روزنامه «آرمان ملی» با مجید ابهری، جامعهشناس و آسیبشناس گفتوگویی انجام داده که وی نسبت به خطر افزایش فقر هشدار داده و میگوید: از آتشفشان گرسنگان باید ترسید.
بخشی از این گفتگو را بخوانید:
شیوع کرونا نشان داده که ما در ارزشهای اخلاقی دچار افول شدهایم، مثلا برای اثبات این موضوع میتوان به پول دادن به کودکان در جلوی دوربین با خوردن فلفل یا انجام کارهای زشت اشاره کرد که پلیس با عاملان این رفتار برخورد کرده است. در این شرایط آیا قوانین بازدارنده اجتماعی میتواند راهگشا باشد؟
بعضیها در شرایط حاضر انگشت اشاره را به سمت مجلس شورای اسلامی و نمایندگان آن گرفتهاند، درحالیکه ما در کشور کمبود قوانین نداریم، بلکه با تورم قانون روبهرو هستیم. نکته اساسی عدم اجرا، کمتوجهی یا اجرای ناقص قوانین موجود است. اگر همین قوانین را با وجدان کار انقلابی و تقوای مالی، به اجرا درآوریم دیگر بعضی از مسئولان نمیتوانند برای شنا و سونای آخر هفته به کشورهای حاشیه خلیجفارس بروند و روز بعد در پشت میزشان از مشکلات و دردهای مردم بگویند.
عدهای از رفاه زیاد و تورم درآمد دچار زحمت شدهاند ولی در مقابل فروش نوزاد به شکل چشمگیر و آزاردهندهای رشد یافته یا مردم برای سیر کردن شکمشان روبه سرقت تلفن همراه یا کیفقاپی آوردهاند. نه اینکه قبلا این موضوعات در جامعه وجود نداشته، بلکه این رفتار نادرست غیرانسانی در حال حاضر دو تا سه برابر شده است، مخصوصا فروش نوزادانی که حاصل روابط معتادان و فقراست.
از جناب رئیسجمهور و وزرای محترم، نمایندگان جهادی مجلس شورای اسلامی تقاضا دارم به هشدار جامعهشناسان و آسیبشناسان گوش دهند و هر چه زودتر فکری به حال شرایط موجود کنند. گفتن این سخنان سیاهنمایی و از سر بدخواهی کشور، مردم، نظام و انقلاب نیست، ما فقط دلسوزانی هستیم که کاری از دستمان برنمیآید. چرا از اساتید جامعهشناسی که در گوشه عزلت نشستهاند نمیپرسید در کدام مسیر باید حرکت کنیم که فقر و آسیبهای ناشی از آن کمتر شود.
در این شرایط وزیر بهداشت در رابطه با طغیان فقرا هشدار داده است. با توجه به سابقه و تجارب شما، چه راهکاری برای برونرفت از این وضعیت پیشنهاد میدهید؛ در شرایطی که بیش از سلامت جسم، این روزها از مشکلات روحی و روانی نگران هستیم و همانطور که شما نیز اشاره کردید، این مشکلات در دوران پساکرونا خود را بیشتر نشان خواهد داد؟
بسیاری از مدیران و مسئولان ارشد کشور سکوت و صبر و آرامش مردم و تهیدستان را بهحساب عملکرد خود میگذارند؛ درحالیکه رفتارهای نیازمندان و فقرا در زمینه طغیان اجتماعی و نافرمانی مدنی فقط با ترمز ایمان و وفاداری به نظام بوده است و باید از زمانی ترسید که دیگر آتشفشان گرسنگان هیچگونه ترمزی را نپذیرند. ظاهرا سازمانها و وزارتخانههای ما مانند جزایر جداگانه عمل میکنند و هر یک در دنیای دیگری سیر میکنند، انگار آنها در مقابل مردم مسئولیت ندارند. تنها راه نجات و پیشگیری از تحرکات دشمنان، کمک بلاعوض به نیازمندان و تهیدستان در این شرایط است. در این رابطه باید به بالا بردن سطح نشاط و روحیه شادی در جامعه نیز کمک کرد. باید از روزی ترسید که در مقابل آتشفشان خشم و غصه و اشک دیگر کاری از دست هیچ کسی برنیاید و آن زمان بیان راهکارها دیر شده باشد.
در کنار این موضوع پیشفروشی نوزادان بر حسب سفارش و همچنین فروش جنین، روشی است برای کسب درآمد و تامین مخارج خانوادههایی که این روزها درآمدی ندارند. همچنین فروش اعضای بدن مانند کلیه یا قسمتی از کبد و... تا حدی زیاد شده که کافی است سری به بیمارستانها تخصصی کلیه در تهران و شهرهای بزرگ بزنیم.
مثلا در میدان ونک، کافی است به بیمارستان شهید هاشمینژاد بروید تا ببینید تمام کوچهها، کرکرههای پارکینگ منازل، تیرهای چراغ برق و تابلوهای راهنمایی و رانندگی پر از اعلامیه فروش کلیه با گروه خونی مختلف است. همچنین فروش مو و گیسوان بلند در خیابان منوچهری تهران به عنوان یک امر روزانه در حال انجام است.
کافی است که به فروشگاههای مخصوص فروش کلاهگیس و مو مصنوعی مراجعه کنید تا با قیمتهای آن برحسب سانتیمتر، رنگ و تعداد دفعات قطع مو مواجه شوید. امیدوارم دولت هر چه سریعتر فکری به حال گرانی و تورم و فقر روزافزون جامعه کند وگرنه شاهد اقدامات دیگری برای سیر کردن شکم خواهیم بود.
دیدگاه تان را بنویسید