محمد ناظمی اردکانی از کاندیداهای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ است و سابقه وزارت دولت نهم را در کارنامهاش دارد. او خود را شخصیتی به دور از حاشیه توصیف میکند و میگوید ذائقه شخصیاش با جایی که با حاشیه همراه است به ویژه حاشیهای که با گفتمان انقلاب و با منویات مقام معظم رهبری زاویه پیدا کند، چندان سازگاری ندارد.
این کاندیدای احتمالی ریاست جمهوری، نسبت به رأی آوری خود در انتخابات امیدوار است و میگوید اگر ناامید نبود پا به میدان نمیگذاشت. او البته نیم نگاهی هم به سایر کاندیداهای جریان اصولگرایی از جمله ابراهیم رئیسی دارد و میگوید تصمیم دارد با رئیسی رقابت انتخاباتی نداشته باشد.
از ناظمی اردکانی درباره احتمال اجماع بر روی دیگر کاندیدای اصولگرا که می پرسیم معتقد است اجماع بر روی چهره هایی چون قالیباف سخت است. ناظمی اردکانی که می گوید به دنبال سهمی در دولت آینده نیست این احتمال را هم می دهد که یک پدیده انتخاباتی در این دوره ظهور کند.
مشروح بخش اول کافه خبر خبرگزاری خبرآنلاین با محمدناظمی اردکانی را میخوانید؛
*********
*آقای ناظمی اردکانی! چرا در این مقطع زمانی احساس کردید که باید وارد میدان شده و کاندیدا شوید، ناشی از یک احساس تکلیف بود یا از شما درخواست شده یا ....
من در سالهای پس از انقلاب تجربیاتی را در عرصه اداره کشور به دست آوردهام، این تجربیات ممکن است با سعی و خطا هم همراه بوده باشد؛ در سازمانهای مختلف مسئولیت داشتم در کابینه دولت نهم وزیر بودم، رئیس سازمان ملی استاندارد نیز بودم که یک سازمان فنی و بسیار پیچیده و اثرگذار است، رئیس سازمان ثبت احوال کشور نیز بودم که تحول بزرگی در این سازمان در مقطعی که خدمت کردم اتفاق افتاد، همچنین استاندار قم بودم و با مسائل اجرایی و پیچیده ای که در این استان وجود داشت، دست و پنجه نرم کردم و به حمدالله در این مقطع، استان تبدیل به یک کارگاه عمرانی بزرگ شد، هم چنین در مقطعی روی یکسری پروژههای بزرگ که بنیاد مسکن در اختیار داشت آنها را اجرایی نمودم. اگر بخواهیم مروری بر این سوابق داشته باشیم، یک تحولی در این دستگاهها اتفاق افتاد و به باور بسیاری، خدمت انجام شد و این خدمت میتواند ماندگار باشد.
باید نوعی از مدل حکمرانی پیشرفته را به جهان معرفی کنیم
اکنون هم بر اساس درک وظیفه سیاسی که در خود احساس میکنم و در شرایطی که معضلات اقتصادی کشور پیچیده شده است و معضلاتی پدید آمده که ضروری است با قدرت از آنها عبور کنیم، برای ادای وظیفه خود اعلام آمادگی کردهام. در این شرایط کشور باید در ریل پیشرفت قرار بگیرد ما باید جهشهایی به سمت پیشرفت و توسعه داشته باشیم و بتوانیم از ظرفیتهای انسانی و طبیعی کشور بهره لازم را ببریم، مؤلفه های اقتدار ایران باید مورد صیانت واقع شوند بلکه باید آنها را تقویت کنیم تا شاهد کشوری باشیم که در جهان امروز علاوه بر اینکه از لحاظ سیاسی اثرگذار است از ابعاد دیگر هم اثرگذار باشد. لذا باید نوعی از مدل حکمرانی پیشرفته را به جهان معرفی کنیم. من با این سوابق و شناخت وارد این عرصه شدم و امیدوار هستم که خداوند کمک کند، اهدافی که تصویر شده و من تصویر آن را در ذهن دارم را عملی کنم.
