نوروز سُنت نیست، فرهنگ است
نوروز سُنت نیست، فرهنگ است! نوروز نقاشی و رنگ آمیزی است، هنر است. نوروز موسیقی و تازگی و جوانی و عشق و دوستی است. نوروز نماد پیروزی نیکی بر بدی است. تعادل بهاری است، کنار گذاشتن کینهها و پاس داشتن دوستیها و خویشیها است، پرورنده صلح و آشتی است. نوروز خانهتکانی و دور کردن پلشتی و آلودگی از آشیانه و از خویشتن است. نوروز زمان تازگی و شادی و لبخند است. نوروز بالاتر از سُنت است.
بوداییان برای رسیدن به عبادتگاهشان رنج و درد بسیار بر خود روا میدارند، راهی دراز و دشوار را بر سینه میخزند، تا مگر نذرشان برآورده شود. هندوان پسانداز سالانهی خود را صرف سفر بهبنارس میکنند تا در آب گنگ، همانجا که خاکستر و پس مانده مردگانشان را میریزند، خود را در آن آب گل آلود بشویند تا مگر روانشان پاک شود و آرامش یابند. اینها سُنتهایی است برجای مانده از گذشته، از زمانهایی که خرد و دانش انسانها اندک و دامنه توهم گسترده بود. رنج بردن را بهایی میانگاشتند تا نیاز خود را بهآن سودا کنند. گویی خدای مهربان فقط رنج و درد را میپذیرد تا راضی شود.
نوروز چنین نیست. بر سر آن سودا نمی شود. نه نازایان را بارور میکند، نه دوزخیان را نوید بهشت میدهد و نه رنج و دردی بهامیدی واهی روا میدارد. بر سنتها خردهها میگیرند که گذشته و باورهای گذشتگان را با مناسک و رنجهای نا مفهوم بر مدعیان دانش و فرزانگیِ امروز چیره میکند. اما نوروز همچون موسیقی و هنرهای دیگر است. مانند کتاب و گزارشی از خوبیها و فرزانگیهای پیشینیان است، نه بازتاب چالشها و خشمها. رنج و زیانی در کار آن نیست، هفتسین رنگارنگ نمادینش نیز جز شادی و امید و خرمی پیامی ندارد.
دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن میگوید، «گستره مرزهای فرهنگی ایران تا آنجایی است که نوروز را پاس میدارند.» نوروز آرش کمانگیر فرهنگ ایرانی است. ایران نماد گسترهای فرهنگی است فراتر از مرزهای سیاسی. در درازای تاریخ بارها شده است که فرمانروایان گوناگون، ایرانی و غیر ایرانی، در یک زمان بر گوشه و کنار ایران فرهنگی حاکم بودهاند، اما بر مردمانی حکم میراندهاند که ایرانی بودند. خواه ترک و تورانی و عرب، خواه تاجیک و ازبک و سیستانی، خواه فارس و گیلک و کُرد و کرمانی. ایران آنان را جذب و مجذوب خود کرده است. از نیکلای اُولجایتو، نوه هلاکوخان و نبیره چنگیز، که تکرار نامهایشان رعشه آور است، سلطان محمد خدابنده را میسازد، و آن گنبد و بارگاه مجلل سلطانیه را بهیادگار بر جای مینهد. کیمیای این استحاله و تبدیل، پروراندن این ملایمت از آن خشونت، بر آوردن این گُل از آن مرداب، این معجزه و شاهکاری است که از سیاست و شمشیر بر نمیآید. از فرهنگی پیر، غنی، لطیف، گسترده، و اثرگذار بر میآید که فرهنگ ایرانی نام دارد و نوروز تجلی بی زیان و امید بخش آن است.
اگر صدها میلیون ساکنان این گستره فرهنگی از غرب چین تا شرق اروپا خواهان آنند که نوروز به نمادی جهانی تبدیل شود برای این است که میخواهند آیینی که فقط نماد و پرورنده پاکی و دوستی و نرمش و آشتی و سازگاری و اعتدال و زیبایی و نیکی است و با هیچ دین و مسلکی سر ناسازگاری و ستیز ندارد جهانی و جهانگیر باشد. تا همگان آن را ارج نهند تا نیکی و دوستی و مهر و آشتی را پاس دارند. باشد که ستیزه جویان نوروز اندیش شوند. نوروزتان نوید صلح و آسایش دهد و پیروز باد.
منبع : سهندایرانمهر
از مطالب خوب و پر بار و آموزنده تان سپاس فراوان .نوروزتان با آرزوی سلامتی برای خانواده ایران ،برای همه دنیا .🤪😘
سال نو همه به برکت و شادی و سلامتی .از این که با من همسفرید ممنونم از شما و خدای.
🤪🤪🙃🙃😚😚
تاریخ میشه 00/01/01.
مثل اولین روز تاریخ آدم و حوا.
فقط مواظب باشید سیب نخورید که دوباره بندازنمون یه جایی بدتر از اینجا. 😊🌹
پیشاپیش عید نوروز مبارک 😉😐😂🌹