«اینکه بعضا گفته می شود «نگذاشتند دولت قبل واکسن بخرد»، کاملا عاری از حقیقت است؛ زیرا در دولت جدید شخص آیت الله رئیسی در تماس با رئیس جمهور چین درخواست خرید ۹۰ میلیون دز واکسن را مطرح کرد و با پذیرش «شی جینپینگ» روند واردات واکسن «سینوفارم» یکباره متحول شد»؛ این بخشی از گزارش رسانه نور نیوز، رسانه نزدیک به شورای عالی امنیت ملی است که خبر از تماس تلفنی ابراهیم رئیسی با رئیس جمهور چین برای تامین واکسن می دهد. به بیان دیگر، «شی جینپینگ» منتظر یک زنگ از سوی ابراهیم رئیسی بود تا واکسن به ایران برسد و اولویت تولید واکسن ایرانی کنار برود و واکسن مثل نقل و نبات در دسترس مردم قرار بگیرد. فارغ از اینکه تماس چه کسی باعث شد واکسن به ایران برسد و حالا دیگر بخش زیادی از مردم توانسته اند واکسینه شوند، قطعا این اتفاق، امر فرخنده ای برای ما ایرانی هاست که ۱۸ ماه است عزاداریم و روزانه ۴۰۰ نفر از ما کم شده اند. فارغ از هرچه اتفاق افتاده است، باید از اساس بابت این روزها که خیال عمده مردم از واکسیناسیون راحت شده، شاکر بود و این اصلا مهم نیست که نشان افتخار واردات واکسن بر سینه چه کسی آویخته می شود. اما تکلیف جان هایی که در دعواهای سیاسی از دست رفتند چه می شود؟ چه کسی می تواند پاسخ گوی خانواده هایی باشد که مادر را تنها برای چند روز دیرکرد واردات واکسن از دست داده اند؟ چه شد که اولویت ساخت واکسن ایرانی رنگ باخت و جایش را به واردات اورژانسی واکسن داد؟
در واقع سوال اصلی این است که چه شد که حسن روحانی به «شی جینپینگ» زنگ نزد؟ شماره اش را نداشت؟ نمی دانست که باید زنگ بزند؟ یا چینی ها جواب تلفنش را ندادند؟ اصلا اگر ابراهیم رئیسی آن قدر میانه نزدیکی با رئیس جمهوری چین داشت، چرا زودتر تماس نگرفت؟ چرا زودتر وارد نشد تا این بازی مرگ روزمره تمام شود؟
دکتر علی تاجرنیا، در گفت وگو با «شرق» به برخی سوال های پیش آمده درباره وفور واکسن اخیر پاسخ داد. او با بیان اینکه در ابتدا تصمیم وزارت بهداشت و شخص آقای دکتر نمکی واردات نبود، گفت: «اگرچه ایشان همان ابتدا گفتند ما برای خرید واکسن خارجی سفارش گذاشته بودیم، اما واقعیت این است که این سفارش برای کواکس بود و پیگیری جداگانه ای خارج از کواکس از طرف ایران برای تامین واکسن انجام نمی شد. علت این مسئله هم تغییر رویکرد آقای نمکی بود؛ ایشان دیگر عملا وزیر بهداشت دولت حسن روحانی نبود و در مرحله ای به صورت جدی طرفدار واکسن برکت شده بود. شاید بد نباشد بدانید که موسسه تحقیقات رازی در مرحله تحقیقات خیلی جلوتر از برکت بودند، ولی به هر ترتیب تصمیم بر تولید برکت بود». تاجرنیا با بیان اینکه عملا نمکی و وزارت بهداشت زیر بار واردات نمی رفتند و نگاهشان به تولید داخلی بود، گفت: «برای همین آنها صرفا بر همان دستور و سفارش کواکس اکتفا کردند و قصد هم نداشتند کاری بکنند. پیگیری های نظام پزشکی باعث شد روند واردات کمی شتاب پیدا کند». تاجرنیا در ادامه به موضوعی درخور بحث اشاره می کند؛ او می گوید: «گویا برکت واکسن خود را پیش فروش کرده بود. به نظر می رسد دلیل تمایل نداشتن برای خرید واکسن از خارجی ها این بود که برکت در ازای هر دز واکسن، ۲۰۰ هزار تومان گرفته بود که اگر بخواهیم برای ۱۲۰ میلیون واکسن حساب کنیم، برکت از صندوق دولت عددی بالای یک میلیارد دلار از محل اعتبارات دولتی گرفت».
تاجرنیا در ادامه تاکید کرد: «کل واکسن ایرانی که تا الان تولید شده، تنها چهار میلیون دز بوده است جالب این است؛ زمانی که دکتر ظفرقندی در کلاب هاوس گفت که من شنیدم خط تولید واکسن برکت به مشکل برخورده، بلافاصله به جای مسئولان برکت، وزیر بهداشت آقای نمکی واکنش نشان داد و بعد از آن هم از خط تولید واکسن برکت بازدید کرد و مانور تبلیغاتی حسابی روی آن دادند». تاجرنیا در پاسخ به این سوال که چرا در دولت جدید رویکردها نسبت به واردات واکسن تغییر کرد نیز گفت: «درست است که ممنوعیت ورود واکسن تنها فرانسه، انگلستان و آمریکا را دربر می گرفت، اما عملا دست مسئولان را برای واردات واکسن آسترازنکا در ابتدای مسیر بست. از نظر من علت روند شتاب واکسیناسیون و واردات واکسن دو دلیل عمده دارد؛ اول اینکه در کل دنیا به این نقطه رسیده اند که دیگر بحث جغرافیایی مهم نیست و باید بخش عمده ای از تمام مردم دنیا واکسینه شوند تا ایمنی از کرونا ایجاد شود و دوم رابطه خوبی است که چین با دولت آقای رئیسی دارد. این رابطه در دوران حسن روحانی وجود نداشت و حالا چینی ها راحت تر به ایران واکسن می دهند».
در تمام هفته اخیر، روزنامه «شرق» در حال تماس و نامه نگاری با انستیتو پاستور، کارخانه واکسن و سرم سازی رازی، شرکت اکتوور و گروه واکسن برکت بود تا سوالات خود را از نحوه تولیدات واکسن و تاخیرها بپرسد؛ تنها کسی که در این مسیر پاسخ گو بود، حجت الله نیکی ملکی، سخنگوی ستاد اجرائی فرمان امام بود. او در پاسخ به سوال خبرنگار «شرق» مبنی بر اینکه چرا وعده های شما و مدیران برکت عملی نشد؟ چندین توییت متناقض، اخباری که هرگز اجرائی نشدند از گفته های شما و دیگر مدیران برکت درباره این واکسن و میزان تولید آن موجود است، چرا هیچ کدام اجرائی نشد و چرا خود شما در این باره توضیحی ندادید؟ گفت: «همان طور که آقای دکتر جمشیدی، رئیس هیئت مدیره گروه دارویی برکت، در برنامه گفت وگوی ویژه خبری و دکتر جلیلی، مدیر پروژه واکسن در ستاد اجرائی فرمان امام، در برنامه های تلویزیونی گفتند، متاسفانه وعده ما برای تولید با کمی تاخیر محقق خواهد شد. برای این موضوع دلایلی وجود دارد؛ ازجمله اینکه مجوز واکسن برکت با بیش از یک ماه تاخیر نسبت به زمان وعده داده شده صادر شد. شرایط کرونایی و شیوع سویه های جدید در برخی کشورها منجر به محدودیت های چندروزه پرواز از برخی مبادی شده که بخشی از تجهیزات خط تولید واکسن باید از آنها وارد می شد. علاوه بر همه اینها، تحریم ها باعث بروز شرایطی غیرقابل پیش بینی شد که منجر به تاخیر نسبت به برنامه تولید واکسن از سوی ستاد شد. برای مثال، فقط در یک مورد تحریم ها منجر به شرایطی شد که مجوز صادرات برخی تجهیزات خط تولید با تاخیر نزدیک به یک ماه در کشور مبدا صادر شد. البته در فرایند تولید از این دست مسائل به صورت مکرر رخ داد که همه اینها منجر به اختلال در برنامه تولید ما شد». ملکی در پاسخ به این سوال که دلیل تاخیر چیست و چرا نتوانستید خط تولید را به ظرفیت بالا برسانید؟ گفت: «در رابطه با افزایش ظرفیت تولید، همان طور که در بخش قبل گفتم، واردات بخشی از تجهیزات با تاخیر انجام شد و به همین دلیل خط دوم و سوم تولید با تاخیر وارد مدار تولید خواهند شد». سخنگوی ستاد اجرائی فرمان امام همچنین در پاسخ به این پرسش که بخش عمده ای از تاخیر در واکسیناسیون به خاطر وعده های واکسن سازان ایرانی بود که نتوانستند به وعده ها عمل کنند، آیا این مسئله را قبول دارید؟ تصریح کرد: «برای واکسیناسیون کامل ما به حدود ۱۵۰ میلیون دز واکسن احتیاج داریم که شرکت های ایرانی وعده تولید ۵۰ میلیون دز را داده بودند. بنابراین باید حداقل صد میلیون دز واکسن وارد کشور می شد که متاسفانه می بینیم این اتفاق به دلایل متعدد رخ نداد. البته متولیان واردات واکسن اعلام کرده اند علی رغم خرید واکسن از منابع متعدد، تحریم ها و محدودیت ها از یک سو و بدقولی تولیدکنندگان بین المللی واکسن از سوی دیگر مانع واردات واکسن شده است. باید توجه داشت واکسن ایرانی نه تنها باعث ایجاد محدودیت در واردات واکسن نشد، بلکه به اذعان رئیس جمهور و وزیر بهداشت وقت و همین طور تاکید مقام معظم رهبری، تولید واکسن ایرانی منجر به ایجاد گشایش در واردات واکسن شد. همان طور که مستحضر هستید، تحریم محصولات مبارزه با کرونا هم پس از صدور مجوز برای واکسن ایرانی لغو شد». ملکی در پایان تصریح کرد: «هم اکنون خط اول تولید ما با ظرفیت هفتگی حدود یک میلیون و ۲۰۰ هزار دز در حال تولید انبوه واکسن است و از این خط تولید تا الان بیش از هشت میلیون دز واکسن تولید شده که تا پایان هفته تعداد دز واکسن تحویلی به وزارت بهداشت از پنج میلیون دز عبور خواهد کرد و مابقی تولیدات هم پس از طی فرایندهای کنترل کیفیت، تحویل وزارت بهداشت خواهد شد. خط دوم تولید هم با ظرفیت حدود ماهانه هشت میلیون دز واکسن، ان شاءالله از شهریور وارد مدار تولید خواهد شد. فرایندهای لازم برای اضافه شدن خط تولید سوم با ظرفیت تولید حدود ماهانه ۲۰ تا ۲۵ میلیون دز واکسن در حال انجام است و ان شاءالله این خط تولید هم در آینده نزدیک وارد مدار تولید خواهد شد».
سوال های زیادی حالا در اذهان همه ما باقی مانده است. جدا از سنگ اندازی ها برای ورود واکسن به ایران در زمان استقرار حسن روحانی، نمی توان تمامی تقصیرها را گردن دیگران انداخت. طبیعی است که شی جینپینگ جواب تلفن رئیسی را ساده تر از حسن روحانی می دهد، اما اینجا تکلیف ۱۱۴ هزار و ۷۵۹ نفر کشته کرونا در ایران و خانواده های داغدار آنها چه می شود؟ سیمین کاظمی، جامعه شناس سلامت، در پاسخ به «شرق» درباره سیاسی شدن واکسیناسیون در ایران و نقش آن در اعتماد مردم به نظام سلامت می گوید: «واکسن برای پیشگیری از همه گیری مرگ بار کووید۱۹ یک امر مهم و حیاتی است و در حال حاضر می توان گفت سلامت جامعه نه تنها در بعد جسمی، بلکه در تمام ابعاد آن، شامل جسمی، روانی و اجتماعی به مسئله پیشگیری پیوند خورده است و بخش عمده ای از مسئله پیشگیری هم به تهیه واکسن و انجام فوری واکسیناسیون بستگی دارد. نظام سلامت ایران متولی اصلی برنامه پیشگیری است، ولی در دوره همه گیری نتوانست استقلال خود را حفظ کند و به این ترتیب امر سلامت دستخوش تعارض منافع گروهی و جناحی شد». کاظمی تصریح می کند: «مسائلی مثل تولید واکسن های داخلی متعدد و اکثرا با کارایی و اثربخشی مبهم، تقلا بر سر ورود واکسن از سوی گروه های خاص و سپردن واردات واکسن به شرکت های خصوصی، همگی این پیام را به جامعه منتقل کرد که آنچه برای نظام سلامت اهمیت درجه اول ندارد، سلامت عمومی است و متولیان اداره جامعه و سلامت آن بیش از هر چیز در تعقیب منافع و مصالح گروهی و شخصی خود هستند. این پیام باعث کاهش اعتماد جامعه به نظام سلامت و ناامیدی و یاس عمومی شده است. در این شرایط، نتیجه ای که جامعه احتمالا به آن می رسد، این است که کنار گذاشته شده و مورد بی توجهی است. این بی اعتمادی، ناامیدی و سرخوردگی تبعات اجتماعی گریزناپذیری همچون افزایش نارضایتی را به دنبال خواهد داشت. به یاد داشته باشیم مرگ های ناشی از کووید۱۹ بعد از تولید واکسن، از نظر جامعه بیشتر از قبل، مرگ های قابل پیشگیری و از این رو خسران عظیم تلقی می شوند و مسامحه در این خصوص از نظر جامعه سوگوار کمتر قابل گذشت و فراموشی خواهد بود».
دیدگاه تان را بنویسید