اقلیما رئیس انجمن مددکاری اجتماعی گفته است، مردم برای شکم خود به خیابان ها می آیند و گرنه با هیچ حکومت و دولتی خصومت ندارند. اقلیما بر این باور است که فشار اقتصادی منجر به اعتراضات خیابانی می شود. به عقیده اقلیما در هیچ کشوری تغییر حکومت مشکل مردم را حل نکرده؛ بلکه رفاه بیشتر و رسیدگی به مشکلات مردم بوده که مردم را نسبت به آینده امیدوار نگه داشته است.
گرانی و مشکلات معیشتی همچنان مهمترین مشکل جامعه امروز ایران است. این در حالی است که بسیاری از جامعهشناسان نسبت به پیامدهای وضعیت نامناسب معیشتی مردم و واکنش احتمالی آنها هشدار دادهاند.
دکتر اقلیما معتقد است: «هرچه بیشتر به مردم وعده بدهیم و حل کردن مشکلات بنیادین را به تاخیر بیندازیم به همان اندازه شدت انفجار اجتماعی را بالاتر میبریم». ایشان ادامه میدهند: «مردم برای شکم خود به خیابانها میآیند و با هیچ حکومت و دولتی خصومت ندارند.
از منظر جامعهشناختی چه جامعهای با مشکلات اقتصاد مواجه میشود و پیامدهای فشار اقتصادی روی زندگی مردم چیست؟
واقعیت این است که تورم در کشور در سال گذشته تاکنون۳۵ درصد افزایش پیدا کرده و اغلب کالاهای مورد نیاز مردم تا سه برابر گرانتر شده است. در شرایط کنونی اغلب کارگران در وضعیت نامناسب اقتصادی زندگی میکنند و بسیاری از مغازهداران با رکود مشتری مواجه هستند. از سوی دیگر بیکاری روز به روز در جامعه در حال افزایش است.
در نتیجه گرانیهای اخیر جامعه را عصبی کرده و جامعه در آستانه در یک انفجار جمعیتی قرار گرفته است. این اتفاق اگر امروز رخ ندهد بدونشک در آینده نزدیک رخ خواهد داد.
در این شرایط برخی عنوان میکنند که مردم باید مقاومت کنند. سوال اینجاست هنگامی که پدر خانواده نمیتواند شکم همسر و فرزندان خود را سیر کند چگونه باید مقاومت کند؟ دولت عنوان میکند که قصد دارد درآمدها را افزایش بدهد. با این وجود در واقع هنگامی که دولت درآمدها را افزایش میدهد در مقابل مالیاتها را نیز تا چندین برابر افزایش میدهد. مردم از دولتی که نمیتواند امورات آنها را مدیریت کند متنفر شدهاند.
چگونه میتوان فشار اقتصادی روی زندگی مردم را کاهش داد؟
مردم برای شکم خود به خیابانها میآیند و با هیچ حکومت و دولتی خصومت ندارند. مسأله اصلا سیاسی نیست. هنگامی که فشار اقتصادی به مردم بیش از توانایی آنها میشود به صورت طبیعی این فشارها به اعتراضات خیابانی منجر خواهد شد.
به همین دلیل نیز اگر در زمان یک رئیسجمهور بیکاری در جامعه افزایش پیدا کند مردم دیگر به آن رئیسجمهور رأی نمیدهند و فرد دیگری را انتخاب میکنند. مقام معظم رهبری همواره به دو نکته مهم یعنی شایستهسالاری و پاسخگو بودن مسئولان اشاره کردهاند. این در حالی است که هیچکدام از این دو مورد در کشور اجرا نمیشود.
در شرایط کنونی هیچ مسئولی برای مشکلات کشور راهحل ارائه نمیکند و همواره عنوان میکنند انشاءا… مشکلات در آینده حل میشود. این در حالی است که با انشاءا… گفتن مشکلات مردم حل نخواهد شد. برخی عنوان میکنند مردم برای آزادی به خیابانها میآیند. این در حالی است که لیدر این مردم گرسنگی آنهاست. یعنی مردم براثر گرسنگی اعتراض خواهند کرد. با این وجود واکنش مردم نسبت به گذشته کم نخواهد شد.
گرانیهای اخیر ساحت خانواده را تحتتاثیرقرار داده و آرامش روانی را از خانوادهها گرفته است. به نظر شما فقدان آرامش روانی در خانواده، که منشأ اقتصادی دارد، به چه شکل خود را در سطح جامعه نشان خواهد داد؟
فقدان آرامش روانی در خانوادهها یکی از دلایل اصلی افزایش آمار اعتیاد و طلاق عاطفی بین زوجین است. هنگامی که مرد مجبور است برای تأمین شرایط اقتصادی خانواده دو شیفت کار کند دیگر فرصتی برای عشقورزی به همسر و فرزندان برای وی باقی نمیماند. در نتیجه روز بهروز روابط بین زوجین در محیط منزل سردتر میشود. هنگامی که یک فرد شغل و درآمد کافی برای گذراندن زندگی خود ندارد به صورت طبیعی دچار افسردگی و مشکلات روحی و روانی میشود.
براساس تحقیقات تنها۱۰ تا۱۵ درصد مردم جوامع مختلف به واقع دارای مشکلات روانی هستند و بقیه به دلیل مشکلات زندگی دچار مشکلات روحی و روانی میشوند. هیچ فرزندی وقتی متولد میشود معتاد، دزد و قاتل نیست. ریشه این مشکلات در محیط خانواده و فشارهایی است که به پدر و مادرها در خانوادهها وارد میشود. باید ببینیم خانواده و جامعه با یک فرد چه برخوردی کرده که دزد شده است.
