صیادی و مشاغل مرتبط با دریا، یکی از منابع اصلی امرار معاش مردم جنوب ایران است. صیادان با وجود مشکلات فراوان مثل سپری کردن ماه های طولانی روی دریا جان خود را به خطر می اندازند و تنها چیزی که آنان را استوار نگه میدارد عشق به کار و دریاست. این مرزنشینان سالها در همسایگی خلیج فارس زندگی کرده اند و بهتر از هر کسی قدردان آن هستند.
به حوالی میدان رئیسعلی دلواری بندر بوشهر که برسی، مجسمه استوار این شهید راه میهن، هشیار در حال نظارهی دریاست. گویی می خواهد بگوید ما تا انتهای تاریخ نگهبان ایران و هر چیزی که متعلق به آن است هستیم. درست سمت چپ این مجسمه به اسکله صیادی جفره میرسیم که جاده خاکی آن تا پای لنج ها می رسد.
لنج هایی که دیگر چوبی نیستند و جای خود را به شناورهای فایبرگلاس داده اند. دو ناخدا که گرد پیری بر روی موهایشان نشان از سالها صید و سفر دارد، در حال ترمیم تورهای خود هستند. کافی است بگوییم قصد داریم در خصوص خلیج فارس صحبت کنیم تا سفره دلشان را باز کنند.
یکی از این صیادان با حسرتی آشکار به ایسنا گفت: خلیجفارس روزی فارس بود که تا خور کویت بدون مزاحمت برای صید ماهی می رفتیم. متاسفانه امروز دچار وضعی شده ایم که در خلیج فارس توسط کشورهای عربی شاهد برخوردهای نادرستی با صیادان ایرانی هستیم.
او با بیان اینکه صیادان به شدت درگیر بروکراسی های اداری شده اند، ادامه داد: اداره بندر، شیلات، دریابانی و سایر دستگاههای مرتبط در گذر سالهایی که رونق و جهش تولید نامگذاری می شوند برای انجام هر گونه کار اداری هفته ها و ماه ها صیادان را معطل می کنند. اما جهش تولید یعنی زمانی که پدران ما ماهی و سبزی و میوه را با هم کشورهای حاشیه خلیج صادر می کردند و درآمد آن، خرج رونق کشور می شد.
این صیاد خاطرنشان کرد: جدا از مشکلات آن سوی خلیج فارس، در داخل هم دچار بی مهری هایی هستیم. صیادان به محض ورود به محدوده سایر شهرستان ها و استان های ساحلی مورد برخورد قهری قرار می گیرند و دریا هم به نوعی تکه تکه شده است.
وی با اشاره به پیشرفتهای کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس گفت: در حالی که ما درگیر حل مشکلات اداری خودمان هستیم، در آن سوی آب ها دارند جزیره نخل می سازند و شناورها حق ورود به محدوده ۱۲ مایلی آن ها را ندارند. با این شرایط خیلی از صیادها و لنج فروش ها به سوی مشاغل دیگر رفته اند. البته این را هم بگویم بازگشت همه ما که نسل اندر نسل از دریا ارتزاق کرده ایم، به دریاست و جای دیگری احساس آرامش نداریم.
او در حالی که با اشاره دست، تل هایی از نخاله را به ما نشان می داد گفت: ما باید از رفع مشکلات کوچک شروع کنیم تا بتوانیم عیب های بزرگ را رفع کنیم. وقتی ما در مدیریت یا ساخت یک اسکله عاجزیم، نمی توانیم به داشتن خلیج فارس افتخار کنیم. چرا پیمانکاری که اسکله را لایروبی کرده باید خاک های حاصل از آن را دقیقاً روی همان اسکله رها کند و به بیرون حمل نمی کند؟ همین خاک دوباره با باد به درون دریا برمیگردد و ما محتاج لایروبی می شویم. چرا وضعیت روشنایی و راه دسترسی اسکله باید اینطور باشد که شب ها لنجداران نتوانند به محل کار خود مراجعه کنند؟
بعد می گوید بنویسید که تیر برق های اسکله جفره در خلیج فارس را با یک تپه خاک و نخاله مهار کرده اند تا روی زمین نیفتد!
دیگر ناخدای اسکله جفره که او هم تمایل نداشت نامش را بگوید بیان کرد: یکی از معضلات خلیج فارس که سال هاست داریم آن را فریاد می زنیم ورود فاضلاب به دریا است. لوله های قطوری که فاضلاب را به دریا می ریزند باعث شده تا من به عنوان صیاد سال ها آرزوی شنا کردن در ساحل خلیج فارس را داشته باشم. مسئولین آب و فاضلاب و شهرداری یا هر کس دیگری که در این سمت مسئولیت دارد باید پاسخگوی چنین معضلی باشد.
وی اضافه کرد: تمام گسّارها و مرجان های ساحل بوشهر به خاطر ورود فاضلاب مرده اند و رنگ آن ها تغییر کرده است. اسکله جفره، پارک صدف و اسکله صلح آباد را ببینید که چطور فاضلاب با شدت وارد دریا می شود. ما از همه رسانه ها انتظار داریم تا کل حاشیه خلیج فارس در استان بوشهر را ببیند و در مورد آلودگی ها بنویسند و مستند سازی کنند. حتی چند وقت پیش مسئولینی از شهرداری به اسکله مراجعه کردند و به جای رفع این مشکل، کانال ورودی آب سطحی به اسکله بزرگتر کنند.
گرچه این ناخدایان مسن، در ظاهر سنتی به نظر می رسند، اما با سفر به بسیاری از کشورهای حاشیه خلیج فارس دیدگاه هایی فراتر از یک شهروند ساده دارند. یکی از این ناخدایان گفت: اگر زنجیره ی اقدامات در حوزه دریا به خوبی انجام شود نیازی نیست که صیادان با امکانات اولیه و سختی کار زیاد به دل طوفان بزنند. در آن زمان ما توریست ها را سوار قایق های خود می کنیم و با نشان دادن ماهی های خلیج فارس و ماهیگیری سنتی به آنها، کسب درآمد می کنیم.
اسکله، محل گذران ساعات زیادی از زندگی صیادها و جاشوهاست. آن ها برای بهبود وضعیت محل کار خود پیشنهاداتی داشتند: اولین کاری که مسئولین می توانند برای بهتر شدن شرایط صیادی در این اسکله انجام دهند، رسیدگی به شرایط زیرساختی آن و تبدیل کردنش به یک بندر استاندارد است. ساختن یک سایه بان برای صیادها که مجبور نباشند زیر آفتاب سوزان بوشهر تورهای خود را درست کنند، تخلیه نخاله های باقی مانده از لایروبی و آسفالت کشی اسکله ابتدایی ترین اقداماتی است که می توانند انجام دهند.
"فاضلاب را روی اسکله های بوشهر قطع کنید. باور کنید زمانی را به یاد می آورم که مردم هر زمان هوس قلیه ماهی می کردند به جلوی منازل خود روی پل جفره می آمدند و دوتا ماهی شعوم بزرگ برای نهارشان می گرفتند. در همین اسکله ما وقتی غوص می کردیم، بمبک (کوسه) پرچمی میدیدم." این هم دردی است از هزاران درد این روزهای خلیج فارس تنها...
از دو ناخدای باتجربه خداحافظی میکنیم و به طرف سازه ای می روم که شبیه به وسایل شهربازی است. آقای بوالوردی و دو صیاد جوان تر در حال ساخت این وسیله هستند. از آن ها در مورد سازه ای که درست می کنند می پرسم: این یک زیستگاه مصنوعی است. کاری که ما داریم انجام می دهیم، پیش پا افتاده ترین کاری است که فقط کشورهای جهان سوم به آن دست می زنند. در کشورهای پیشرفته، دولت ها خودشان با قرار دادن بقایای هواپیماها و ماشین های اسقاطی در دریا، زیستگاه مصنوعی درست می کنند.
او اضافه کرد: زیستگاه مصنوعی باعث می شود تا ماهی ها اطراف آن جمع شوند و با به وجود آمدن مرجان ها که منبع اصلی غذای ماهی ها هستند، اکوسیستم جدیدی به وجود بیاید. در کشورهای پیشرفته با اقدامات تشویق کننده و حمایتی، صیادها را راغب به ایجاد زیستگاه های مصنوعی میکنند اما متاسفانه ما مجبوریم با هزینه شخصی خود این اقدامات را انجام دهیم.
بوالوردی هم مثل سایر صیادان روی اسکله، خلیج فارس را خانه خود می داند و دغدغه های زیست محیطی زیادی دارد: "سازمان شیلات می تواند با ساخت سازه های مناسب که به محیط زیست دریا هم آسیبی نرساند در این مسیر فعالیت کند. حتی صیادان هم می توانند برای این کار با شیلات مشارکت کنند و برای حمل آن ها به دریا اقدام کنند. چنین همکاری باعث سود هر دو طرف می شود. البته شیلات در سال های قبل با ساختن سازه هایی به نام سنگ شیلاتی و ریختن آن ها به دریا باعث شد اتفاقات خیلی خوبی برای افزایش ماهی ها بیفتد که امیدواریم این موضوع ادامه دار شود."
از او دلیل کم شدن ماهی در سال های اخیر را می پرسیم و پاسخ می دهد: در سال های اخیر به خاطر افزایش صید و روش های نامناسب صید، جمعیت ماهی ها بسیار کم شده و شیلات می تواند با ادامه دادن این کار باعث احیاء اکوسیستم دریا شود. امیدوارم شیلات هم با تشویق صیادان به ساخت زیستگاه های مصنوعی، کم شدن ماهی های خلیج فارس را جبران کند.
وی اضافه کرد: هر صیادی که این کار را انجام دهد سودش به بقیه هم خواهد رسید، چون که با ساخت یک زیستگاه، جمعیت ماهی در محدوده آن نیز زیادتر خواهد شد و گسترش این کار مثل زنجیر باعث بهتر شدن شرایط می شود.
در سهمیه بندی سوخت صیادها فراموش شده اند
وقتی از مشکلات صیادان از او سئوال کردیم، او سفره ی دلش را گشود و گفت: در مورد مسئله سهمیه بندی سوخت، همیشه آخرین افرادی که به یاد آورده می شوند صیادها هستند. در همین آخرین تغییر قیمت نیز دوباره صیادها فراموش شدند و پس از سه الی چهار ماه پیگیری بالاخره سهمیه ای به صیادان نیز اختصاص یافت.
بوالوردی افزود: یک مشکل دیگر که سال هاست وجود دارد اسکله هایی است که هنوز تاسیسات در آن ها وجود ندارد. آب، برق، آسفالت، پارکینگ، جای قایق ها و بسیار مشکلات دیگر در اسکله ها وجود دارد که هنوز حل نشده. اسکله جفره یکی از قدیمی ترین و بزرگترین اسکله های بوشهر است که از داشتن یک سوله محروم است.
اسکله ها، قشنگی شهر هستند
صیاد جوانی که شاهد مکالمه ما بود نیز به این گفتگو اضافه شد و گفت: اسکله ها، قشنگی شهر هستند و خیلی از مسافرها، اولین نقطه ای که در بوشهر بازدید می کنند اسکله است. اما متاسفانه اسکله جفره از داشتن یک سطل زباله هم محروم است. این تل های خاک (اشاره به تل های نخاله باقی مانده از لایروبی اسکله) را ببینید که آدم را یاد زمان جنگ می اندازند.
او اضافه کرد: در کشورهای خارجی چه آسیایی و چه اروپایی، زیباترین شهرها، شهرهای بندری هستند. قشنگی شهرهای بندری هم اسکله آنهاست زیبا بودن اسکله باعث جذب توریست می شود که متاسفانه در بوشهر چنین امکانی نداریم. تمیز و مدرن بودن اسکله و فراهم شدن فضای کار راحت برای صیادان باعث جذب توریست داخلی و خارجی به شهر خواهد شد.
