ارسال به دیگران پرینت

گفت و گوی «۵۵ آنلاین» با حسین راغفر؛ اقتصاددان

منفعت بَرندگان اقتصاد، در دولت حسن روحانی سیاستگذار هستند | منتفی شدن تک نرخی کردن ارز با وجود تحریم اقتصادی | دولت مالیات بگیرد، سراغ افزایش نرخ دلار نمی رود

راغفر: دولت آقای روحانی، خودش شروع به کاهش دادن نرخ دلار کرده است. کاهش نرخ دلار، نه ربطی به مذاکرات وین دارد و نه به انتخاب بایدن

منفعت بَرندگان اقتصاد، در دولت حسن روحانی سیاستگذار هستند | منتفی شدن تک نرخی کردن ارز با وجود تحریم اقتصادی | دولت مالیات بگیرد، سراغ افزایش نرخ دلار نمی رود

55 آنلاین- نرخ دلار، همواره یک شاخص کلیدی در اقتصاد رانتی و وابسته به صادرات نفت ایران بوده و یک بحث اساسی و جنجالی اقتصادی در تصویب بودجه سالیانه کشور، تعیین نرخ دلار است. نرخ دلار، طی 5 دهه اخیر از 7 تومان به 32 هزار تومان در سال 1399 رسید و در روزهای اخیر، در حد 23 هزار تومان است. 

در عین حال، افزایش نرخ دلار، معمولاً افزایش قیمت کالاها و خدمات مختلف را به دنبال دارد ولی با این حال، مقامات تمام دولت ها صراحتاً نمی گویند که عامل افزایش نرخ دلار هستند و عامل افزایش را به عوامل خارجی و انتظارات تورمی مردم نسبت می دهند.

در گفت و گوی «55 آنلاین» با دکتر حسین راغفر، عوامل افزایش و کاهش نرخ ارز در سال ها و ماه های اخیر بررسی شده است.  راغفر، فوق لیسانس علوم اقتصادی از دانشگاه ایالتی مینه سوتای ایالات متحده آمریکا و دکترای اقتصاد از دانشگاه اِسِکس بریتانیا دارد و استاد دانشگاه است.

*****

 

*نرخ دلار یکی از شاخص هایی است که در اقتصاد ما تاثیر اساسی دارد و در چند دهه اخیر، معمولا با افزایش نرخ ارز و نرخ دلار، اقتصاد ما دچار التهاب می شده. با توجه به این که اقتصاد ما به درآمد نفت و صادرات نفت وابستگی دارد، آیا اثرگذاری نرخ ارز و دلار بر اقتصاد ما، لزوماً باید اتفاق بیفتد و ما باید این اثرگذاری را قبول کنیم؟

 

-مگر بقیه کشورهای دنیا نفت می فروشند و زندگی می کنند. در همه جای دنیا، نظام مالیاتی است که کار می کند و نه فروش منابع خام و طبیعی. ژاپن یکی از فقیرترین کشورهای دنیا در منابع طبیعی است.

بنابراین، آنچه که در کشور ما وجود داشته و وجود دارد، سوء مدیریت در اداره اقتصاد کشور است. این سوء مدیریت به طور خاص در سه دهه گذشته، بیداد کرده است و همه مشکلات کنونی مملکت، به همین دلیل است و ما مشکل دیگری نداریم.

بنابراین، در کشور ما، نظام مالیاتی کار نمی کند. چون کسانی که باید مالیات بدهند، همان کسانی هستند که از وضعیت فعلی، نفع می برند. به همین یان افراد، دلیل مالیات نمی دهند و تا الان هم، کشور ما به درآمدهای نفتی وابسته بوده است. در همه این سال ها نفت صادر شده و به هر نحو که خواسته اند این درآمدهای نفتی را مصرف کرده اند.

این منابع که باید صرف تحقق توسعه، صرف ایجاد بخش های تولیدی و تقویت آنها و صرف ایجاد اشتغال می شد، از کشور خارج شده و الان کشور ما، بدون منابع باقی مانده است.

از طرفی هم، هیچ تلاشی برای بهبود وضع نظام مالیاتی صورت نگرفته است. نظام بانکی ما نیز، در خدمت همین وضعیت است. البته ما نباید مسائل را اینقدر به فروش نفت کاهش بدهیم. متاسفانه الان و در حد درآمدهای نفتی کشور، به بنگاه های خصولتی (خصوصی - دولتی)، یارانه نهاده های تولید و معافیت مالیاتی می دهیم.