کثرت کاندیداهای اصولگرا اتفاق منفی نیست
*الان بسیاری از هم طیف های شما آمدند و کاندیدا شدند، از نظر خودتان در این لیست بلند و بالایی که اصولگرایان دارند، چقدر شانس پیروزی دارید و اصلا امیدی دارید به این قضیه که به عنوان کاندیدای نهایی انتخاب شوید؟
اگر امید نداشتم حضور پیدا نمیکردم. تعداد افرادی که حضور پیدا کردند فکر نمیکنم زیاد باشد، از طرف دیگر کثرت همیشه منفی نیست، کثرت اگر تبدیل به وحدت شود و همگرایی در آن اتفاق بیفتد، هم افزایی ایجاد میشود و آن همافزایی به نفع کشور خواهد بود. در شرایط کنونی، هر کدام از افرادی که احساس وظیفه یا احساس تکلیف کردند یا از آنها خواسته شده است بیایند یا هر کدام از احزاب و جریان های مختلف که ممکن است کاندید هم نداشته باشند اما در حال فعالیت سیاسی هستند را به نفع کشور میدانم چون باعث میشود به آگاهی مردم افزوده شود و برای انتخابات پیش روی، فضای سیاسی گرم شود و مشارکت مردم پای صندوقهای رأی افزایش یابد.
البته بدیهی است که رقابت های سیاسی و رقابت هایی که در عرصه انتخابات انجام می شود را باید مدیریت کرد تا رقابت ها باعث تخریب یک دیگر یا باعث تخریب نظام نشود. اینها لازمه کاری است که باید در فضای سیاسی انجام شود ولیکن من احساس منفی بودن نمی کنم یا درک منفی بودن از آن ندارم. هم از لحاظ تئوری و هم از لحاظ تجربی در این عرصه می توانم یک ارزیابی مثبت از خود داشته باشم، ارزیابی اینکه آیا همه اعم از خواص، جامعه و آحاد مردمی که به من رأی خواهند داد، سر جای خودش است.
کشور نیاز به تحول و ساختار حکمرانی دارد
رساله دانشگاهیام در دوره دکتری مدل حکمرانی خوب مبتنی بر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است و زمانی این مدل طراحی شد که هنوز بحث های حکمرانی یا ادبیات حکمرانی در کشور ترویج چندانی پیدا نکرده بود، از لحاظ تجربی هم، در هر دستگاهی که خدمت نمودم در آن دستگاه یک سری تحولاتی اتفاق افتاد. شروع خدمتم در مخابرات بود چون رشته تحصیلی من مخابرات بود (در ابتدای انقلاب مدیرکل مخابرات استان تهران بودم)، تحولاتی خوبی رخ داد و تا مقطعی که در آخرین مسئولیت خدمتی در مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی معاون اجتماعی بودم، در آنجا هم تحولی اتفاق افتاد.
بنابراین کشور نیاز به تحول و ساختار حکمرانی دارد که جایگاه مردم مشخص باشد، جایگاه دولت مشخص باشد، تشکل های مردم نهاد جایگاه مشخصی پیدا کنند و به عبارتی قدرت ملی شکل بگیرد. با شکل گرفتن قدرت ملی ما میتوانیم هم بر چالشهایی که در درون نظام داریم فائق آییم و هم چالش هایی که از خارج برکشور ما تحمیل میشود (دشمنان انقلاب، دشمنان نظام و کشورهای سلطهگر که یکسری چالشها را بر کشور در چهارچوب تحریم یا غیرتحریم تحمیل میکنند).
قانون اساسی ما مترقی است اما ...