بعد از ۳۰ سال از صیادان چه می ماند
صیادی دیگر نیز با اشاره به قرار نگرفتن شغل صیادی در ردیف مشاغل سخت اظهار کرد: مشکل بیمه هم یکی دیگر از مشکلات ماست که باید ۳۰ ساله محاسبه شود. همه ی صیادهایی که میشناسم دیسک کمر و گردن دارند و بعد از ۲۰ سال کار کردن دیگر قادر به کار کردن نیستند. بعد از ۳۰ سال کار کردن دیگر چه چیزی از ما باقی مانده است؟
همه ی این صیادها دلِ پری از مشکلات داشتند، اما وقتی اسم خلیج فارس را می شنیدند، چشمانشان برق می زد. بوالوردی در خصوص نقش خلیج فارس در زندگی مردم بوشهر گفت: رابطه ما و خلیج فارس یک رابطه خونی است که نسبت به آن عرق و تعصب زیادی داریم. حتی اگر از نظر معیشت و مشکلات تحت فشار باشیم اما بودن در کنار خلیج فارس باعث روحیه و دلگرمی ما می شود. نه فقط ما ساکنین حاشیه خلیج فارس، همه ی ایرانی ها عشق خلیج فارس را می خورند. فارسی بودن نام این خلیج در طول تاریخ باعث غرور ملی ما می شود.
افزایش قیمت ها صیادان را متضرر کرده است
در شهر بوشهر، اسکله های صیادی کوچک و بزرگی قرار دارند که هرکدام میزبان صدها لنج و قایق کوچک و بزرگ است. یکی از اسکله ها در کرانه شرقی بوشهر اسکله "صلح آباد" نام دارد. شغل سنتی بسیاری از ساکنین این محله نیز صیادی است و در این اسکله پر رونق نیز پای صحبت های چند صیاد نشستیم.
یک صیاد در اسکله صلح آباد گفت: گرانی ادوات و سوخت یکی از بزرگترین مشکلات ماست. مشکل سهمیه سوخت ما بعد از مدت زیادی حل شد، ولی سهمیه ای در طول یک ماه به صورت دو بار و هر بار ۶۰۰ لیتر است که در صورت نگرفتن، می سوزد.
وی افزود: تور و بند و گرگور که نیازهای اولیه صید است نیز به طور زیادی افزایش قیمت داشته است و متاسفانه اقلام تولیدی داخل کشور کیفیت لازم برای کار را ندارند و یک بار مصرف هستند. موتور قایق هم مثل بقیه اقلام افزایش قیمت داشته است.
این صیاد کمی فکر کرد و بعد با لحنی گله مند گفت: عوارض اسکله که به شیلات پرداخت می شود سال به سال بیشتر می شود و از نظر خدمات در سطح پایینی است و آن خدمات هم توسط تعاونی صیادان انجام می شود. اسکله صلح آباد به صورت اجارهای در آمده و حتی صیادان همین محل نیز باید کرایه استفاده از مکان را پرداخت کنند.
کرونا باعث شده دریا رفتن سودی نداشته باشد
او با اشاره به تاثیر کرونا بر شغل صیادی اظهار کرد: به دلیل کمتر شدن ماهی در خلیجفارس، صیادها مجبور هستند ادوات بیشتری با خود ببرند اما میزان صید از قبل کمتر شده است. حالا هم کرونا باعث شده تا قیمت ماهی به شدت پایین بیاید و دریا رفتن سودی نداشته باشد.
این روزها صیادی از روش های سنتی خارج شده و با سایر علوم و تکنولوژی درگیر است. این صیاد با اعتراض به پیش بینی های سازمان هواشناسی گفت: معضل دیگری که گریبانگیر ما شده اعلام خروج ممنوع است. بارها و بارها شده که از طرف هواشناسی اعلام "خروج ممنوع" شده اما ما عملاً شاهد بهترین هوا بودهایم و یا برعکس، اعلام هوای صاف شده و ما میبینیم که نمی توان به دریا رفت! صیادها درباره آب و هوای محل زندگی خود آگاه هستند و میدانند چه موقع و به کجا بروند که دچار مشکل نشوند.
او هم مثل همهی مصاحبه شوندگان دیگر نگران محیط زیست دریا بود و گفت: مشکل چندین ساله ما هم مثل بقیه نقاط ساحل بوشهر ورود فاضلاب به دریاست. سالهاست که مسئولین می آیند و میبینند و می روند اما اتفاقی نمی افتد. به نظر من رفع این معضل از رنگ کردن هر سال بلوارهای شهر اولویت بیشتری دارد. همین حالا که بیماری و ویروس همه جا را گرفته، خروجی این فاضلاب پر از دستکش و ماسکهای استفاده شده است که به اسکله می ریزد. این اسکله تا حالا سه بار لایروبی شده که دقیقا به خاطر همین فاضلاب دوباره نیازمند لایروبی میشود.
بدن صیادها پس از ۱۵ سال کار فرسوده می شود
این صیاد با اشاره به سختی ها و دشواری های کار صیادی گفت: ما حق بیمه خود را پرداخت می کنیم اما جزو مشاغل سخت محسوب نمیشویم. خود من دچار مشکلات زیادی در شانه و کتفم هستم اما برای ارتزاق مجبورم که باز هم به دریا بروم. اگر شیلات موضوع کارفرمایی صیادان را در بیمه قبول کند بسیاری از مشکلات ما در زمان بازنشستگی رفع خواهد شد. اگر بیمه ما ۲۰ ساله محاسبه شود، من امروز مجبور به دریا رفتن نیستم و در روز تعطیل استراحت می کنم. بدن صیادها پس از ۱۵ سال کار فرسوده می شود و همه ی ما مجبور به ادامه کار می باشیم.
آب های سطحی ورودی به اسکله مدیریت شود
آقای جمالی، موادکار اسکله صلح آباد است. از او می پرسم موادکار یعنی چه، میگوید: موادکار تعمیر قایق و لنج فایبرگلاس را انجام میدهد. اگر بدنهی قایقی شکسته باشد یا سوارهای آن خراب باشد یا نیاز به یخچال داشته باشد آن را می سازد.
او با اشاره به لوله قطور ورود آب های سطحی به اسکله گفت: آب های سطحی که به اسکله میریزند باید مدیریت شوند. چندین بار از اداره بهداشت به اینجا آمدهاند و گزارش نوشته اند اما شهرداری گفته که این کار بسیار هزینه بر است. حتی همین ماهی های ریزی که میبینید، از همین فاضلاب تغذیه می کنند و فردا صید میشوند و به خورد من و شما می روند. من به شخصه به هیچ وجه حاضر نیستم دستم را در آب اسکله بزنم. در این شهر همه در جریان این مشکل هستند و حتی از طریق تعاونی صیادی هم پیگیری کرده ایم اما این مشکل همچنان با ماست.
اگر مسئولین پای درددل صیادان بنشینند...
موادکاری نیز عضوی از خانواده صیادی و مشاغل مرتبط با دریاست. این موادکار که سابقه سال ها صیادی نیز داردگفت: بیمه صیادان باید جزو مشاغل سخت باشد چون فشار این کار بی نهایت بالاست. گرمای تابستان و سرمای زمستان، سنگینی کار، نداشتن جای مناسب روی دریا و خیلی مشکلات دیگر باعث طاقت فرسا شدن این کار می شود. هر مسئولی که مایل بود می تواند در این هوای مناسب تشریف بیاورد تا او را سوار قایق کنیم و ببینیم آیا می تواند شرایط را فقط تا پیچ کانال (اشاره به مسافتی نزدیک) تحمل کند؟ اگر مسئولین پای درددل صیادان بنشینند می گویند اینها چه کسانی هستند که این شرایط را تحمل می کنند و اینجا کار می کنند.
جمالی با شنیدن نام خلیج فارس، با لبخندی تلخ پاسخ می دهد: "این خلیج همیشه فارس متعلق به ایران و ایرانی است و ما از همسایگی با این خلیج لذت می بریم و عشق می کنیم. شاید هر کسی دیگری به جای ما باشد سر به بیابان بگذارد. من تقریبا روزی یازده ساعت را در اسکله و در کنار خلیج فارس هستم، دوست دارم به اینجا که به نوعی خانه اول من است رسیدگی شود و شرایط خوبی داشته باشد. امیدوارم که مسئولین بزرگی صیادان را ببینند و کمی هم شده به فکر ما باشند. "
دیدگاه تان را بنویسید