روابط عاطفی مستحکم و پایدار در زندگی زناشویی بر پایههای بسیاری استوار است اما از آن میان و برای اغلب زوجها، بچهدار شدن یکی از بارزترین آنهاست. بنابراین، وقتی زن یا شوهر نمیخواهد بچهدار شود درگیریهایی بین آنها رخ میدهد که گاه ممکن است به از هم پاشیدن زندگی مشترک بینجامد.
امروزه تصمیمگیری درباره بچهداشتن یا نداشتن- به دلایل مختلف در جوامع مختلف- کار دشواری است. بنیادیترین دلیل اما این است که در فرهنگ مدرن غالب، بچهدار شدن دیگر نهفقط "وظیفهای که باید انجام شود" که عمدتاً موضوع انتخابی شخصی است برای زنان و مردانی که زیر سقف مشترکی زندگی میکنند.
برای زوجهایی که هر دو بچهدار شدن را دوست دارند فقط مشکل برنامهریزی میماند و تعداد بچهها؛ اما قصه زن و شوهرهایی که یکیشان بچه نمیخواهد مشکلات دیگری دارد که اگر بهدرستی مدیریت نشود ممکن است به اختلافها و درگیریهای سخت، طلاق عاطفی و درنهایت فروپاشی زندگی مشترک بینجامد.
حال ببینیم اگر شما (مرد یا زن) دلتان بچه بخواهد اما شریک زندگیتان نخواهد، چهکار بکنید؟
در ادامه، برخی از اقدامات کلی که میتوانید انجام دهید ارائهشده، تا این روند برای هردوی شما، درست و محترمانه طی شود.
چرا همسرم نمیخواهد بچهدار شود؟
برای فردی که نمیخواهد بچهدار شود، دلایل متعددی وجود دارد، از ترس انتقال بیماری از طریق وراثت به فرزندانشان تا دلایل اقتصادی و نیز باورهای شخصی.
عوامل شخصی معینی نیز در این مسئله تأثیرگذارند. بهعنوانمثال، برخی از افراد غریزه پدری/مادری زیادی ندارند یا ممکن است فکر کنند که در تربیت و پرورش فرزند خود با مشکل روبرو خواهند شد.
بنابراین، وقتی در رابطه مشترک، این سؤال ایجاد میشود که بچه میخواهید یا نه؛ مهم است که همیشه باصداقت و احترام به آن نزدیک شوید. در حقیقت، تصمیم برای بچه داشتن یا نداشتن باید تصمیمی واقعی و دوجانبه باشد. بهاینترتیب، این زوج رنج نمیبرند و فرزندان بالقوهای که ممکن است در آینده داشته باشند نیز با هیچ مشکلی روبرو نخواهند شد.
اگر همسرتان بچه نمیخواهد، چه باید بکنید
این موضوع در هر رابطهای میتواند نقطه عطفی باشد. درواقع، حتی میتواند باعث جدایی شود. به همین دلیل، هدف همیشه باید دست یافتن به توافقی باشد که هر دو طرف بتوانند با رضایت و در سلامت نسبی آن را بپذیرند. در اینجا چند نکته وجود دارد.
در اسرع وقت به موضوع رسیدگی کنید
این مشکلی نیست که خودبهخود حل شود. در حقیقت، اگر مسئله مشکلساز شود و درنهایت به سوءتفاهمهای گوناگون بینجامد، ناراحتی و تنش بیشتر میشود. بنابراین، برای آرامش خود و شریک زندگیتان، مهمترین چیز این است که باصداقت و احترام در مورد موضوع صحبت کنید.
این کار علاوه بر برطرف کردن تنش در روابط شما، به هردوی شما در دستیابی به یک همزیستی سالم در درازمدت کمک میکند. همچنین، اگر تصمیم نهاییتان این است که رابطه را با توافق متقابل پایان دهید، اینکه تقصیر را گردن یکدیگر نیندازید، پذیرش واقعه را برای هر دو شما بسیار تحملپذیر میکند.
میلها، خواستهها و آرزوهای خود را مرور کنید
اولین قدم در ارتباط با تمایل شما به داشتن فرزند باید بر اساس بازتاب عمیق انگیزههای شخصیتان باشد. درواقع، تصمیم برای بچهدار شدن هرگز نباید یک تصمیم تکانشی و هیجانی باشد.
علاوه بر این، همیشه لازم است منابعی را که برای تربیت بچهها در اختیار دارید، ارزیابی کنید. بهعنوانمثال منابعی چون پول، وقت، سلامت جسمی و روانی و غیره.
نکته دیگر این که شما باید بدانید که با بچه نخواستن همسرتان چگونه کنار میآیید. مثلاً اگر شما دلتان بچه میخواهد اما با تصمیم همسرتان مبنی بر نداشتن بچه توافق میکنید، باید بهگونهای با تصمیم خود کنار بیایید که بعدها بتوانید بدون کینه با همسرتان زندگی کنید.
همچنین، بررسی کنید که آیا میتوانید نوع دیگری با همسرتان زندگی کنید که شامل فرزند آوری نشوید.
و درنهایت، از خود بپرسید که چرا در وهله اول، واقعاً نیاز به بچهدار شدن را احساس کردید.
درواقع، شما با این تصمیم تعیین میکنید که زندگیتان در سالهای آینده خصوصا میانسالی به بعد، چگونه باشد.
تصمیم زورکی نگیرید
بدیهی است که حلوفصل موفق هر اختلاف و تعارضی بر این فرض استوار است که حق هیچیک از طرفین ضایع نشود، یا به عبارتی هر دو طرف حس کنند به حقوحقوقشان رسیدهاند.
بنابراین در این سناریو، شما مجبور نیستید از تمایل خود برای بچهدار شدن دست بکشید. همچنان که همسر شما نباید برای بچهدار شدن تحتفشار قرار بگیرد.
اگر فکر میکنید که تصمیم همسر شما برای بچهدار نشدن قطعی است، باید از ایجاد انتظارات، ابهامات یا کِش دادن موضوع جلوگیری کنید.
اگر پس از مکالمهتان راجع به موضوع بچه، مشخص شد که خواستههای شما با یکدیگر ناسازگارند، ممکن است وقتش رسیده باشد که به این بیندیشید که آیا بهتر نیست راه خود ا از یکدیگر جدا کنید.
یا برعکس، اگر تصمیم نهایی مثبت است، مطمئن شوید که با یکدیگر تصمیمی درست و مشترک گرفتهاید.
خلاصه
در پایان یادتان باشد، همیشه یک عامل اساسی در حل موفقیتآمیز تعارضاتی از این قبیل وجود دارد. در حقیقت، این شاید مهمترین عامل باشد: ارتباط خوب داشتن.
درواقع، زوجهایی که ارتباطی قاطع، صریح و روشن باهم دارند، بسیاری از اختلافات و مشاجرهها را تجربه نمیکنند؛ ضمن اینکه رابطه آنها دارای پایهای از درک و صداقت متقابل است، که حل هرگونه تعارض و مشاجرهای را آسان میکند.
دیدگاه تان را بنویسید