* به حکمرانی خوب و مبتنی بر قانون اساسی اشاره کردید، این روزها بحث تغییر و بازنگری برخی اصول قانون اساسی مطرح است، شما هم اعتقاد به این تغییر و بازنگری دارید و اگر رئیس جمهور شوید پیگیری می کنید؟
قانون اساسی ما بسیار مترقی است و در مقطعی اصلاحاتی بر آن انجام شد، در آینده هم ممکن است لازم باشد تا اصلاحاتی بر آن انجام شود، لیکن من با نگاه حکمرانی رساله دکتری خودم را به اتمام رساندم و ناچار بودم که بر اساس روش تحقیقی که داشتم چندین مرتبه قانون اساسی را از ابتدا تا انتها بخوانم و نهایتا این مدل نشان داد خبرگانی که در تدوین قانون اساسی مشارکت داشتند (طیفهای مختلفی بودند)، انصافا نگاهشان به اداره کشور نگاه بلندی بوده است و در آن مقطع مطالعات جهانی یا مطالعات تطبیقی در تدوین قانون اساسی دخیل بوده، آن افرادی که پیش نویس را تهیه کردند این تطبیق را انجام دادند.
۳،۲ حزب قدرتمند باید در انتخابات با هم رقابت کنند
از این رو من احساس کردم که در مدل حکمرانی مبتنی بر قانون اساسی نگاه سیستمی وجود دارد و ما متاسفانه به این نگاه سیستمی در مقاطع ۴ دهه گذشته کمتر توجه کردیم، این نگاه سیستمی برای اداره کشور باید اعمال شود تا بتوانیم از ظرفیتهای کم نظیر کشور استفاده کنیم اما ۲ نگاه اصلاحی هم وجود دارد؛ نگاه سیاسی و نگاه تقنینی، نگاه سیاسی از این منظر که فعالیتهای سیاسی یا مشارکتهای سیاسی که میخواهد در کشور اتفاق بیفتد نیازمند نوعی تحزبگرایی در کشور به ویژه در عرصه های انتخابات است بدین گونه که ۲ یا ۳ حزب قدرتمند بیایند و با هم رقابت کنند.
رقابتهای ائتلاف گونه آسیب زا است
در حال حاضر رقابت به صورت ائتلافی اتفاق میافتد یعنی احزاب دو جریان رقیب در کشور، با هم ائتلاف میکنند و این دو ائتلاف است که رقابت را شکل می دهد که آسیبهای خودش را نیز به دنبال دارد. یعنی بعد از اعلام نتیجه انتخابات، چه شوراهای اسلامی، چه نمایندگان مجلس و چه ریاست جمهوری، این ائتلاف گسسته میشود و کسی پاسخگوی عملکرد خودش نیست اما اگر یک حزب قدرتمند حضور داشته باشد برای آینده خودش تلاش میکند تا بتواند در تصمیماتی که بعدا گرفته میشود حضور مردم را برای تصمیمگیری و تصمیمسازی همچنان با خودش داشته باشد و خودش را پاسخگو بداند که متاسفانه نیست.
از لحاظ تقنینی هم یک خلاء وجود دارد و آن خلاء این است که مجلس فعلی با توجه به شرایطی که حوزه های نمایندگی دارند، برای شکل گیری این مجلس، بیشتر به مسائل روزمره و به مسائلی که نمایندگان در حوزه ماموریت خودشان هستند می پردازند یعنی بیشترین هم و غم یک نماینده مجلس، حوزه انتخابیهاش است تا اقدامی صورت بگیرد که در دور بعدی بتواند مجددا رای بیاورد.
به دو مجلس نیاز داریم
*یعنی نگاه ملی وجود ندارد.
نگاه ملی ضعیف است یعنی حوصله اینکه به مسائل ملی که دربردارنده منافع ملی است کمتر توجه می شود. ما قاعدتا نیاز به ۲ مجلس داریم، یک مجلس ملی که به مسائل منطقهای و مسائل حوزههای ماموریتی پرداخته شود که ضروری است دیگری مجلس راهبردی است که به مسائل کلان کشور به ویژه در ارتباط با مسائل سیاست خارجی کشور بپردازد.
