سید محمد غرضی از ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۰ استاندار خوزستان بود و از ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۴ وزیر نفت و از ۱۳۶۴ تا ۱۳۷۶ بهعنوان وزیر پست و تلگراف و تلفن فعالیت کرده است. او در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ به عنوان کاندیدا شرکت کرد اما رای بسیار پایینی نصیبش شد. در انتخابات ۹۶ هم ثبت نام کرد اما نتوانست از سد شورای نگهبان عبور کند.
غرضی خود را نه اصلاح طلب میداند و نه اصولگرا. او معتقد است حزبها و دسته های سیاسی همه در مقابل انقلاب هستند. محمد غرضی اعلام کرده که در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نیز ثبت نام میکند و نامزد میشود. مشروح گفت و گوی همشهریآنلاین با سید محمد غرضی را در ادامه بخوانید:
باز هم میخواهید کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شوید. یک بار شکست خوردهای با آرایی بسیار پایین و یک بار هم رد صلاحیت شدهاید. آیا رویکرد شما برای نامزد شدن در انتخابات ریاست جمهوری تغییری کرده است یا با همان رویکرد گذشتهتان در انتخابات ۱۴۰۰ کاندیدا میشوید؟
مصادیقش تفاوت کرده اما اصولش همان اصول انقلاب است. اصل اول این است که در مدیریت کشور حقوق عامه بر حقوق خاصه ترجیح دارد. مثلا اگر دولت اسکناس بدون پشتوانه چاپ کند حقوق عامه مردم را رعایت نکرده است. اصل دوم این است که به جای اینکه دموکراسی را منعکس کنیم جمهوریت (اجماع) را منعکس میکنیم.
یعنی ما معتقدیم انقلاب با اجماع انجام شد نه با اصول دموکراسی. در واقع حرف مونتسکیو درباره دموکراسی اینجا کارآمدی ندارد. بله مصادیق تفاوت کرده اما اصول همان اصول انقلاب است.
آیا دولتهای بعد از انقلاب این اصول مد نظر شما را رعایت کرده اند؟
نه تنها رعایت نکرده اند بلکه کاملا ضد آن عمل کرده اند. ببینید، انقلاب که پیروز شد یک دلار ۷۰ ریال بود. در زمان بنی صدر شد ۳۰۰ ریال، دولت در دهه شصت با ۳۰۰ یا ۴۰۰ ریال تحویل گرفت با ۱۴۰۰ ریال تحویل داد. دولت بعد در دهه هفتاد با ۱۴۰۰ ریال تحویل گرفت با ۴۵۰۰ ریال تحویل داد. دولت دهه هشتاد دلار را با ۴۵۰۰ ریال تحویل گرفت و با ۱۰۰۰۰ هزار ریال تحویل داد و حقوق عامه را ضایع کرد. دولت احمدی نژاد با ۱۰ هزار ریال تحویل گرفت با ۳۰ هزار ریال تحویل داد و دولت فعلی با که با ۳۰ هزار ریال تحویل گرفته الان نرخ دلار بین ۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار ریال شده است.
شما به عنوان نسل جوان بدانید که این دولت ها به جای خدمت به انقلاب و کمک به عامه مردم تبدیل شدهاند به احزاب و گروهها و خویش و قوم بازی. به عنوان مثال ۵ هزار نفر از فرزندان مدیران این ۴۰ سال در آمریکا زندگی میکنند و ارز زیادی از کشور خارج کرده اند و به جای اینکه به کشور خدمت کنند به امریکا خدمت کرده اند. انقلاب سر جای خودش است اما مدیریتها اصلا قابل دفاع نیست. ۵ هزار فرزند مسئولان اصلاح طلب و اصولگرا در آمریکا زندگی میکنند. ببینید چگونه امتیازات را بین خودشان تقسیم کردهاند. حساب کنید این تعداد، چقدر ارز از کشور خارج کردهاند و چقدر به منافع ملی ضربه زده اند. آنها در بالا دعوای زرگری راه میاندازند و در پایین رانتها را بین خودشان تقسیم میکنند.
اگر شما دولت را تحویل بگیرید و فرض کنید ارزش دلار در شرایط فعلی یعنی تقریبا ۲۵ هزار تومان بماند آیا جلوی رشد بیشتر آن را میگیرید؟
قطعا این رشد متوقف خواهد شد و حقوق عامه پرداخت می شود. من اگر رئیس جمهور شوم دلار قطعا گرانتر از این نمیشود و به جای اینکه رانت خواری اصل شود ضد رانت خواری اصل میشود. همین دولت اعلام کرد که ۵ میلیارد دلار صادرات غیر نفتی داشتیم.
آن وقت این ارزها را به قیمت های پایینی مثل ۴۲۰۰ تومان و ۸ هزار تومان به مدیران و اطرافیان خودشان میدهند. دولت یازدهم و دوازدهم هر کدام ۶۰۰ میلیارد دلار درآمد داشتند. این پولها الان کجاست؟ بنده ۲۰ سال در دولت بودم و ۲۰ سال قبل از انقلاب راجع به اقتصاد کار کردم و کشور را به لحاظ اقتصادی می شناسم و میدانم که مشکلات اقتصادی کجاست. دهه شصت جمعیت کشور ۴۰ میلیون نفر بود و با ۲۰ میلیارد دلار خیلی خوب اداره می شد. الان جمیت کشور ۸۰ میلیون نفر است و البته تولیدات داخلی هم خیلی رشد کرده و حجم صادرات زیاد است. الان هزینه کشور ۴۰ میلیارد دلار بیشتر نیست و بقیه پولها هدر می رود.
با این تفاسیر که میفرمایید تحریمها و مشکلاتی که در رابطه با تحریمها برای کشور ایجاد شده است، عملا نباید تاثیر زیادی بر اقتصاد کشور داشته باشند …
تحریم داخلی از تحریم خارجی زیان بیشتری دارد. تحریم خارجی همیشه بوده است. اما تحریم داخلی که در گرانی و انحصاری بودن امتیازها و رانت خواری جلوه میکند به مراتب ضرر بیشتری به کشور زده است. من تاریخ ایران را خیلی خوب می شناسم. زمان هایی که تحریم خارجی وجود نداشت وضع کشور بدتر از الان بود چون نرم افزار خارجی به مدیریت داخلی حکومت می کرد.
من بسیار خوب دهه ۲۰ و ۳۰ را میشناسم، مثلا دولت هویدا و امینی و اقبال را خوب میشناسم. اینها اسیر نرم افزار خارجی بودند. به طور مثال از وقتی که گندم خارجی وارد شد تا الان که هنوز گندم را وارد میکنیم. ما استقلال سیاسی را در انقلاب اسلامی به دست آوردیم اما استقلال نرم افزاری را هنوز نتوانستیم به دست بیاوریم. بانکها که حاکم بر امور مردم شدهاند تمام تولید را از بین برده اند.
بانک ها به مدیریت تولیدی وام می دهند با کارمزد ۲۰ درصد، کشور ترکیه همین وام را با کارمزد ۳ تا ۴ درصد به تولید کننده می دهد. چینی ها که اصلا به تولید یارانه میدهند. آن وقت در این شرایط آیا تولید ایران می تواند با ۲۰ درصد کارمزد بانکها شکل بگیرد؟ قطعا نه.
مدیریتهای نرم افزاری خارجی با همدستی مدیران ضعیف داخلی، تولید این کشور را نابود کردهاند. بنده فارغ التحصیل رشته برق در سال ۱۳۴۴ هستم. وقتی وزیر نفت شدم پتروشمیی را توسعه دادم و بعد وزیر پست و تلگراف شدم و مخابرات توسعه یافت. در همه این وزارتخانهها از سرمایه گذاری و مدیریت و تکنولوژی خارجی استفاده نکردم. وقتی به وزارت پست و تلگراف رفتم ۷۰۰ هزار فیش از سال ۴۰ تا ۶۴ روی دست مردم بود.
قیمت یک خط تلفن ۲۰ برابر قیمت پیکان بود. در آنجا بدون نیاز به مدیریت خارجی همه نیازها را در داخل تامین کردم و مشکلات برطرف شد. در دهه ۶۰ به من گزارش دادند که ۲۰۰ هزار ایرانی تخصص مخابرات دارند. همه این ها را جمع کردم و به کار گرفتم. نتیجه همان استفاده از تخصص داخلی است که علوم مخابرات در ایران خیلی پیشرفت کرده و الان ۱۸۰ میلیون سیمکارت دست مردم هست و اتفاقا قیمت سیمکارت هم بسیار ارزان است.
مدیریت در این کشور خیلی ساده است. چون ایران ظرفیت های زیادی دارد. این کشور ۳ تا مشخصه خوب دارد. یکی سرزمین پربها؛ دوم جمعیت پر بها و سوم مردمان زحمت کش. این ویژگیها باعث میشود مدیریت خیلی ساده شود و چالش های زیادی نداشته باشد.
طلبهای ایران از برخی کشورهای خارجی به خاطر فشار آمریکا پرداخت نمیشوند؛ نمونهاش ماجرای کره جنوبی. اگر مدیریت کشور را هم به فرموده شما آسان فرض کنیم و تاثیر تحریمهای آمریکا را کمتر از تحریمهای داخلی؛ اما وقتی این سرمایهها وارد کشور نمیشوند دست دولتها هم بسته میماند …
این طلبها که عددی نیست. فوقش ۱۰۰ میلیارد دلار. ما نباید وابسته به این عددها باشیم. همین الان درآمد دولت دو سه برابر هزینه کشور است. بنابراین اینها نباید مشکلی ایجاد کند. چند وقت پیش شنیدم که از یک مسئول پرسیدند چرا گرانی زیاد شده؟ او در جواب گفت بروید از ترامپ بپرسید. این چه جوابی است؟ ما آمریکا را بیرون کرده ایم و سالهاست که دیگر نمی تواند برگردد آن وقت الان برویم از ترامپ بپرسیم که چرا در کشور ما گرانی است. این ذلت است.
پس این طور که شما می فرمایید ما در وضعیت نامناسب اقتصادی فعلی به اندازه نیاز کشور درآمد داریم؟
بله کشور تولید و درآمد زیادی دارد. اما بیهوده هزینه میشود. هزینه رانت خواری و البته تزریق ارز به رانت خواران و هواداران خودش میشود.
مشکلات اقتصادی و معضلات کرونا این روزها فشار زیادی به مردم آورده است. مجلس طرحی برای کمک به معیشت مردم را به تصویب رساند که به یارانه ۶۰ و ۱۲۰ هزار تومانی هم مشهور است. نظر شما در این زمینه چیست؟
این طرح هم فایدهای ندارد و اجرایی نیست. مجلس و دولت در کنار هم ناکارآمد هستند. حالا یارانه ۴۰ هزار تومانی مثلا ۳ برابر شود چه تاثیری روی زندگی مردم دارد؟
عموما همه مسئولان حرف از مردم می زنند اما مردم ناراضیاند. چگونه می شود رضایت مردم را به دست آورد؟ وقتی میگوییم مردم همه کاره هستند چطوری میتوان این همه کاره بودن را به مردم نشان داد؟
این موضوع شرط دارد. شرط آن رضایت مردم است. وقتی شهری که ۱۰۰ هزار نفر رای دارد و نماینده آن شهر فقط با ۶ هزار رای وارد مجلس شده است یعنی مردم رضایت ندارند.
امید دارید که در انتخابات ۱۴۰۰ رای بیاورد؟
بله
در جایی گفتهاید که احزاب را قبول ندارید. چرا نظام حزبی را قبول ندارید؟
برای اینکه احزابی که داریم هیچ کارآمدی ندارند. در انقلاب ما این مردم مردم عامی بودند که وارد صحنه شدند و شهید دادند آن وقت الان احزاب و گروهها فقط دنبال امتیاز طلبی و رانت هستند. بنابراین نه تنها اعتقادی به احزاب ندارم بلکه آنها را مقابل انقلاب میدانم.
حالا اگر شما رای بیاورید تکلیفتان با این احزاب چیست؟
این گروه ها مثل کف روی آب هستند. به محض اینکه امتیازها از این گروه ها گرفته شوند، بخار می شوند و تمام. به قول امام (ره) این احزاب اصالت ندارند و کسی برای آنها هزینه نمیدهد. به طور مثال آیا کسی حاضر است برای این گروه ها کشته شود؟ الان هم می بینید که مردم به برخی از این گروه ها و دسته ها پشت کردهاند.
برنامه شما برای تبلیغات چگونه است؟
همین مصاحبه و صحبت با مردم. من نه احتیاجی به رانت دارم و نه سرمایه گذاری در این زمینه دارم. در سال ۹۲ کلا ۵۹ میلیون هزینه تبلیغات انتخابات کردم و آن هم ۳۰ میلیون تومان هزینه فیلم تبلیغاتی شده بود اما من برنامه ای جز صحبت با مردم ندارم.
شما یک دوره رای بسیار پایین
ی آوردید و یک دوره هم رد صلاحیت شدهاید. فکر می کنید غیر از خودتان شخص دیگری بتواند از عهده مسئولیت رئیس جمهوری بر بیاید؟
در سال ۹۲ از من چنین سوالی پرسیدند که کدام یک از کاندیداها را نزدیک به خودت میبینی؟ در جواب گفتم اگر کسی نزدیک به من بود که نمی آمدم ثبت نام کنم. همه حرف هایی که من در سال ۹۲ در انتخابات آن وقت زدم به وقوع پیوست.
زیربنای خانواده های ایرانی به خاطر گرانی کمر شکن روزبه روز از هم پاشیده تر می شود.و متاسفانه کسی به فکر مردم نیست. و روز بهروز قیمت کالاهای مورد نیاز مردم را بالا می برند. دیگر خانواده ها قد رت خرید ندارند و اعصاب وروان خود را از دست داده اند و نمی دانند چه خاکی به سرشان بریزند