55 آنلاین- بانک مرکزی ایران، نرخ تورم سال 1398 را 41.2 درصد محاسبه کرده بود و حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور، در اوایل سال 1399 اعلام کرد که نرخ تورم سال 1399 بهتر از سال 1398 می شود. او در اواخر سال 1399 اعلام کرد که کشور به خوبی اداره شده و اقتصاد ایران، ونزوئلایی نشده.
عبدالناصر همتی، رئیس بانک مرکزی نیز در ادامه وعده داد که نرخ تورم در سال 1399 در حد 22 درصد با دامنه مثبتی و منفی 2 می شود. بانک مرکزی در خرداد 1399 و در قالب یک بیانیه رسمی، تعهد داد که با هدف شفافیت، مجدداً نرخ تورم را هر ماه اعلام خواهد کرد. با این حال، در عمل بانک مرکزی به تعهد خودش در انتشار آمار نرخ تورم عمل نکرد.
در روزهای اخیر، مرکز آمار ایران، نرخ تورم سال 1399 را 36.4 درصد اعلام کرده که بیش از نرخ 34.8 درصدی سال 1398 است.
در گفت و گوی «55 آنلاین» با پیمان مولوی، دلایل ونزوئلایی نشدن اقتصاد ایران و عدم انتشار نرخ تورم توسط بانک مرکزی ایران بررسی شده است. مولوی، متخصص حوزه سرمایه گذاری و دبیر انجمن اقتصاددانان ایرانی است.
*****
*سال 1398 ایران نرخ تورم 41 درصدی و نرخ رشد اقتصادی منفی 6.5 درصد داشت. در فروردین 1399 صندوق بین المللی پول، گزارشی ارائه کرد و آقای روحانی، رئیس جمهور به آن گزارش واکنش نشان داد و گفت بر اساس پیش بینی بانک مرکزی ایران، نرخ تورم و نرخ رشد اقتصادی سال 1399 بهتر از سال 1398 خواهد شد.
در اواخر سال 1399 هم، آقای روحانی به کنترل تورم در سال 1397 و 1398 اشاره کرد و گفت اقتصاد ما به خوبی اداره شده ولی بعضی اقتصاددانان مطرح ایرانی می گفتند که تورم ایران سه رقمی و ونزوئلایی می شود.
از طرفی، اخیراً مرکز آمار ایران نرخ تورم سال 1399 را اعلام کرده که بدتر از سال 1398 است ولی در مجموع، جنابعالی وضعیت سال 1399 را چگونه ارزیابی می کنید؟
-سال 1399، یک سال خیلی مهم در اقتصاد ایران است. چون تاثیرات خودش را هم در حوزه های اقتصادی می گذارد و هم در حوزه سیاست به معنای کلان آن. در سال 1399، اقتصاد ما درگیر مبحث کلان اقتصادی شد و در کنار آن، دچار برخی مشکلات دیگر هم شد. بخش عمده ای از این مشکلات به شیوع ویروس کرونا برمی گردد یعنی ما نمی توانیم اقتصاد سال 1399 را بدون بحث کرونا بررسی کنیم.
کرونا باعث شد که کشورهای مختلف، رشد اقتصادی منفی داشته باشند و حتی نرخ رشد برخی کشورها منفی 10 درصد شد ولی با توجه به این که رشد اقتصادی ایران در سال های 1397 و 1398 منفی شده بود، در سال 1399 چیز زیادی برای از دست دادن نداشته باشد.
البته رشد اقتصادی ایران در اوایل سال 1399 منفی شد ولی در این اواخر و بر اساس آمار رسمی، رشد اقتصادی ایران به سمت مثبت شدن حرکت می کند. به نظر من، سال 1399 چند نقطه عطف یا اتفاق مهم داشت.
اول این که سال 1399 نشان داد که در ایران، هیچ اعتقادی یا کوچک ترین اعتقادی به اقتصاد بازار وجود ندارد. خوشبین ترین افراد، امیدوار بودند نسبت به این که ایران به سمت بازار آزاد، حرکت کند ولی الان قرارگاه ساماندهی مرغ شده و کنترل واردات اتفاق افتاده و محدودیت هایی ایجاد شده.
در مجموع، می توان گفت که ما به سمت بازار آزاد حرکت نمی کنیم. یک نکته که باید به آن اشاره کنم این است که ناامیدی، خیلی بهتر از امید کاذب است. چرا که ما دیگر نمی توانیم انتظار داشته باشیم که به سمت بازار آزاد حرکت می کنیم.
