برخی از اصلاحطلبان گفتهاند باید به رئیسی مهلتی چهارساله بدون تخریب و درگیر شدن با او را داد. اگر کشور را از بحران خارج کرد که به او تبریک میگوییم و اگر ناتوان از این مهم بود که برخی یا بسیاری از دعاوی ما درباره وجود ایرادات اساسی حاکمیتی در کشور ثابت و معین میشود. حتی تندروترینشان که به اعتراف کرباسچی «فاقد برنامه و کارنامه است و فقط حرف میزند»، یعنی تاجزاده گفته است «یک سال دیگر با برخی پرسشها به سراغ رئیسی میروم» و این یعنی او نیز امید یکساله بسته یا دستکم فهمیده است که نباید بیگدار به آب بزند.
در واقع اگرچه جریان اصلاحات خیلی دیر و پس از هشت سال از رئیس دولت برآمده از اصلاحات دل کنده و ناامید شده است، اما اکنون به تدبیر رئیسجمهور منتخب که البته نسبتی سیاسی با آنها ندارد امیدوار شده و این یعنی خود را در میان زمین و هوا رها نکرده است.
این گزاره را میتوان در مواضع پیدا و پنهان فعالان سیاسی جریان اصلاحطلبی به روشنی رصد کرد. برخی به دلیل ملاحظات سیاسی از ابراز علنی رویگردانی از روحانی ابا دارند و برخی دیگر با صراحت بیان میکنند. روش ابراز ناامیدی از «دولت تدبیر و امید» البته محل مناقشه نیست و نوعاً اصلاحطلبان در این رویکرد و نگاه متفقاند. برخی منتقدان البته این چرخش را چندان صادقانه ارزیابی نمیکنند و معتقدند در این تغییر نگاه نوعی سهمخواهی نهفته است، اما بیشتر ناظران این را کاملاً واقعی و عملگرایانه توصیف میکنند. فارغ از اینکه کدامیک از این نگاهها به واقعیت نزدیکتر باشد، آنچه که امروز واجد اهمیت است، ابراز امیدواری به تدبیر آیتالله رئیسی در تمشیت امور اجرایی کشور است. هم او که همواره فارغ از دستهبندیهای سیاسی بر تشکیل دولتی خدمتگزار تأکید کرده است. امیدواریای که حتی به درون اصلاحات هم رفته و آنها معتقدند رئیسی متفاوت از روحانی است. آنها معتقدند «روحانی هم به لحاظ روحیات شخصی و هم نظریهای که دولتش بر اساس آن مدیریت کشور را پیش میبرد، با روحیه جمع گرایی و همگرایی فاصله داشت.»
دیدگاه تان را بنویسید