همه این موارد، اشتباهاتی است که وجود دارد ولی با این حال، برای خروج کشور از این مشکلات، راه حل وجود دارد. این طور نباید باشد که کشور فقط به درآمدهای نفتی متکی باشد. در هیچ کشور توسعه یافته دنیا، به درآمد نفت و صادرات منابع طبیعی و خام خودشان، متکی نیستند.

 

*صادرات نفت ایران در سال های اخیر به حداقل رسید و بنا به گفته آقای همتی، رئیس بانک مرکزی، کل درآمد صادرات نفت ایران در سال های 1398 و 1399، در حد 20 میلیارد دلار است .

در مجموع، جنابعالی اعتقاد دارید که نرخ ارز باید ثابت بماند و هیچ تغییری نداشته باشد؟

 

-خیر. من اعتقاد دارم که نرخ ارز باید به شدت کاهش پیدا کند. چرا که با نرخ ارز فعلی، تولید به طور کامل متوقف می شود. اصلاً امکان ندارد که در چنین وضعیتی یک فرد، بتواند واحد تولیدی و صنعتی ایجاد کند. 

حتی تاسیس یک واحد کوچک و متوسط تولیدی، ده ها میلیارد تومان هزینه دارد. کدام بنگاه کوچک و متوسط (SME)، می تواند در این موقعیت تاسیس شود.

 

*منظور شما این است که برای واردات تجهیزات و ماشین آلات از خارج از کشور باید نرخ دلار پایین باشد که بخش تولید بتواند فعالیت کند؟

 

-صنایعی از قبیل پتروشیمی باید ماشین آلات خودشان را از خارج از کشور وارد کنند ولی با نرخ ارز بالا و در حد 25 هزار تومان یا 22 هزار تومان، این نوع شرکت ها امکان تاسیس ندارند. چون منابع ریالی آن زیاد خواهد بود و در توان همه افراد نیست.

الان یک دهه است که در کشور ما، نرخ سرمایه گذاری خالص منفی است یعنی این که ما نتوانسته ایم استهلاک سرمایه های موجود را ترمیم کنیم.

 

*اتفاقاً اکثر صادر کنندگان موافق افزایش نرخ دلار هستند و می گویند از این طریق صادرات ایران مزیت پیدا می کند. همچنین می گویند با نرخ دلار پایین، واردات افزایش پیدا می کند و تولید داخیل رونق نمی گیرد.

 

-کسانی که این طور اظهار نظر می کنند حرف شان درست نیست و 4 دهه است که این صحبت های غیر منطقی را مطرح می کنند. در این مدت، کدام صادرات ما افزایش پیدا کرده است؟ به جز خام فروشی، صادرات کالاهای دیگر افزایش پیدا نکرده است.

به غیر از این که منابع طبیعی را استحصال کرده و صادر کنند، چه چیزی صادر کرده اند. به جز این که هندوانه صادر کنند، چه کالایی صادر کرده اند. کدام محصولات صنعتی است که از کشور ما صادر شده. همه این حرف ها، حرف های پوچی است که می زنند و از این طریق، بر سرِ مردم کلاه می گذارند.

از طرف دیگر، مردم به خاطر نرخ بالای ارز بیچاره شده اند و الان در حال نابود شدن هستند. البته مسئولانی که ما داریم به همین نوع افراد پاسخ می دهند و نه به نیازهای واقعی مردم. ما می بینیم که اعتراضات صنفی معلمان و کارگران سرکوب می شود.

 از طرف دیگر، بعد از این که برخی افراد حاضر در قمارخانه بورس، تظاهرات کردند یک دفعه تصمیم گرفته شد که 200 میلیون دلار به بورس اختصاص بدهند و معادل ارزی که وجود ندارد پول چاپ می کنند و به بازار سهام تزریق می کنند.

در حالی که سوال این است که چرا باید هزینه آنها داده شود. به همین دلیل، ما باید نتیجه تصمیمات غلط را ببینیم و تردید نکنید که این وضعیت نابسامان، دوام ندارد. آن موقع هم که روز پاسخگویی باشد، همه این سرمایه داران از مملکت فرار می کنند.

 

*در دهه 40 دولت هویدا، نرخ دلار را 7 تومان تصویب کرده بود ولی در سال 1356 نرخ تورم 25 درصدی داشته ایم و باز نرخ دلار 7 تومان بوده است. در سال های 1353 و 1355 هم، نرخ تورم 15 درصد و 16 درصد داشته ایم.

در دوره بعد از انقلاب و بعد از جنگ هشت ساله که صلح برقرار شده، نرخ دلار در  دولت آقای هاشمی رفسنجانی چند برابر شده و در دولت آقای احمدی نژاد هم چند برابر شد. در دولت روحانی نرخ دلار از 3 هزار تومان به 32 هزار تومان رسید و در حال حاضر چند هزار تومان کاهش پیدا کرده است.

جنابعالی اگر بخواهید این روند طی شده را آسیب شناسی کنید، راه درست کدام است و باید چه کارهایی انجام داد؟

 

-راه درست، فقط توجه به بخش تولید است ولی تولید با این نرخ بالای ارز، امکانپذیر نیست. ما فرض کنیم بحث واردات تجهیزات یک کارخانه مطرح نباشد. اگر یک فرد بخواهد حتی یک گلخانه ایجاد کند، باید از محصولاتی از قبیل نایلون گلخانه ای برای پوشش آن استفاده کند.

حتی همین محصولات پتروشیمی و داخلی ما به شدت افزایش قیمت داشته اند. قیمت وسایلی که بخواهند یک گلخانه ساده ایجاد کنند، اینقدر بالا رفته که تولید محصولات کشاورزی از این طریق، به صرفه نیست.

 

*در دهه های اخیر، دولت در بازار ارز مداخله کرده تا نرخ ارز و دلار پایین بیاید. به نظر شما، آیا این کار قابل دفاع است که دولت و بانک مرکزی تلاش کنند که نرخ دلار و ارز را به صورت دستوری پایین بیاورند؟

 

-چه کسی به آنها اجازه داده بود که نرخ ارز و دلار را به صورت جهشی افزایش بدهند. همان کسانی که نرخ ارز را بالا بُردند، باید نرخ ارز را پایین بیاورند. اساساً قیمت دلار بر اساس سال پایه 1356 و با تورم موجود، باید 3200 تومان باشد.

 چه کسی گفته که نرخ واقعی دلار 32 هزار تومان است. تازه بر اساس شاخص برابری قدرت خرید (P.P.P) که بانک جهانی، حساب می کند نرخ دلار در حد 2700 تا 2800 تومان است.

با این حال، افزایش جهشی نرخ ارز اتفاق می افتد و معلوم است که می خواهند نرخ دلار را بالا ببرند. اصلاً درس اول اقتصاد این است که همیشه عرضه کننده می خواهد قیمت بالا برود و مصرف کننده می خواهد قیمت پایین بیاید.

در یک قیمت خاص، تعادل برقرار می شود ولی به دلیل این که در مملکت ما، مصرف کننده صدا ندارد و رای و اعتراض او شنیده نمی شود، این افزایش قیمت رخ می دهد.

 

*بالاخره مردم هستند که رئیس جمهور را انتخاب می کنند...

 

-انتخابات ما به این صورت است که چند نفر را تایید می کنند و بعد به ما می گویند از بین آنها انتخاب کنید.

 

*در همین چارچوبی که برای انتخابات وجود دارد حدوداً 24 میلیون نفر از مردم به آقای روحانی رای دادند. در دولت همین آقای روحانی بوده که نرخ دلار از 3 هزار تومان به 32 هزار تومان افزایش پیدا کرد.

 

-مردم به آقای روحانتی رای ندادند که این کارها را انجام بدهد. آقای روحانی در زمان انتخابات می گفت که اینها دست در جیب مردم کردند و ارزش پول ملی را کاهش دادند. آقای روحانی می گفت که ما ارزش را به پول ملی برمی گردانیم.

 

*آقای روحانی از کاهش ارزش پول ملی در دوره آقای احمدی نژاد انتقاد می کرد ولی در دوره آقای روحانی هم ارزش پول ملی ما کاهش پیدا کرده است.

 

-بله. آقای روحانی، ارزش پول ما را کاهش داده است. به خاطر این که خودشان منفعت می برند و مشکل ما این است. تا کسانی که منفعت می برند، برنامه ریز و سیاستگذار هم هستند، علیه منافع خودشان تصمیم نمی گیرند. البته منفعت و منافع آنها، در غارت است و نه در تداوم حفظ منافع آنها.