نمی خواهم بگویم اقتصاد ایران، سوسیالیستی است ولی اقتصاد ایران و به تعبیر دیگر، افتصاد ذی نفعان در ایران، ما را به سمت یک اقتصاد کاملاً آشفته مبتنی بر تصمیم گیری های لحظه ای می بَرد و چنین اقتصادی، مبتنی بر برنامه ریزی نیست.
همچنین سال 1399 نشان داد که ما می توانیم یک سیاست شکست خورده مثل دلار 4200 تومانی را داشته باشیم، نتیجه و عدم تاثیر آن را در سال 1398 دیده باشیم و نتیجه آن را در سال 1399 نیز دیده باشیم ولی باز تصویب کنیم که ارز 4200 تومانی در سال 1400 باشد.
این موضوع هم از سال 1399 برای ما به یادگار خواهد ماند که ما علاقه زیادی به توزیع رانت به گروه های هدف خاص از جیب اکثریت جامعه داریم.
نکته سوم که می توان مطرح کرد، فرصت سوزی دولت و کُلیّت اقتصاد در خصوص بازار سرمایه است. هیچوقت نمی شد میلیون ها ایرانی را به یک بازار علاقه مند و آنها را وارد یک بازار کرد ولی به خاطر دیدگاه های کوتاه مدت و مقطعی، فرصت بزرگی را از دست بدهیم. بر این مبنا، ما باز هم فرصت را به تهدید تبدیل کردیم.
نکته آخر این است که سال 1399 یک یادبود دیگر برای ما به جای گذاشت و آن هم، این است که به مدت دو سال، رئیس بانک مرکزی زیر بار چاپ پول و زیر بار افزایش نقدینگی نرفت ولی در سال 1400 اعلام کرد که ما در سال های 1397 و 1398 اقدام به چاپ پول کرده ایم.
این صحبت رئیس بانک مرکزی، نشان می دهد که ما به مدت دو سال، آنچه را که واقعیت بود، کتمان کردیم. همه اینها به ما نشان داد که اقتصاد ایران، فضای بسیار ناامید کننده ای برای سال 1400 دارد.
اگر آمریکا به برجام (توافق هسته ای) برگردد یک خبر خوب برای اقتصاد ایران است ولی به خاطر عدم اتکای ما به اقتصاد بازار، ما راه بسیار طولانی و درازی در پیش داریم. چرا که ما نمی توانیم یک شبه به اقتصاد بازار برسیم و برای رسیدن به چنین اقتصادی، باید ذهنیّت را آماده کنیم.
*آقای روحانی در اوایل سال 1399 گفت که وضع ما بهتر می شود و در اواخر سال گفت که وضع ما مثل ونزوئلا نشد و همچنین گفت سال 1400 قطعاً بهتر از سال 1399 می شود.
از طرف دیگر، آقای جهانگیری (معاون اول رئیس جمهور) در دی ماه 1399 گفت که دولت «ناکارآمد» نیست و هر گروهی به جای این دولت و این تیم کار کُشته بر سر کار بود، نه تنها جمهوری اسلامی که حتی ایران را از دست می داد.
از نظر شما و با توجه به مشکلات ناخواسته ای مثل شیوع کرونا که پیش آمد، عملکرد این دوره تقریباً هشت ساله دولت آقای روحانی چگونه بوده است؟
-دولت آقای روحانی در چهار سال اول، به دلیل این که برنامه اقتصادی خود را چیده بود، تیم اقتصادی او، منسجم تر و قوی تر عمل می کرد. آن دوره، دوره اول ریاست جمهوری آقای روحانی بود و اسیر حاشیه ها و مباحث دیگر نشد. از طرفی، در آن دوره، دولت آقای روحانی مذاکرات برجام را پیش بُرد.
به نظر من، عملکرد دولت اول آقای روحانی، مثبت تر از دولت دوم آن بود. در دولت دوم آقای روحانی، با توجه به تشدید تحریم ها و فشارهای زیادی که روی اقتصاد ایران بود، مشکلات زیادی ایجاد شد.
البته من دقیقاً نمی دانم اگر گروه دیگری بود بهتر عمل می کرد یا نه. احساس من این است که چکیده توان اقتصادی افراد موجود که در دولت های ما کار کرده اند، همین است و بیش از این دیگر نیست. چکیده توان آنها این بود و ما نباید امید واهی به خودمان بدهیم.
تا زمانی که سیاست های اقتصادی و رویکردها تغییر نکند، این شرایط به همین ترتیب ادامه پیدا خواهد کرد. چرا که گردش نخبگان، وجود ندارد و افراد با رویکردهای تازه، مسئولیت نگرفته اند.
افراد تازه ای هم که به دولت اضافه می شوند، متاسفانه افرادی هستند که از ساخته شدن یک خودروی «لامبورگینی» دست ساز به شعف آمده و می گویند ما می توانیم لامبورگینی هم بسازیم یا افرادی هستند که می گویند که می گویند تغییر کاربری زمین های کشاورزی آزاد شود، تا 12 میلیون شغل از طریق ساخت و ساز، دامپروری و فعالیت های صنعتی، ایجاد شود.
با این مباحث، ما به سمتی می رویم که «مائو» رهبر چین در دهه های 1950 و 1960 میلادی، حرکت کرد. به همین دلیل، من فکر می کنم بیش از آن چیزی که در دولت وجود دارد، نداریم.
آن چیزی که در سال های گذشته باعث می شد اقتصاد جلو برود و این مشکلات، دیده نشود، پول نفت بود. پول نفت وارد کشور می شد و مثل یک «ماله» همه مشکلات را حل می کرد. الان آن پول نفت وجود ندارد و همه مشکلات، خودشان را نشان می دهند. در حالی که رویکردها و شرایط ما می تواند تغییر پیدا کند.
*آقای جهانگیری در حقیقت به نمایندگی از جناح سیاسی اصلاح طلب و به طور خاص به نمایندگی از حزب کارگزاران سازندگی و آقای هاشمی رفسنجانی، در دولت آقای روحانی حضور پیدا کرد و معاون اول رئیس جمهور شد. حزب کارگزاران هم اعتقاد به بازار آزاد دارد. در این مدت، یک تقسیم کار بین آقای روحانی و آقای جهانگیری وجود داشت و آقای جهانگیری، مسائل اقتصادی را به عهده داشت.
در سال های 1398 و 1399، آقای جهانگیری جلسات متعددی را برای کنترل بازار خودرو، مرغ و تخم مرغ برگزار شد و ما نتیجه ناموفق کار را در مورد این محصولات و کالاها می بینیم. آیا در عمل اوضاع به گونه ای پیش رفت که دیدگاه حزب کارگزاران هم نتوانست یا نخواستند اجرایی شود؟
-خروجی این چند سال دولت آقای روحانی، بازار آزاد نبود. چون ما حتی به صورت ذره ای هم به سمت بازار آزاد حرکت نکردیم و عملاً ما به سمت یک اقتصاد دستوری حرکت کردیم. متاسفانه شرایط تحریم هم، ابزاری شد برای این که همه اعلام کنند باید به سمت این مسیر حرکت کنیم.
ما اگر یک مقدار به سمت بازار آزاد حرکت کرده و مقررات زدایی می کردیم، شرایط تحریمی اینقدر به ما فشار وارد نمی کرد.
*اگر اقتصاد ما از این حالت اقتصاد دستوری و اقتصاد دولتی فاصله می گرفت مزایا و منافع آن برای اکثریت مردم چه بود؟
-منافع آن برای مردم این بود که اقتصاد به سمت مقررات زدایی حرکت می کرد و قابلیت پیش بینی اقتصاد، بیش تر می شد. وقتی که قابلیت پیش بینی یک اقتصاد، بیش تر شود، روند سرمایه گذاری روشن تر می شود.
*ونزوئلا در سال ها اخیر التهابات اقتصادی و سیاسی زیادی را تجربه کرد و هر ساله تورم های بیش از هزار درصد را تجربه کرد. در سال 2017 نرخ تورم این کشور 1087 درصد بود و در سال 2018 هم این نرخ به 1370 درصد رسید. از طرفی، در ارتباط با بحث ونزوئلایی شدن، بحث اصلی این است که ونزوئلا دچار اَبَرتورم شد.
آقای روحانی رئیس جمهور هم اعتقاد دارد که کشور ما به خوبی اداره شده و ونزوئلایی نشده. به اعتقاد شما چرا ایران دچار تورم 100 درصدی یعنی اَبرتورم نشد و همیشه نرخ تورم آن کمتر از این رقم بوده است؟
-ما می توانیم ایران و ونزوئلا را از نظر درآمدهای نفتی مقایسه کنیم ولی به خاطر این که ایران، سال ها تحت جنگ و تحریم بوده، شرایط اقتصادی آن فرق می کند. اگر ما هم در مسیر اقتصاد ونزوئلا حرکت کنیم که مسیر اقتصاد سوسیالیستی و تمرکز وسیع و پرداخت یارانه های عجیب و غریب است، ونزوئلایی شدن دور از دسترس نیست یعنی ما هم می توانیم در این دام بیفتیم.
هیچ قانونی وجود ندارد که بگوید ما ونزوئلایی نمی شویم. آرژانتین که هیچکدام از این مشکلات را ندارد، نرخ تورم 80 درصدی پیدا کرد و به سمت اَبرتورم رفت. همچنین برخی کشورهای دیگر به سمت اَبَر تورم رفته اند.
بنابراین هر کشوری می تواند دچار اَبرتورم شود و این طور نیست که ما با قاطعیت بگوییم دچار ابرتورم نمی شویم. وقتی که یک کشور درایت نداشته باشد، می تواند دچار اَبرتورم شود. این که گفته می شد ما به سمت اَبرتورم می رویم، یک مقدار اغراق بود و زود بود.
*آیا اقدامات دولت آقای روحانی به گونه ای بود که ما به سمت اَبرتورم نرویم؟
-اقدامات دولت آقای روحانی نبود که ما دچار اَبرتورم نشده ایم. بنیان های اقتصادی ایران و شرایطی که وجود داشت، باعث شد، اَبر تورم رخ ندهد. نکته دوم این است که اقتصاد ایران، اقتصادی است که تضعیف شده ولی اقتصاد تضعیف شده، الزاماً به سمت اَبرتورم نمی رود. اگر ایران به سمت تورم خیلی بالا می رفت، کلیّت کار از دست سیستم اقتصادی خارج می شد مثل زیمباوه و ونزوئلا.
*آقای همتی رئیس بانک مرکزی بارها در سال 1399 گفت که دولت برای رفع کسری بودجه از بانک مرکزی استقراض نکرد و ما پول چاپ نکردیم و در نتیجه ما دچار تورم زیادی نشدیم.
-اقتصاد ایران از سال 1354 شمسی به این طرف، اقتصادی بوده که معتاد تورم است. متوسط نرخ تورم ما در دهه های اخیر 20 درصد بوده که تورم بالایی است ولی این تورم بالا باعث شده برخی رویکردها در مردم و سیاستمداران نسبت به اقتصاد ایجاد شود.
این وضع در مورد کشوری مثل ونزوئلا، متفاوت است. همزیستی ما با تورم، تجربیاتی ایجاد کرده که یک مقدار می تواند کمک کننده باشد. هر چند که اَبر تورم نیز می تواند دور نباشد ولی با توجه به بحث مذاکرات هسته ای، اَبر تورم یک مقدار دور شده.
*در سال های اخیر، اقتصاددانان و کارشناسان تاکید می کردند که اقتصاد ایران با ونزوئلا فرق می کند ولی در صورت تداوم شرایط و سیاست های فعلی، احتمال ونزوئلایی شدن ایران وجود دارد و محال نیست.
آقای روحانی می گوید برخی اقتصاددانان مطرح ایرانی گفتند اقتصاد ایران، ونزوئلایی می شود. آیا شما دیدید که اقتصاددان معروفی در سال های اخیر با قاطعیت بگوید ایران، ونزوئلایی می شود؟
-من ندیده ام کسی با قاطعیت بگوید ایران، ونزوئلایی می شود. البته ایران ممکن است ونزوئلایی نشود ولی ممکن است ایرانیزه شود یعنی یک تجربه جدید اتفاق بیفتد.
-در سال 1399 آقای همتی رئیس بانک مرکزی، برای کاهش تورم به 22 درصد در این سال وعده داد. همچنین بانک مرکزی در یک بیانیه که در خرداد 1399 منتشر شد، تاکید کرد که از این به بعد در راستای شفافیت، نرخ تورم را به صورت ماهیانه در اختیار عموم مردم قرار می دهد.
با این حال بانک مرکزی نرخ تورم را منتشر نکرد ولی مرکز آمار ایران نرخ تورم سال 1399 را 36.4 درصد اعلام کرده و نرخ تورم سال 1398 را 34.8 درصد اعلام کرده بود. البته بانک مرکزی هم نرخ تورم سال 1398 را 41 درصد محاسبه کرده بود.