هنگامی که پدر و مادر فرصت رسیدگی به مشکلات فرزندانشان را به دلیل مشکلات زیاد پیدا نمیکنند چه انتظاری میتوان داشت که فرزند دزد و قاتل نشود. عدمامنیت شغلی و پاسخگو نبودن مسئولان نسبت به مشکلات مردم از دلایل اصلی عصبی شدن جامعه است.
انسانها با پول کم هم میتوانند خوشبخت زندگی کنند. این در حالی است که بسیاری از مردم برای به دست آوردن همین پول کم هم دچار مشکلات زیادی هستند. مغز انسان ظرفیت محدودی برای تحمل مشکلات و فشارهای روانی دارد.. در چنین شرایطی افراد جامعه اعتماد خود را نسبت به یکدیگر از دست میدهند. در نتیجه هنگامی که افراد جامعه به هم اعتماد نداشته باشند به حکومت و دولت هم اعتماد نخواهند داشت.
یکی از مهمترین چالشهای جامعهشناختی جامعه ایران از بین رفتن اعتماد اجتماعی است. چه اتفاقی در جامعه ایران رخ داده که در شرایط کنونی اعتماد مردم نسبت به یکدیگر و مسئولان از بین رفته است؟
اگر روسایجمهور کشور به جای اینکه نزدیکان خود را روی کار بیاورند از افراد شایسته در مسند کار استفاده میکردند و مدیران خود را ملزم به پاسخگویی به مردم میکردند هیچگاه این اتفاقات در کشور رخ نمیداد. مردم از مسئولان حرف نمیخواهند؛ بلکه نگاه آنها به عملکرد مسئولان کشور است که ببینند به چه میزان در راستای مطالبات آنها حرکت میکنند. نکته دیگر اینکه هر مدیری که روی کار میآید در ابتدا وعدههای بزرگی به مردم میدهد.
با این وجود امروز هیچ اتفاقی در این زمینهها در جامعه رخ نداده و چهبسا وضعیت بدتر از گذشته نیز شده است. در شرایط کنونی جوانان با بحران بیکاری مواجهند و در رسیدن به مطالبات خود با موانع جدی روبهرو هستند. این وضعیت دربار زنان جامعه نیز وجود دارد و زنان با مشکلات جدی از نظر اقتصادی، شغلی و عاطفی مواجه هستند. در زمینه عدالت اجتماعی نیز وضعیت نسبت به گذشته مناسب نیست و روز به روز شکاف طبقاتی شکل جدیتری به خود میگیرد. اعتماد اجتماعی یک روزه از بین نرفته که یک روزه به دست آید. اعتماد اجتماعی در چهل سال گذشته از بین رفته و اگر قرار است دوباره به جامعه برگردد باید زمان بگذرد.
راهحل شما برای برونرفت از این وضعیت اجتماعی و اقتصادی چیست؟
نگاه ما همواره باید به سمت آینده باشد و نباید در گذشته باقی بمانیم. حضرت علی(ع) میفرماید: «در دیروز زندگی نکنید؛ بلکه در امروز زندگی کنید تا فردایتان ساخته شود». به همین دلیل نیز نباید در دیروز متوقف شد؛ بلکه باید به فکر آینده بود. با این وجود اگر مسئولان کشور مشکلات مردم را حل کنند من شرایطی را در آینده میبینم که انتقادات مردم نسبت به وضعیت کنونی کاهش یابد و شکل جدیتری به خود نخواهد گرفت.
من این هشدار را به مسئولان میدهم که اگر به فکر راهعلاج باشند انتقادات آینده معطوف به ساختارها و سیستم نخواهد شد و شکل گستردهتری به خود نمیگیرد. در نتیجه مسئولان باید از همین امروز به فکر باشند و تلاش خود را دوچندان کنند تا به مطالبات مردم پاسخ مناسب بدهند. مردم دنبال رفاه و آرامش هستند و تا زمانی که رفاه و آرامش آنها تأمین نشود احتمال اعتراض آنها به شکلهای مختلف وجود خواهد داشت.
برخی ریشه مشکلات اقتصادی و اجتماعی جامعه را در بیرون از مرزها جستوجو میکنند. آیا در واقع چنین است؟
ریشه اتفاقات اخیر صددرصد داخلی بوده و مسائل ناچیزی وجود دارد که به عامل بیرونی ارتباط داشته باشد. برخی از مسئولان ریشه اصلی نابسامانیهای اخیر را به خارج از کشور نسبت میدهند. این دیدگاه به منزله آن است که مسئولان در داخل کشور هیچ کارهاند.
در سالهای اخیر قیمت دلار در کشور همواره با نوسان مواجه بوده است. آیا دلیل این مساله را باید در خارج از مرزها جستوجو کرد؟ خیر. دلیل این مساله سیاستهای اقتصادی اشتباهی است که مسئولان در پیش گرفتهاند، نه دشمنی آمریکا. همه این مسائل سبب بیاعتمادی مردم نسبت به مسئولان میشود. برخی اتفاقات در کشور اصلا سیاسی نیست و رهبران جامعه نیز توصیه نکرده و با آن مخالف هم هستند. مدیران ارشد جمهوری اسلامی همگی را به احترام مردم و رعایت حقوق آنها توصیه میکنند.
آیا مدیران به این توصیهها عمل میکنند؟بدونشک عمل نمیکنند. در نتیجه نباید رهبران جامعه را مورد خطاب قرار داد؛ بلکه باید آن مدیر را بازخواست کرد. جمهوری اسلامی هم یک حکومت است شبیه بسیاری از حکومتهای جهان که دارای ساختارها و کارکردهای خاص خود است. تغییر حکومت هیچ دردی از جامعه ما را درمان نخواهد کرد؛ ما باید مدیران را مجبور به پاسخگویی نسبت به مطالبات مردم کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید