بر پایه چنین چشماندازی است که بخشهای اصلی صنعت خدمات مالی در جهان امروز مشتمل بر بانکها، بیمهها و بورسها آغوش خود را برای ارائه پارهای از خدمات با بهرهگیری از فینتک گشوده و بازآرایی خدمات بر اساس نوآوریهای فناوری اطلاعات را در دستور کار قرار دادهاند. گذشته از این فینتک برای شاخههای گوناگون صنعت و تجارت نیز انگیزه ایجاد کرده است که در کنار فعالیت اصلی خود، خدمات مالی جانبی دایر کنند. افزون بر این دو، شبکههای اجتماعی نیز در حال آزمودن ظرفیتهای خود برای ارائه خدمات مالیاند.
در این میان، بازار خدمات مالی در ایران نیز در سالهای اخیر تا اندازهای از فینتک متاثر شده است؛ اما میان آنچه در کشور ما در جریان است و دستاوردهای جهانی حوزه فینتک فاصله زیادی به چشم میخورد. برای این عقبماندگی چند علت میتوان برشمرد و از جمله نباید تاثیر محدودیت برآمده از تحریمهای آمریکا و خودتحریمی ناشی از نپذیرفتن FATF را نادیده گرفت. با این حال، به نظر میرسد که عدم آشنایی کافی مدیران صنعت خدمات مالی با تحولات پرشتاب حوزه فینتک یکی از مهمترین موانع رشد مطلوب فناوری مالی در ایران باشد. به دیگر سخن، با اینکه اصطلاح فینتک امروزه چندان در کشور ناشناخته نیست، محتوایی که در پس این عنوان وجود دارد، چنان که باید، حتی در میان دستاندرکاران و گردانندگان بازارهای مالی کشور فراگیر نشده است.
در چنین فضایی، نیاز به انتشار آثار علمی-پژوهشی، راهنماهای عملی و همچنین اخبار و گزارشهای رسانهای حوزه فینتک بیش از پیش در کشور احساس میشود. انتشار کتاب «فراگیری راهکارهای عملی فینتک از شرکتهای موفق» گامی در راستای پاسخگویی به نیاز یادشده محسوب میشود. یوشیکا کیتائو که یکی از مدیران صنعت خدمات مالی ژاپن است، در این کتاب با بهرهگیری از ارتباطات گسترده خود، راهکارهای مبتنی بر فینتک شرکتهای موفق را به قلم مدیران آنها گرد آورده و مجموعهای از چشماندازها و ایدهها را در اختیار خوانندگان قرار داده است.
با این حال، مولف در کتاب به تشریح رویدادها اکتفا نکرده است، بلکه پس از معرفی اجمالی فینتک، سیر تحول آن را برشمرده و در فصلهایی دیگری از کتاب چشماندازهای فناوری مالی و چالشهای آن را نیز مورد توجه قرار داده است. آنچه این کتاب را متمایز میکند این است که حتی مباحث تئوریک بیانشده در آن با مثالهای واقعی پشتیبانی میشود تا برای خواننده ملموس شود.
یکی دیگر از ویژگیهای کتاب یادشده این است که هم تالیفش محصول کارجمعی است و هم ترجمه آن. این اثر را محمدرضا فقیری، مهدی فراهانی، امین فراهانی و غلامرضا خوشسیما به فارسی برگرداندهاند.
آنچه در ادامه میخوانید گفتوگوی ما با یکی از مترجمان کتاب است. مهدی فراهانی در گفتوگو با عصر اقتصاد توضیح میدهد که چگونه میتوان میان فضای کتاب که بیشتر معطوف به بازار خدمات مالی ژاپن است با واقعیاتهای این بازار در ایران پیوند برقرار کرد به طوری که راهکارهای شرکتهای موفق جهان، برای ارتقای فینتک در کشور به کار آید.
یوشیکا کیتائو در کتابی که از او ترجمهکردهاید فینتک را به سه نسل تقسیم میکند و نامهای فینتک 1، 1.5 و 2 بر آنها میگذارد؛ اگر این تقسیمبندی را بخواهیم مبنا قرار دهیم، فعالیتهای کنونی حوزه فینتک در ایران با کدام نسل همخوانی دارد؟
برای پاسخ به این سوال باید در ابتدا به مرزبندی سه نسل فینتک پرداخت. فینتک ها به سه کلاس کلی تقسیمبندی میشوند: در فینتک 1 تمام خدمات بر بستر اینترنت لانچ میشود. در فینتک 1.5 ورود هوش مصنوعی، بیگدیتا، اینترنت اشیا و امثالهم به کمک لایه اول آمده است و در فینتک 2 تبادل ارزش در بستر بلاکچین را خواهیم داشت.
از سوی دیگر، باید گفت قرار گرفتن در هر یک از کلاسها لزوما به معنای تکمیل و پاس کردن تمامی آیتمهای هر یک از کلاسها نیست. بر این اساس میتوان گفت هماکنون بخشی از فینتک 1 و بخشی از فینتک 1.5 در کشور اجرا شده است و راه نرفته زیادی تا فینتک 2 در وجود دارد که از مهمترین دلایل آن میتوان نبود زیرساختهای لازم و ناهماهنگی سازمانها، نهادها، ارگانها در ایجاد بستر مالی یکپارچه در کشور برشمرد.
در این کتاب از یکسو میخوانیم که آینده فینتک با فناوری بلاکچین گره خورده است و از سوی دیگر، در کشور ما تلقی عمومی از فناوری یادشده این است که تنها در تولید و مبادله ارزهای دیجیتال کاربرد دارد؛ بلاکچین چگونه میتواند فینتک را متحول کند؟
از آنجا که مفهوم فینتک باعث شفافسازی فرآیندها میشود و با مبادله ارزش اطلاعات مبادله میشود، میتواند تحولات شگرفی در فرآیندهای جدید و خدمات مالی نوین ایجاد کند. درست است که تصور عموم مردم از کاربرد بلاکچین صرفاً در حوزه رمزارزهاست؛ اما بلاکچین نسل بعدی خدمات مالی در آینده خواهد بود. راهاندازی خدمات مالی، از جمله خدمات پرداخت مستقل، از سوی گوگل و فیسبوک در آینده می تواند یکی دیگر از کارکردهای بلاکچین در صنعت مالی باشد.
فصل چهارم کتاب که بزرگترین فصل را نیز به خود اختصاص داده، به معرفی راهکارهای شرکتهای موفق حوزه فینتک پرداخته است، اما بخش قابل توجهی از خدمات معرفیشده در این فصل مبتنی بر فرصتهای سرمایهگذاری در بازارهای بینالمللی و بورسهای خارجی یا استفاده از خدمات بانکی بینالمللی است؛ با توجه به اینکه چنین امکانهایی در دسترس شهروندان ایرانی قرار ندارد، آیا میتوان گفت که راهکارهای فینتک مبتنی بر آنها نیز در ایران کاربرد چندانی نخواهد داشت؟
اگر چه تحریمهای ظالمانه سبب شده است دسترسی شهروندان ایرانی به بازار های بینالمللی محدود شود، از سوی دیگر، این تحریمها بومیسازی جریانهای فینتکی را بر اساس تکنولوژی روز دنیا در کشور به دنبال داشته است. برای نمونه، استفاده از بیگدیتا و هوش مصنوعی در تجزیه و تحلیل مالی در کشور از رشد قابل ملاحظهای برخوردار شده است.
از سوی دیگر فینتکها در کشور نقش خطشکن را در مبادلات بینالمللی ایفا میکنند. به بیان دیگر، معابری را، با تغییر در ژنوم سطح دسترسیشان، باز میکنند؛ به طوری که در آینده شاید تعریف کنونی تحریمها خصوصاً در حوزه مالی بسیار متفاوت خواهد بود.
تحریمهایی که مبادلات مالی ایران را هدف قرار گرفتهاند و نپذیرفتن توصیههای FATF از سوی ایران بر چشمانداز فینتک در ایران چه تاثیری میگذارد؟
همانطور که پیشتر نیز بیان شد فینتکها باعث شفافتر شدن عملیات مالی میشوند؛ بنابراین نپذیرفتن توصیههای FATF سبب کاهش سهم از بازارهای جهانی و افزایش هزینههای مالی میشود. به بیان دیگر، وضع کنونی باعث میشود اولا؛ در حوزه بینالمللی، خصوصاً در صنعت پرداخت، ناگزیر از افزایش تعداد کارگزاران و بازیگران مالی شویم که هزینهها را افزایش میدهد و از سوی دیگر، دشواری دسترسی به بازارهای مالی جهانی از سهممان در مبادلات بینالمللی میکاهد.
یکی از پیشبینیهای کتاب این است که فینتک سبب خواهد شد شرکتهای تجاری وارد صنعت خدمات مالی شوند و در این حال، از تجربههای متضاد در دو کشور سخن میگوید. ما از یک سو، درباره بازار خدمات مالی در ژاپن میخوانیم که همراستا با این پیشبینی حرکت میکند و برای نمونه میبینیم که شرکت سونی، بانک سونی را به گروه خود اضافه کرده است و از سوی دیگر، با تجربه آمریکا روبهروییم که در جهت خلاف پیشبینی حرکت میکند و در این باره میتوان خروج شرکت جنرالالکتریک از کسبوکار مالی به دلیل سختگیرانهتر شدن قوانین نظارتی این حوزه را مثال زد. به نظر شما دلیل این تفاوت رویکرد چیست و کدام رویکرد در آینده وجه غالب خواهد بود؟
در پاسخ به این سوال باید یادآور شد که ساختار اقتصادی هر کشوری با دیگری متفاوت است. ژاپن اقتصادی بانکمحور و ایالات متحده امریکا اقتصادی (بازار) سرمایهمحور دارد. این دوگانگی در ساختار اقتصادی هر کشور می توان جست. با این توضیح، به صراحت نمیتوان پیشبینی کرد که کدام رویکرد در آینده غالب خواهد بود.