این که بانک مرکزی نرخ تورم را طبق وعده ای که داد منتشر نمی کند، آیا کار درستی است و نرخ تورم فاصله زیادی با آن نرخ تورم هدف 22 درصدی دارد که آن را اعلام نمی کند؟
-بانک مرکزی باید نرخ تورم را اعلام کند و متاسفانه منتشر نکردن آمار، سیگنال خوبی را ارائه نمی دهد.
*نرخ دلار در اواخر سال 1398 به 15 هزار تومان رسید و در سال 1399 تا 32 هزار تومان هم بالا رفت و بعداً کاهش پیدا کرد. برخی کارشناسان می گویند افزایش شدید نرخ دلار و گرانی برخی کالاها، شباهت هایی را با اقتصاد ونزوئلا ایجاد کرد.
نرخ دلار بیش از 100 درصد افزایش پیدا کرد و بر اساس اطلاعات مرکز آمار قیمت عدس 137 و قیمت لپه 119 درصد افزایش پیدا می کرد. آیا این علائم را می شود دلیلی برای این بگیریم که اقتصاد داشت به سمت فروپاشی می رفت یا نه؟
-فروپاشی، واژه سنگینی است. من احساس نمی کنم که الان اقتصاد ما به سمت فروپاشی می رود. اقتصاد ایران به خاطر این که سال ها تحت فشار بوده، یک حالت مقاومت نسبت به این شرایط پیدا کرده است.
شاید این وضع، با دیدگاه ما که می خواهیم اقتصاد بازار در ایران به وجود بیاید، مغایر باشد ولی یک همزیستی ایجاد شده. همین همزیستی در حوزه تورم نیز وجود دارد و اگر تورم از اقتصاد ایران حذف شود ممکن است خیلی از کسب و کارها تعطیل شوند.
*ترامپ در زمان ریاست جمهوری، رویکرد خصمانه ای بر ضد ایران داشت ولی در انتخابات آمریکا که در آبان سال 1399 (2020 میلادی) برگزار شد رای نیاورد و رقیب او رای آورد. با انتخاب بایدن، یک مقدار التهابات اقتصادی در ایران کاهش پیدا کرد.
آیا جنابعالی اعتقاد دارید به این موضوع که انتخاب بایدن، به نوعی به نفع اقتصاد ایران تمام شد و به نوعی باعث شد تورم کشور ما بدتر از وضع فعلی نشود؟
-من مطمئن هستم که اگر تحریم ها ادامه پیدا کند، اقتصاد ایران شرایط بسیار بدتری را تجربه خواهد کرد. البته هر دو طرف ایران و آمریکا علاقه مند هستند که این تحریم ها تمام شود.
در زمان ترامپ، نرخ دلار در ایران تا 32 هزار تومان بالا رفت ولی بعد از انتخاب بایدن، نرخ دلار کاهش پیدا کرد و شش ماه است که نرخ دلار در محدوده 25 هزار تومان مانده است و نمی توان این واقعیت را انکار کرد.
*برای سال 1398 نرخ تورم اعلام شده توسط بانک مرکزی 6 درصد بالاتر از نرخ تورم مرکز آمار ایران بود. بانک مرکزی، نرخ تورم سال 1399 را اعلام نکرده ولی الان مرکز آمار نرخ تورم سال سال گذشته را 36.4 درصد اعلام کرده است.
شما فکر می کنید مثل سال 1398 نرخ تورم احتمالی بانک مرکزی برای سال 1399 در حد بالای 40 درصد باشد و بیش از آن 22 درصد نرخ هدفگذاری شده است که آن را منتشر نمی کند؟
-بله. نرخ تورم بانک مرکزی، حتماً بالاتر از نرخ تورم اعلامی مرکز آمار ایران است و بالای 40 درصد شده. البته نرخ تورم در سال 1400 نیز بالای 40 درصد خواهد بود.
این کاملا واقعیت هست از جیب مردم ، جیب عده ای را پر کرد ما هیچ وقت یاد نخواهیم برد خیانتی که تیم روحانی، اعم از بانک مرکزی ودژپسندو،،، به مردم کرد وپول مارو در بورس خالی کردند تا عمر داریم یادمان خواهد ماند مردم ابله نیستن