معامله قرن
سران رژیم صهیونیستی دور جدیدی از فشار بر کشورهای منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا برای اجرای طرح معامله قرن آغاز کردهاند. دولت نتانیاهو از این طریق به دنبال بیشتر کردن محبوبیت خود و رهایی از مخمصه انتخابات اخیر کنست است.
در یک ماه گذشته، سران رژیم صهیونیستی بر کشورهای منطقه به ویژه اردن و دولت خودگردان فلسطین(مستقر در کرانه باختری) فشار آوردهاند تا طرح آمریکا موسوم به معامله قرن را بپذیرند. این طرح چیست و چه پیامدی برای منطقه ما دارد؟!
معامله قرن که به طرح صلح ترامپ نیز معروف است، طرحی است که رئیس جمهور آمریکا آن را بیان کرده است که گفته میشود داماد وی جرد کوشنر تدوینگر آن بوده است. این طرح تمام قطعنامههای سازمان ملل و توافقات گدشته را زیر پا گذاشته و شکلی جدید به خاورمیانه میدهد. بر این اساس، نیمی از کرانه باختری مانند یهودا و سامره و نیز دره اردن را اسرائیل تصرف میکند، بیت المقدس پایتخت رژیم صهیونیستی اعلام میشود و ایودیس در چندکیلومتری این شهر پایتخت فلسطین خواهد شد. البته محلههای عربی بیت المقدس به فلسطین داده خواهد شد. تل آویو هم فلسطین را به رسمیت خواهد شناخت. زمینهای فلسطینیان در 1948 با زمینهایی در صحرای نقب معاوضه خواهند شد. خلاصه که دولت فلسطین فقط در نیمی از کرانه باختری و البته نوار غزه حاکمیت خواهد داشت.
موارد فوق فقط پیامدهای سرزمینی معامله قرن البته در ظاهر است. بر این اساس آوارگان فلسطینی حق بازگشت که سازمان ملل آن به آنها داده، از بین میرود و آنها مجبورند در اردوگاههایی در مصر و اردن سکنا گزینند. همچنین نیروهای مقاومت فلسطین به عنوان تروریست شناخته میشوند و دولت فلسطین نیز نباید ارتش داشته باشد. کشورهای عربی نیز رابطه دیپلماتیک خود را با تل آویو افزایش خواهند داد. البته فلسطین حق عضویت در سازمان ملل را از دست خواهد داد.
طرح معامله قرنن اگرچه یک سال پیش اعلام شد، اما در یک ماه اخیر فشارهای زیادی برای اجرای آن بر کشورهای منطقه وارد میشود. این کار چند دلیل دارد. اولین دلیل این که نتانیاهو و حزب متبوعش یعنی لیکود در آخرین انتخابات کنست، پارلمان اسرائیل، نتوانستند اکثریت پارلمان را به دست بگیرند و به عبارت بهتر شکست خوردند. نتانیاهو مجبور شد با رهبر جریان سیاسی آبی-سفید یعنی بنی گانتس ائتلاف یا به بیان بهتر معامله انجام دهد و او را به وزارت جنگ منصوب کرد تا پس از 18ماه، جایگزین خود در نخست وزیری رژیم صهیونیستی شود. اگر بنی گانتس هم یاور نتانیاهو در به ثمر رساندن این طرح است، اما نتانیاهو بیشتر به دنبال افزایش محبوبیت خود است تا با زدن زیر قول و قرار خود با جناح سیاسی مخالفش، با برگزاری انتخابات پارلمانی جدید بتواند نخست وزیری خود را تحکیم بخشد. اگر نتانیاهو نتواند به نخست وزیری خود ادامه دهد، برای اتهام درایفت رشوه باید دادگاهی شود. پس تنها راه نجات نتانیاهو از حبس، تداوم نخست وزیری است و معامله قرن او را در این راه یاری خواهد کرد.
بعضی از احزاب راستگرای اسرائیل نیز در حال تشکیل یک گروه فشار بر نتانیاهو هستند تا بخشهایی از کرانه باختری را به خود الحاق کرده و سایر مفاد این طرح را به رسمیت نشناسد. این گروه شدیدا با به رسمیت شناختن فلسطین مخالفت میکنند. اما به نظر میرسد این گروه میخواهد نقشه نتانیاهو را برای افزایش محبوبیت خود خنثی سازند.
از طرف دیگر، شیوع کرونا در آمریکا و لرزاندن پایه اقتصاد این کشور، کاخ سفید را با مشکلات بسیاری مواجه کرده است. نتانیاهو بدش نمیآید به این بهانه، امتیازات بیشتری از آمریکا در معامله قرن بگیرد. در غرب آسیا و شمال آفریقا نیز کشورها با کرونا دست و پنجه نرم میکنند و بعضی از این کشورها در مواجهه با مشکلات ناشی از کرونا به سختی در برابر خواست اسرائیل میتوانند مقاومت کنند.
البته اتحادیه اروپا معامله قرن را به علت نادیده گرفتن راهکار دوکشوری و زیرپا نهادن مرزهای 1967 رد کرده است، اما طرف حساب صهیونیستها هیچ وقت اروپاییها نبودهاند و آنها به حمایت آمریکاییها دلگرمند. این عضو حق وتو دار در شورای امنیت سازمان ملل نمیگذارد که اسرائیل با مشکلی از سوی اروپاییها مواجه شود همانگونه که تا کنون نگذاشته است. آمریکا در همین راستا اردن را به بهانه تحویل ندادن تروریستها تحت فشار قرار داده است اما همه میدانند که مخالفت اردن با طرح معامله قرن باعث این فشار شده است.
امارات متحده عربی نیز در راستای منافع تجاری خود محرک اجرای این طرح شده است به گونهای که العتیبه، سفیر این کشور در واشنگتن مقالهای در روزنامه اسرائیلی یدیعوت آحرونوت منتشر کرده و در آن از همکاری نزدیک ابوظبی و تل آویو سخن گفته است.
به هر حال، معامله قرن بیش از آن که طرحی برای رژیم صهیونیستی و صلح بین اعراب و اسرائیل باشد، طرحی برای نجات نتانیاهو است و باید آن را در این ظرف تحلیل کرد.
سجاد کمالی
دیدگاه تان را بنویسید