 

*بعد از این که نرخ دلار در مهر ماه سال 1399 به 32 هزار تومان رسید، آقای همتی رئیس بانک مرکزی گفت که «کاهش درآمد ارزی کشور باعث افزایش نرخ دلار شده».

در مقابل، شما تاکید می کنید که دولت و بانک مرکزی ایران، خودشان باعث افزایش شده اند. جنابعالی بر چه مبنا چنین نظری دارید؟

 

-همین الان هم، چنین اعتقادی دارم. این حرف که کاهش درآمد ارزی کشور باعث افزایش نرخ دلار شده، حرف غلطی است. به نظر من، دولت باید از کسانی که بَرنده شده اند، مالیات بگیرد.

ما سالیانه 12 میلیارد دلار کنسانتره سنگ آهن به نصف قیمت جهانی به صنایع داخلی می فروشیم. همچنین برخی صنایع ما سالیانه 10 میلیارد دلار برق ارزان نسبت به رقبای جهانی خودشان دریافت می کنند یعنی صنایع بزرگ کشور ما، رانت سنگ آهن و رانت برق می گیرند.

درست است که گفته می شود اگر این رانت را به آنها نپردازیم این صنایع تعطیل می شوند ولی بعد از این که این رانت پرداخت شد، در سود آنها شریک شود.

 

*این مالیات گرفتن از صنایع، چگونه در ارتباط با تعیین نرخ دلار و ارز  تاثیرگذار خواهد بود؟

 

-آن وقت دیگر دولت می تواند نرخ ارز را پایین بیاورد و از این درآمدهای مالیاتی، هزینه خودش را تامین کند. دوم این که الان کُل سیستمی که از افزایش نرخ ارز نفع می برد، همین بودجه های سالیانه را ساخته است.

در نتیجه دولت باید هزینه ها را کاهش بدهد و نه این که به طور مرتب، هزینه ها را افزایش بدهد. دولت از یک طرف می گوید درآمدها نصف هزینه های بودجه است ولی همین دولت، هزینه ها را کاهش نمی دهد.

چرا دولت ما این تصمیمات غیر منطقی را اتخاذ می کند که هیچ منشاء منطقی ندارد. وقتی که ما پول کافی نداریم، باید هزینه ها را کاهش بدهیم.

 

*همزمان با انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و این که ترامپ برای بار دوم رای نیاورد، نرخ دلار در ایران از 32 هزار تومان تا 22 هزار تومان کاهش پیدا کرد. در هفته های اخیر و همزمان با مذاکرات وین اتریش، نرخ دلار تا نزدیک 20 هزار تومان کاهش پیدا کرد و الان یک مقدار بالا آمده و به حدود 23 هزار تومان رسیده است

از نظر شما آن 10 هزار تومان کاهش نرخ دلار، دقیقاً ناشی از چه عاملی است؟

 

-به دلیل این است که دولت آقای روحانی می خواهد قدرت را به دولت بعدی واگذار کند و نگران این است که دولت بعدی، نرخ دلار را کاهش بدهد. اگر دولت بعدی، این کار را انجام بدهد، فضاحت دولت آقای روحانی، بیش از هر زمان دیگری آشکار می شود.

بر این اساس، دولت آقای روحانی، خودش شروع به کاهش دادن نرخ دلار کرده است. کاهش نرخ دلار، نه ربطی به مذاکرات وین دارد و نه به انتخاب بایدن.

 

*برخی اقتصاددانان و کارشناسان می گویند تعدیل انتظارات تورمی باعث کاهش نرخ دلار شده یا حداقل، آن را به عنوان یکی از عوامل کاهش نرخ دلار نام می برند. این انتظارات تورمی، واقعاً چقدر تاثیر دارد؟

 

-این افراد، نظر خودشان را می گویند و نظر بنده هم، همین است که مطرح کردم. بالاخره یک عده، احتمالاً پول می گیرند تا همان صحبت ها را مطرح کنند.

 

*یک نظر هم این است که گفته می شود باید نرخ تورم داخلی از نرخ تورم خارجی کنیم و به همان اندازه نرخ دلار و ارز تعدیل شود. فرضاً این کارشناسان می گویند وقتی که سالیانه 40 درصد تورم در ایران داریم و تورم جهانی 5 درصد است، در نتیجه نرخ دلار باید 35 درصد بالا برود.

