهران، البرز و قزوین قرار گرفته، اهمیت مسئله را به دست فراموشی سپردیم و تمام آبراههها به سمت این دریاچه را بستیم.
موسوی، ادامه داد: گرد و غبار این دریاچه-به دلیل نزدیکی به تهران- به مراتب خطرناکتر از گرد و غباری است که از خارج از کشور به داخل وارد میشود. بنابراین، ما باید در ابتدا، قانون برنامه ششم را اجرا کنیم و وزارت نیرو نیز باید شجاعانه حقآبه زیستمحیطی تالابها را رهاسازی کند. همچنین باید مصرف آب کشاورزی را از محل آبهای سطحی و زیرزمینی کاهش دهیم تا حیات به رودخانهها و تالابهای کشور برگردد.
سدسازی ترکیه بر روی دجله و فرات باعث خشکیدن تالابهای جنوب عراق شده و ما با ریزگردها تاوان آن را میپردازیم.
این فعال حوزه سدسازی در ادامه، ضمن اشاره مجدد به فعالیت دولت ترکیه در سدسازی بر روی دجله و فرات و تبعات آن، خاطرنشان کرد: در مورد رودخانههای مرزی ما به دیپلماسی فعال در حوزه آب نیاز داریم که در طول 40 سال گذشته، متاسفانه بسیار ضعیف عمل کردیم. آخرین قراردادهای ما در حوزه دیپلماسی آب، یکی به سال 1351 و قرارداد با افغانستان برمیگردد و دیگری به 1354 با عراق. در مورد ترکیه هم، این کشور، مخازن بزرگی-تا سه برابر حجم آب ورودی به دجله و فرات- ایجاد کرده و کنترل این دو رود برای آبگیری در دست دولت آنکارا قرار دارد.
وی، اضافه کرد: به همین علت نیز، یک سری تالابها در جنوب عراق خشکیده که ما نیز در ایران، تاوان این خشک شدن تالابها را با تحمل آسیب ناشی از ریزگردها میدهیم. ما به هر مشقتی که بوده، یک سوم هورالعظیم در ایران را با تخصیص حق آبه از کرخه، زنده نگه داشتهایم اما متاسفانه، دو سوم دیگر این تالاب در عراق خشک شده است. نکته مهم اینکه، ما باید به فکر تشکیل یک R.B.O (اتحادیه منافع مشترک آبی بین کشورهای همسایه) باشیم.
حقآبه ایران به رغم وجود الزام قانونی از سوی طالبان داده نمیشود
موسوی، ادامه داد: به طور مثال، ما طی 50 سال گذشته به صورت کاملا سازنده با کشور جمهوری آذربایجان در این زمینه همکاری داشته و حقوق
آبی متقابل طرفین به خوبی رعایت میشود. اما در مورد افغانستان شاهد بودیم که حقآبه ایران از سوی این کشور-به رغم وجود الزام قانونی-داده نشد.
این فعال حوزه آب و انرژی، همچنین در پایان نیز یادآور شد: در دوره قبل هم که طالبان در افغانستان حاکم بودند، حق آبه ایران به سمت هامون سرازیر نشد و اکنون و در این دوره هم شاهد این اقدام غیرقانونی از سوی همسایه شرقی کشور هستیم.
همه چی تقصیر دشمنه!