*یعنی شما می گویید ۲ مجلس باید داشته باشیم؟
بله ۲ مجلس نیاز است. البته ترکیب آن متفاوت میشود. ترکیب مجلس فعلی بدین گونه است که هر فردی با سوابق، تحصیلات و یا حداقلهایی که برایش در نظر گرفته شده از حوزه انتخابیهاش انتخاب میشود و در مجلس قرار میگیرد، ممکن است یک نماینده با ۱۰ هزار رای یا کمتر یا بیشتر، در مجلس حضور پیدا می کند و این مجلس در ارتباط با مسائل کوچک و بزرگ کشور تصمیم گیری و قانون گذاری می کند و چنین مجلسی با توجه به نگاه روزمره، عملکرد خودش را در این مسائل می بیند که قوانین بیشتری را تولید کند که همین مسئله، چه بسا اداره کشور را آسیب پذیر کند.
بیش از ۱۱هزار قانون داریم که اجرای آن یک معضل و فسادخیز است
در حال حاضر ما بالغ بر ۱۱ هزار قانون داریم که اجرای این قوانین یک معضل و چه بسا که فساد خیز است چون اجرای این قوانین، فهم این قوانین و به کار بردن این قوانین در دستگاههای مختلف به جای اینکه تسهیلکننده باشد یک مانع بزرگ است اما مجلس راهبردی، مجلسی است که در ارتباط با مسائل کلان تصمیمگیری میکند. ممکن است تعداد قوانینی که تصویب یا تولید میشود بسیار محدود باشد ولیکن آن قوانین سرنوشت کشور را رقم می زند و این مجلس می تواند، اثربخشی بسیاری در اداره کشور به همراه داشته باشد.
کاندیداشدن هیئت رئیسه مجلس مورد پسند مردم و خواص نیست
*آقای ناظمی! ضعف عمده این مجلس را چه می بینید؟ مثلا در مدیریت مجلس ما می بینیم که اعضای هیئت رئیسه همه دارند کاندیدای ریاست جمهوری می شوند و این انتقادی است که همه به آنها وارد می کنند. نگاه و ارزیابی شما در این باره چیست؟
اینکه هیئت رئیسه مجلس، همه دارند کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری می شوند به نظرم می رسد که از نگاه مردم حتی نگاه خواص چندان مورد پسند نباشد چون کسی که در جایگاه هیئت رئیسه مجلس قرار گرفته می تواند با مجلس کارآمد بخشی ازمشکلات اجرایی کشور را با نظارت دقیق حل و فصل کند.
ممکن است یک کاندیدای ناشناخته رأی بیاورد
*آقای ناظمی شما اگر به عنوان کاندیدای نهایی انتخاب شوید، به نظر خودتان رأی تان چقدر است؟ منظورم این است که در طیف اصولگراها این شناخت انقدر از شما وجود دارد که مردم به شما رای دهند؟
دورههای گذشته نشان داده، افراد مشهوری که کاندید می شوند، هم آرای مثبت دارند هم آرای منفی. گاهی غلظت آرای منفیشان، آنقدر بالا است که آرای مثبتشان را دچار ریزش میکند بنابراین یک فردی که چه بسا ناشناخته بوده و شناخت زیادی روی او نبوده یا در سمت و جایگاهی نبوده که شهرت عام پیدا کند، ممکن است نظر مردم را به سمت خود جلب کند. در مناظره هایی که برگزار میشود مردم نگاه می کنند و می بینند که او برای اداره کشور طرح، ایده، نظر و راهکار دارد، مردم به صداقت او پی می برند و بعد از آن جست و جو میکنند که سوابقش در کجا بوده و آیا کارآمدی و اخلاص در کار داشته و همینطور در رفتار و منش انسانی او به دقت نگاه میکنند و حتی ممکن است به او روی بیاورند.
ممکن است در سنجشهای آماری رای آن کاندیدا بسیار پایین بوده باشد (۱ یا ۲ درصد بوده) اما با یک شیبی آرای او افزون میشود و نهایتا آن فرد پیروز شود. در دورههای مختلف اینگونه بوده و هیچ گاه هم رفتار مردم پیش بینی نشده، یعنی عدهای پیشبینی میکنند این فرد چون مشهور است و سوابق برجستهای هم دارد در میدان انتخابات بیاید او حتما پیروز خواهد بود اما این پیش بینی، درست از آب در نیامده است که در گذشته شاهد آن بودیم طبق تجربه ام در دورههای قبلی میگویم و ممکن است در این دوره اتفاق دیگری بیفتد.
آرای شناور برای هر دو جریان سیاسی تعیین کننده است
*نقش آرای خاکستری یا آرای شناور را در این انتخابات تا چه حد تعیین کننده میدانید؟
همواره آرای شناور نقش تعیینکننده داشته است چون آرای سازماندهی شده و آرای تشکیلاتی محدود است هم آرای جریان رقیب محدود است و هم آرای جریان نیروهای ارزشی و انقلابی، این آرای محدود روی آرای شناور تاثیرگذار است، لیکن این آرای شناور چندان توجه نمیکند به ویژه یک سری حساسیتهایی هم در ارتباط با برخی از جریانهای سیاسی به وجود آمده است که در گذشته عملکرد درستی نداشتند و تصمیماتشان ممکن است تصمیمات درستی نباشد و مردم از تصمیمات آنها مایوس شده باشند بنابراین این آراء، فیالبداهه برای خودش کارساز است، نگاه آرای شناور نیز بیشتر به این مسئله است که از بین افرادی که کاندیدا هستند (به ویژه در مناظره ها) کدام یک از آنها حرف مردم را میزنند، خواسته و مطالبات آنها را مطرح میکنند و برای اجرا یا اجابت مطالبات آنها راه حل دارند بنابراین اقبال بیشتری از سوی مردم به سمت آن کاندیدا میرود و پیروز انتخابات میشوند.
به دنبال سهمی در دولت آینده نیستم!
* از بین کاندیداهایی که خود را مطرح میکنند برخی میدانند که تایید نمی شوند ولی به نظر می رسد برای اینکه سهمی در دولت آینده داشته باشند، میآیند. شما این قضیه را میپذیرید؟
من راجع به نیت یا انگیزه افرادی که کاندید هستند نمی توانم اظهار نظری داشته باشم ممکن است این نظر درست باشد یا درست نباشد. در مورد خودم، چنین نیت و انگیزهای وجود ندارد. در ابتدای صحبتم عرض کردم با چه نیت و انگیزهای وارد این عرصه شدم.
روی ابراهیم رئیسی اجماع وجود دارد اما اگر نیاید....
*کاندیداهایی که مطرح هستند از آقای رئیسی گرفته تا آقایان قالیباف، محسن رضایی، جلیلی و ... کدام یک ایده آل شما است که در صورت حضور آنها شما کنار بروید؟
جناب آقای رئیسی چون در دور قبل کاندیدا بودند و رأی قابل ملاحظهای هم به دست آوردند در میان جریان نیروهای ارزشی، انقلابی، اصولگرا و طیفی که خودشان را همواره حامی انقلاب و نظام میدانستند روی آقای رئیسی اجماع وجود دارد ولی روی سایر کاندیداها تا آنجایی که رصد و بررسی شده اجماع نیست، هم آرای مخالف و هم آرای موافق دارند بستگی دارد به اینکه احیانا آقای رئیسی به عرصه نیایند یک رقابت درونی انجام شود که نهایتا روی یک نفر یا چند نفر اجماع صورت بگیرد، البته به نظرم باید روی چند نفری اجماع صورت بگیرد که شورای نگهبان هم که نظر میدهد، افرادی از آن جریان باقی بمانند که بتوانند با رقیبشان در عرصه انتخابات رقابت کنند.
با رئیسی رقابت نمی کنم
*اگر آقای رئیسی بیایند شما به نفع ایشان کنار می کشید؟
بنده در جامعه اسلامی مدیران حضور دارم و در عین حال نظر شخصی بنده این است که تصمیم دارم با آقای رئیسی رقابت انتخاباتی نداشته باشم.
*یعنی شما منتظر هستید ببینید آقای رئیسی می آیند یا خیر؟
فعلا مشغول فعالیتهای انتخاباتی هستیم.
*اگر آقایان رئیسی یا قالیباف یا رضایی یا جلیلی رئیس جمهور شوند شما حاضر هستید در کدام دولت وزیر شوید اگر پیشنهاد وزارت به شما دهند؟
روی این زمینه فکر نکردم.
نظرم به قالیباف و محسن رضایی منفی نیست اما...
*به نظر می رسد نسبت به قالیباف، محسن رضایی یا جلیلی نظرتان چندان مثبت نیست و ...
نظرم منفی نیست، در این خصوص فکر نکردم یعنی برداشتی ندارم که بتوانم پاسخگوی سوال شما باشم.
قالیباف گفته نمیآید
* اینکه اصولگرایان انقدر اصرار به کاندیداتوری 2 رئیس قوه دارند، این پالس را به مردم نمی دهد که آن دو جایگاه چندان مهم نیست؟ یا قحط الرجال است که حتما یکی از این دو نفر رئیس جمهور شود یا ...
تا آنجا که اطلاع دارم سخنگوی رئیس مجلس اعلام کردند که اقای قالیباف کاندید نمیشوند و وارد عرصه انتخابات نمیشوند چراکه ایشان در جایگاه رئیس مجلس هم حضور دارند کمتر دیدم که از سوی اصولگرایان برای آقای قالیباف فراخوانی باشد یا دعوتی برای حضور ایشان صورت بگیرد چون از ایشان در آن جایگاه حمایت میکنند که موفق باشند و بتوانند مجلس را به خوبی راهبری کنند تا تنقیح و پالایش قوانین صورت گیرد و در عین حال قوانینی به تصویب برسد که بتواند راه گشا برای دولت آینده باشد و ریل گذاری خوبی برای دولت آینده صورت بگیرد.
اصلاحطلبان به یک فرد واحد میرسند
اما در خصوص حضور آقای رئیسی شاهدیم که از ایشان برای حضور در انتخابات مطالباتی صورت میگیرد در مجموع ارزیابی مثبتی هم در خصوص شخصیت ایشان و هم در ارتباط با کارکرد و عملکرد ایشان در قوه قضاییه و سایر جایگاهها وجود دارد داشتند و هم اینکه با حضور ایشان در جریان ارزشی، انقلابی و اصولگرایی اجماع صورت میگیرد و این اجماع بسیار مهم است چون پیروزی در انتخابات آینده در گرو سبد واحد رأی است، قطعا رقیب سبد واحد رأی خواهد داشت یعنی در نهایت به یک نفر میرسد و این طرف هم برای پیروزی باید سبد واحد رأی داشته باشیم.
*با رایزنی ها و صحبت هایی که در حال انجام است، چند درصد احتمال دارد آقای رئیسی بیایند؟
خبرهای متفاوتی منتشر میشود بعضا می گویند ایشان حضور پیدا میکنند اما شخص آقای رئیسی در هر نشست و ملاقاتی که با ایشان صورت گرفته اظهار کردند که برای من الان قوه قضاییه اولویت دارد و قوه قضاییه را میبینند.