 

-مگر ما با پول جهانی محاسبه می کنیم که نرخ دلار این طور افزایش پیدا کند. ما اگر سال پایه را همان سال 1356 در نظر بگیریم، می توانیم نرخ واقعی دلار را حساب کنیم. حدود 20 سال قیمت دلار ثابت بوده و 7 تومان بوده است. ما اگرحتی تفاوت تورم ایران و تورم آمریکا را حساب کنیم، می توانیم نرخ واقعی را پیدا کنیم.

 

*در دهه 1340 شمسی، نرخ دلار در ایران 7 تومان بوده و در دهه 50 هم نرخ دلار 7 تومان بوده است. در همان دوره، تثبیت نرخ دلار اتفاق افتاده است. در دوره قبل از انقلاب، حدود 10 سال قیمت دلار 7 تومان بوده. آیا آن نرخ دلار 7 تومان در دهه 50 واقعی بوده یا غیر واقعی؟

 

-علت آن، این بوده که در سطح جهانی هم تورم وجود داشته یعنی اگر در ایران تورم وجود داشته، در سطح جهانی هم تورم وجود داشته است. ما اگر دلار را مبنا قرار بدهیم، ملاک ها نیز باید دلار آمریکا باشد و در نتیجه باید تورم ایران و تورم آمریکا در نظر گرفته شود. ما اگر این اعداد را از همدیگر کم کنیم، به نرخ واقعی دلار می رسیم.

 

*بالاخره در همان زمان نرخ دلار را به مدت 10 سال به صورت دستوری در حد 7 تومان نگه داشته اند.

 

-این طور نبوده که به صورت تصنعی، نرخ دلار را در حد 7 تومان نگه دارند. اگر نرخ دلار را در حد 7 تومان نگه داشته اند به خاطر این بوده که از آن طرف درآمد ارزی وجود داشته است.

در آن سال ها اینقدر درآمد ارزی وجود داشته که ایران نمی توانست آن را خرج کند و به فرانسه، انگلستان و آلمان و کشورهای دیگر وام داد. بنابراین، در آن دوره ما عرضه ارز به اندازه کافی داشته ایم.

 

*در وضعیت فعلی که عرضه ارز کم شده چطور؟

 

-در دوره بعد از انقلاب، به دلیل تحریم ها و محدودیت ها، امکان تک نرخی کردن در کشور ما منتفی است و امکانپذیر نیست. این شعارهایی که در مورد تک نرخی کردن ارز داده می شود، برای چپاول مردم است.

بنابراین، ما اصلاً امکان تک نرخی کردن ارز را نداریم. به دلیل این که ارز کافی نداریم. در چنین شرایطی، قواعد اقتصادی به ما می گوید باید ارز را سهمیه بندی کنیم. ما باید سهمیه بندی ارزی داشته باشیم و از آن طرف، باید تقاضای بازار را کنترل کنیم.

این طور نمی شود که ما واردات شکلات، موز و هزار کالای دیگر داشته باشیم ولی از این طرف توقع داشته باشیم که عرضه کافی ارز داشته باشیم. در سال گذشته درآمد ارزی دولت 22 میلیارد دلار بوده ولی 80 میلیارد دلار ثبت سفارش واردات داشته ایم.

در این حالت، معلوم است که نرخ ارز افزایش پیدا می کند ولی اسم این وضع، عرضه و تقاضا نیست. اسم این وضع، غارت گری است. وقتی که ما 20 میلیارد دلار ارز داریم، باید این 20 میلیارد دلار را به نیازهای اساسی و نیازهای تولید تخصیص بدهیم.

در دهه اول انقلاب و به دلیل وقوع جنگ، تخصیص بهینه درآمدهای ارزی انجام گرفت ولی الان می گویند بگذارید به هر صورت که خواستیم ارز را توزیع کنیم. در حالی که این ارز، متعلق به همه مردم  بوده و ارز ناشی از صادرات نفت و منابع طبیعی است.

بنابراین، نمی توان این ارز را به صورت دلخواه توزیع کرد و نباید سالیانه چند میلیارد دلار از درآمدهای کشور به افرادی داده شود که برای تفریح به ترکیه و کشورهای دیگر سفر کنند. تخصیص ارز به این نوع سفرها، سوء مدیریت است و ما با این شیوه نمی توانیم مملکت داری کنیم. ما با تداوم این روند غارت گری، به توسعه نمی رسیم.

اقتصاد

به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه