این موضوع به چند عامل بستگی دارد، شاید مهمترین عامل، عامل روانی است که در اراده انسان نمایان میشود.
بدن در هشت ساعت نخست پرهیز از غذا گلوکز مصرف میکند و تقریباً هیچ تغییری در عملکرد سلولهای بدن مشاهده نمیشود. سپس بدن تا ۴ ساعت بعد شروع به تجزیه گلوکز ذخیره شده در قالب گلیکوژن در کبد و عضلات میکند. پس از آن، علائم کمبود گلوکز ظاهر میشود.
از جمله عواملی که بر توانایی جسم در تحمل خودداری از غذا تاثیر میگذارد، فرآیند متابولیسم است. متابولسم فرآیندی است که از طریق آن غذا به انرژی تبدیل میشود و با کاهش میانگین آن، تبدیل مواد غذایی ذخیره شده به انرژی کاهش مییابد، بنابراین بدن این مواد غذایی را برای مدت طولانی تری حفظ میکند و این بدان مفهوم است که مدت زمان طولانی تری بدون غذا زنده میماند.
آب و هوا نیز عنصر اثر گذار دیگری بر توانایی فرد برای زنده ماندن بدون غذاست، زیرا گرمای بالا به مفهوم کم آبی سریعتر بدن و سرما به مفهوم میزان متابولیسم بالاتر برای حفظ دمای بدن در نقطه طبیعی است.
میزان چربی در بدن، دیگر عامل تعیین کننده در این زمینه است؛ هرچه حجم چربی در بدن بیشتر باشد، توانایی زنده ماندن اعتصاب کننده بیشتر است، زیرا بدن انسان قندها، چربیها و پروتئینها را ذخیره میکند تا به او برای بقا در شرایط خطر کمک کند. در حالت گرسنگی، بدن ابتدا قندها، سپس چربیها و در نهایت پروتئینها را مصرف میکند.
با از بین رفتن گلیکوژن، بدن راهی غیر از گرفتن گلوکز از اسیدهای آمینه ندارد، زیرا سلولها شروع به تجزیه ذخایر چربی موجود در زیر پوست میکنند تا اسیدهای چرب را به دست آورند و از آنها به عنوان سوخت مستقیم استفاده کنند و از این طریق به گلیسیرین یا گلیسرول که میتواند به گلوکز تبدیل شود، دست یابند. این فرایند در سه روز نخست اعتصاب رخ میدهد و باعث ضعف و سستی بدن میشود.
دیدگاه تان را بنویسید