اجماع روی قالیباف سخت است
*در مورد آقای قالیباف چطور؟ اگر آقای رئیسی نیایند به نظر شما روی آقای قالیباف، اجماعی صورت میگیرد؟
تا حدودی این اجماع را سخت و دشوار میبینم البته در فضای سیاسی و عالم سیاست هر موضوعی امکان پذیر است یعنی ممکن است تا دیروز یک مسئلهای بوده ولی امروز موضوع تغییر پیدا کند، این اجماع را تا حدودی سخت می بینم نه تنها برای آقای قالیباف بلکه برای سایر کاندیداها که قبلا کاندید بودند و در عرصه رقابتی حضور پیدا کردند.
*برخی می گویند اگر آقای قالیباف وارد انتخابات شود ریاست مجلس را از دست می دهد و...
قابل پیش بینی نیست.
*یعنی به نوعی قمار سیاسی است.
آنهایی که تحلیل دارند احتمالا روی تحلیلشان مطالعه دارند ولی من به جهت اینکه در این زمینه چندان عمیق نشدم نمی دانم این پیش بینی درست است یا نیست.
آراء شناور و نظر مردم تعیین کننده نهایی است
*به نظر شما وحدت برای اصولگرایان در نهایت محقق می شود؟
حداکثر ۳ یا ۴ نفر را از طرفین دو رقیب احراز صلاحیت می شوند در دوره های گذشته ۱۰ نفر هم داشتیم ولی ۶ نفر یا ۸ نفر هم بوده ولی مهم این است که بعد از شورای نگهبان آن ۳ نفر به ۱ نفر برسند که سبد واحد رای ایجاد شود. در آن مقطع هم چندان سخت نیست چرا که رویکرد مردم و آرای شناور مشخص میشود به ویژه در مرحله مناظرهها، نظر سنجیهایی که صورت می گیرد مشخص می کند اقبال مردم به چه سمت و سویی است.
احتمال ظهور یک پدیده انتخاباتی وجود دارد
*آقای ناظمی! آیا میتوانیم منتظر یک پدیده انتخاباتی باشیم یا خیر؟
احتمال دارد. ممکن است افرادی بیایند که متعرض وضع موجود شوند و با یک تبلیغات سنگین و پرهزینه به میدان بیایند و تبدیل به پدیده شوند اما اگر وضعیت دو قطبی رخ ندهد و رقابت در یک فضای معقولی اتفاق بیفتد، رقابت بر سر برنامهها باشد و در عین حال از کاندیدا بپرسند برای اداره کشور چه برنامهای دارید، چه راهحلهایی دارید یا بگویند تیم همکارشان چه کسانی هستند (چهره هایشان را اعلام کنند) و برای هم بستگی مردم و بالا بردن سرمایه اجتماعی مردم و بی اعتمادی که الان به وجود آمده است را بتواند جبران کند، شخصیت های بعضی از افراد واقعا نقش تعیین کننده در ایجاد هم بستگی و اتحاد ملی، در وحدت ملی، در همگرایی جامعه دارد.
اگر وضعیت دو قطبی بدین گونه باشد آن پدیده انتخاباتی ممکن است شکل نگیرد و مردم به سمت این می روند که به آن فردی رأی دهند که در عقلانیت سرآمد است، در سابقه گذشتهاش نشان میدهد که سرآمد بوده و نقصان و ضعفی نداشته و زمینه تخریبی هم در گذشته نداشته است، مردم به او رأی میدهند و رأی هم رای قابل ملاحظه ای میشود البته ممکن است که اختلاف آرا زیاد نباشد یعنی زمانی که دوقطبی رخ دهد اختلاف آرا قابل توجه میشود به نظرم در چنین شرایطی اگر تبلیغات حجیم باشد و نسبت به وضع موجود یک تعارض سخت صورت بگیرد می توانیم منتظر یک پدیده هم باشیم.
اینها کار سعید محمد را دشوار میکنند همین قوه قضایی برای این آقا کافیست