در بخش سخن پایانی کتاب جملهای طلایی به چشم میخورد؛ آنجا که میگوید اوبر (سرویس به اشتراکگذاری وسیله نقلیه) بخشی از صنعت تاکسیرانی و ایر بی.ان.بی (سرویس به اشتراکگذاری خانه) بخشی از صنعت هتلداری نیستند، بلکه آنها در صنعت «شبکههای اجتماعی» قرار دارند. در ادامه نتیجه گرفته میشود که صنعت «شبکههای اجتماعی» ما را با پدیده غیرضروری شدن زیرساخت (تاکسی، هتل و...) مواجه کرده است که این اتفاق در صنعت خدمات مالی نیز میتواند رخ دهد؛ خدمات مالی بینیاز از زیرساخت را چگونه میتوان توصیف کرد؟
همانطور که در کتاب نیز آمده است ورود فینتک باعث تغییر ماهیت صنایع شده است. استفاده از ابزارهای مالی در شبکههای اجتماعی همچون ویچت می تواند مثال عینی مناسبی باشد. این شرکت با ماهیت توسعه شبکه اجتماعی سهم بالایی از صنعت پرداخت چین را به خود اختصاص داده است؛ اما در نگاه اولیه مخاطب، ویچت یک شبکه اجتماعی به نظر میآید نه برنامهای برای صنعت پرداخت. در حوزه بانکی نیز شبکه اجتماعی در مقام پلتفرم میتواند به صورت واسطه عمل و ارتباط بنگاه و مشتریانش را تسهیل کند که وامدهی همتا به همتا (Peer to Peer of P2P) یکی از نمونههای موفق آن است.
معرفی کتاب
ترجمه کتاب «فراگیری راهکارهای عملی فینتک از شرکتهای موفق» نوشته و گردآوری یوشیکا کیتائو، مدیرعامل هلدینگ ژاپنی اس.بی.آی. تابستان 1398 به همت شرکت چاپ و نشر بازرگانی وابسته به موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی و با حمایت شرکت تامین سرمایه لوتوس پارسیان منتشر شده است.
محمدرضا فقیری (محمد رضا فقیری از مدیران ارشد نظام پولی و بانکی کشور و استادیار دانشگاه)، مهدی فراهانی (از مدیران میانی نظام پولی و بانکی کشور و استادیار دانشگاه)، غلامرضا خوشسیما (از مدیران اجرایی نظام پولی و بانکی کشور و استادیار دانشگاه) و امین فراهانی این اثر را به فارسی برگرداندهاند.
یوشیکا کیتائو مقدمه و سه فصل نخست این کتاب را خود نوشته، اما فصلهای چهار و پنج و سخن پایانی کتابش، به گردآوری تجربیات و دیدگاههای 18 تن از مدیران شرکتهای موفق فعال در حوزه فینتک (Financial technology) و دو استاد دانشگاه اختصاص یافته است. کیتائو در مقدمه کتاب در این باره چنین توضیح داده است: «از آنجا که میخواهم این کتاب متفاوت از کتابهای مقدماتی نوشتهشده توسط دانشگاهیان و صاحبنظران در حوزه مالی باشد، بر مدیران سازمانی که روز و شب برای ایجاد یک انقلاب فینتکی تلاش میکنند، تمرکز کردهام. من این افراد را مبارزانی در دستیابی به این انقلاب تلقی میکنم.»
فصل نخست کتاب با عنوان «انقلاب اینترنتی و سیر تکامل فینتک» به معرفی سه نسل از تکنولوژی مالی میپردازد و در فصل دوم که عنوان «تکامل گروه اسبیآی» برای آن انتخاب شده است به معرفی راهکاریهای مبتنی بر فینتک بهکارگرفتهشده در این این شرکت ژاپنی میپردازد.
«سابقه انقلاب فینتک» سرفصل سوم این کتاب است. مولف این فصل را به تشریح اصول مشترکی که شرکتها برای سرمایهگذاری در حوزه فینتک باید رعایت کنند، اختصاص داده است. در فصل چهارم که بیشترین صفحات این کتاب را به خود اختصاص داده است 17 تن از مدیران شرکتهای موفق فینتکی تجربیات خود را با خوانندگان کتاب به اشتراک گذاشتهاند. فصل پنجم کتاب نیز به قلم دو استاد دانشگاه به چالشهای فینتک از منظر «مسائل مربوط به موسسات مالی و سیستم حقوقی» پرداخته است.
کتاب «فراگیری راهکارهای عملی فینتک از شرکتهای موفق» را به قیمت 43 هزار تومان میتوانید از سایت شرکت چاپ و نشر بازرگانی به نشانی زیر بخرید:
https://www.cppc.ir/Book/detail/1238
منبع : عصراقتصاد
دیدگاه تان را بنویسید