ارسال به دیگران پرینت

و حتی ارمغان ویروسی مرگ‌بار، می‌تواند "عشق" باشد!

پیام مهرورزانه‌ی کرونای نحس برای ما زمینی‌ها

روزی روزگاری، من و همه‌ی هموطنانم بسیار عادی و راحت زندگی می‌کردیم؛ کنار هم می‌نشستیم و از همه‌چیز حرف می‌زدیم و می‌خندیدیم، یکدیگر را در آغوش می‌گرفتیم و می‌بوسیدیم، فارغ از نگرانی و ترسی...

پیام مهرورزانه‌ی کرونای نحس برای ما زمینی‌ها

روزی روزگاری، من و همه‌ی هموطنانم بسیار عادی و راحت زندگی می‌کردیم؛ کنار هم می‌نشستیم و از همه‌چیز حرف می‌زدیم و می‌خندیدیم، یکدیگر را در آغوش می‌گرفتیم و می‌بوسیدیم، فارغ از نگرانی و ترسی...

تا اینکه سروکله‌ی مهمان کوچکی در این کره‌ی خاکی پیدا شد. این مهمان ناخوانده به همه‌ی ما ثابت کرد که تمام آن لحظه‌های زیبا می‌تواند به رویایی دست‌نیافتنی تبدیل شود.

همانگونه که گفته‌اند "به مال‌ت نناز، به شبی بنده، به حال‌ت نناز، به تبی بنده"!

دریافته‌ام که هر اتفاقی در زندگی درسی با خود به‌همراه دارد. امروز که به اتفاقات ۲سال گذشته فکر می‌کنم، با خود می‌گویم شاید درسی که کرونا با خود آورد، درس شکرگزاری‌ست؛ اینکه قدر باهم‌بودن‌ها را بدانیم، قدر لحظه‌های زیبایی که می‌گذرد را بدانیم و طعم هر‌لحظه را با عمق جان‌مان مزه‌مزه کنیم و برایش سپاسگزار باشیم؛ اینکه هرگز زیبایی‌های زندگی برایمان عادی نشود.

روزهایی آمد که ترس و دلهره در نگاه همه موج می‌زد. دیگر خبری از دیدارها، دورهمی‌های خانوادگی، مراسم شادی و حتی قرارهای عاشقانه نبود و همه به نوعی از یکدیگر فرار و از طرفی از بیم مبتلاشدن عزیزان‌شان از یکدیگر دوری می‌کردند. شب و روزمان با نگرانی برای عزیزان‌مان می‌گذشت. بسیاری از ما عزیزان‌مان را از دست دادیم و هر لحظه بیم آن می‌رفت که خود ما نیز، یکی از رفتگان باشیم.

و در این میان، مهربانی‌ها پررنگ‌تر از همیشه نمایان شد. بسیاری از مردم داوطلبانه به هموطنان کمک می‌کردند، درحالی که خطر مبتلاشدن تهدیدشان می‌کرد و کادر ایتارگر و فداکار سلامت در راس همه، واقعا سنگردار جبهه نبرد در مقابل بیماری بودند که تمام هستی‌شان را تقدیم کرده‌اند.

و عشق بود که تمام اتفاقات زیبا و در‌عین‌حال غمگین را رقم می‌زد...

در این میان یاد گرفتیم که عشق از قلب‌ها تراوش می‌کند، حتی اگر آغوش گرمی در کار نباشد، حتی اگر بوسه‌ای نباشد، حتی اگر فشار پرمهر دستی درکار نباشد، عشق می‌تواند همچنان پایدار بماند.

یاد گرفتیم که عشق با وابستگی متفاوت است. و با وجود فاصله‌ها می‌توان همچنان دوست داشت و همچنان با تمام وجود عاشق بود.

یاد گرفتیم که فاصله‌ها را رعایت کنیم تا آسیب نبینیم و آسیب نزنیم، چرا که هنر عشق، هنر یادگیری فاصله‌هاست؛ و این درس‌ها سرشار از گرانبهایی و گرانسنگی‌ست...

امروز بیشتر از همیشه می‌دانم که هر اتفاقی، هر آمدنی و هر حضوری در دنیا وزنی دارد و مهم‌تر از آن درسی دارد. حتی آمدن موجود کوچکی مثل کروناویروس، که حتی با چشم نمی‌توان آن را دید. ویروسی که اگر تمام آن را از سراسر دنیا تجمیع کنیم، ۲قاشق غذاخوری حجمش نیست، تجربه‌ای آورد به حجمِ تمام کائنات، به قدرِ تمام معنای هستی، آری... عشق!

 

راضیه سعیدی
دانش‌آموخته ادبیات و فعال فرهنگی

 

منبع : 55 آنلاین
به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    • ناشناس ارسالی در

      یادپزشکان وپرستاران وهنرمندان وتمام هموطنانی که دراثربیماری کروناجانشان را ازدست دادندگرامی میداریم چه بسااگراین بیماری نبوداین عزیزان زنده ودرکنارخانوادهشان بودنداماماایرانیان تایادداریم به معنای واقعی شادنبودیم چون که جمهوری اسلامی یک زندگی نرمال راازماملت ایران دریغ کرده است و تایادداریم این کشورتحت تحریم وتورم روزگاررابرما مردم تلخ کرده است وآقایان با خودخواهی خودشان باسیاستهای لجوجانه کشورراتحت فشارفزاینده قرارداده اندواین زندگی سخت رابه مامردم تحمیل کرده اندوهمین سیاستهای نابخردانه باعث شدآمار کشته های کرونادرکشورافزایش یابد.....

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه