محمد کشتیآرای هفتم اردیبهشت ماه از هجوم مردم برای فروش طلا و کاهش نقدینگی طلافروشها به دلیل تعطیلی ۵۰ روزه بازار طلا خبر داد. به گفته او افراد زیادی از دهک پایین تا بالای جامعه در روزهای اخیر برای فروش طلا و جواهر خود به واحدهای طلافروشی در بازار طلا و جواهر مراجعه کردهاند.
طبق این خبر دهک پایین جامعه برای تأمین امرار معاش و دهک بالا برای پاس کردن چک و پرداخت بدهیهای خود نسبت به فروش طلاهای خود اقدام میکنند. آنچه میتواند به دلیل تاثیر منفی کرونا بر کسب و کارها و توان اقتصادی جامعه ارزیابی شود.
این در حالی است که طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، اقتصاد ایران در حالی با معضل کرونا مواجه شد که متغیرهای اقتصاد کلان وضعیت مناسبی را نشان نمیدادند. براساس اعلام مرکز آمار ایران نیز رشد اقتصادی در ۹ ماهه نخست سال ۱۳۹۸، در حدود منفی ۷.۶ درصد و رشد اقتصادی بدون نفت نیز تقریباً صفر و همچنین، نرخ تورم نقطه به نقطه نیز در پایان بهمن ماه ۲۵ درصد بوده است. از سوی دیگر دولت به لحاظ منابع در تنگنا قرار داشت و کسری بودجه دولت یکی از معضلات مهم اقتصاد ایران برای سال ۱۳۹۹ پیش بینی میشد. در چنین شرایطی، اپیدمی کرونا هزینههایی را به دولت تحمیل کرد و به نظر میرسد کاهش تولید ناشی از شیوع کرونا، اقتصاد را با تورمهای بالاتر و رشدهای اقتصادی پایینتر مواجه سازد.
در این شرایط هجوم مردم به طلافروشی برای فروش چنانچه کشتی آرای اظهار کرده است میتواند در راستای حل معضلات اقتصادی ناشی از شیوع کرونا باشد، از امرار معاش تا پاس کردن چکها و پرداخت بدهیها.
از سوی دیگر با توجه به رکود اقتصادی ناشی از شیوع کرونا برخی پیش بینیها از افزایش قیمت جهانی طلا خبر میدهند. همین هم موجب شده تا گروهی، اعلام خبر هجوم مردم به طلافروشیها را در این شرایط نادرست بخوانند. چون دارندگان طلا در ایران با دیدن افزایش عرضه، نگران ریزش قیمتها برخلاف پیش بینی افزایش قیمت جهانی طلا میشوند و به فروش طلای خود اقدام میکنند. همین نیز منجر به التهاب در بازار میشود.
این در حالی است که برخی دیگر از کارشناسان نظر متفاوتی در این باره دارند. چنانچه همایون دارابی کارشناس بازار سرمایه و بورس در این باره گفت: «در بازار جهانی، وضعیت طلا بسیار پیچیده است و این به پیچیدگی طلا به عنوان یک مقوله سرمایهگذاری برمیگردد که درک رفتار آن را خیلی سخت میکند.» بر این مبنا «انتظار افزایش یا کاهش قیمت طلا، اصلا مطرح نیست و به این سادگی نمیتوان آن را پیش بینی کرد.»
تقارن زمانی هجوم به طلافروشیها با رشد بازار بورس
هجوم نقدینگی به بازار بورس در شرایطی است که رشد بورس تهران از سوی اغلب کارشناسان اقتصادی در روزهای کرونازده اقتصاد آن هم در شرایط ایران و برخلاف بازارهای بورس مهم جهان، بسیار عجیب به نظر میرسد و به گفته سیامک قاسمی از کارشناسان این حوزه، ورودی نقدینگی و جو روانی بر بازار حاکم است و از این رو، هر تحلیل مالی درباره آینده بورس اشتباه است. همین امر نیز گذاردن همه تخم مرغها در سبد بورس را به یک تهدید تبدیل میکند به ویژه آن که اغلب مردم بدون آگاهی و اطلاع و تنها با شنیدن سود بالای این بازار وارد بورس شدند.
اما از سوی دیگر گروهی دیگر از کارشناسان بازار روند صعودی بورس در ایران را عجیب تلقی نمیکنند. چنانچه دارابی بر این نظر است که «اتفاقا این امر عجیب نیست. ما هیچ وقت در بازار جهانی ادغام نبودیم. یعنی سرمایه بینالملل به سمت بورس و هیچ بخش دیگری از اقتصاد ما در جریان نبوده است و به همین خاطر ما از تلاطمهای بازارهای جهانی همیشه به دور بودهایم؛ چه در دورهای که بورسهای جهانی رشد میکردند و ما درحال درجا زدن بودیم؛ چه امروز که آنها افت میکنند و ما درحال رشد هستیم. چون عموماً متغیرهای حاکم بر بازار سرمایه ایران، متغیرهای بینالمللی نیست و بیشتر مبادلات و معادلات داخلی بر بازار تأثیر میگذارد.»
هجوم به طلافروشی؛ پرش به بازار بورس
او در این باره بر این نظر است: «ما اکنون شاهد دو مسئله هستیم. اول اینکه خانوادههای ایرانی به صورت سنتی، طلا نگهداری میکنند و از آن برای روز مبادا و شرایطی همچون امروز که کسبوکارها خوابیده یا درآمدها قطع شده است استفاده میکنند؛ بنابراین طبیعی است که گروهی از خانوادههای سطح پایین و متوسط جامعه، اقدام به فروش طلای خود بکنند. اما مسئله دوم این است که در بازار سرمایه صرفنظر از ورودی بسیار زیاد، شاهد رقمهای سنگینی از طرف شخصیتهای حقیقی و حقوقی هستیم که به نظر میرسد حرکت بازار هم تا حدودی ناشی از این پولهای بزرگ باشد. یعنی تنها مسئله، ورود پولهای خرد در بازار نیست بلکه در شرایط کنونی دو قشر درحال ورود به بازار هستند یکی صاحبان پولهای خیلی زیاد و یکی هم پولهای خیلی کم که در حال حاضر اولی غلبه دارد.»
وی همچنین با تأکید بر اینکه احتمال ریزش قیمت طلا در این شرایط وجود ندارد، میافزاید: «اما با توجه به وضعیت بازار ارز و بورس، اینکه بازار ارز و طلا بتوانند خود را از سایه بازار بورس، خارج کنند دور از انتظار است.»
آنچه از این منظر فرصت خوبی است تا بانک مرکزی ذخایر طلا و ارز خود را ترمیم کند. چنانچه به گفته او، آمارهای بانک مرکزی هم نشان داده است که بانک مرکزی در این مدت بر خلاف دورههای قبلی که ارزها را در بازار میفروخت؛ از بازار ارز جمعآوری میکند.
اما از نظر این گروه نیز دوران رشد بازار بورس هم پایانپذیر است، هرچند میتوان با برنامهریزی این دوران را طولانیتر کرد. چنانچه دارابی میگوید: «هر بازاری، دوران رشد و دوران استراحت و سیاه خود را دارد. اما اگر دولت به صورت دقیق برنامهریزی کند و بتواند بر تفکرات چپ و سوسیالیستی غلبه کند و اجازه عرضه شرکتهای بزرگ دولتی در بازار را و ترمیم پتانسیل بازار را بدهد، همچنین اجازه ندهد که تنها با ورود نقدینگی، قیمت بالا برود میتوان برای مدتی طولانی در انتظار رشد بازار بورس بود. اما باید به این مثلاً نیز توجه کرد که فرهنگ سرمایهگذاری در ایران ایراد دارد. مردم ما اغلب زمانی برای خرید چیزی صف میکشند که گران شده باشد. فرقی ندارد چه چیزی باشد بورس، ارز، طلا، ماشین یا حتی ملک، آن زمان برای خرید اقدام میکنند. این رویه رفتاری مشکل دارد و اگر بخواهند با این طرز تفکر در بازار بورس و سایر بازارها رفتار بکنند با مشکل مواجه میشوند، اما امیدواریم که پتانسیلهای بازار به گونهای رقم بخورد و برنامهریزی دولت در جهت تجدید قوای بازار باشد تا بازار بورس بدون ریزش باشد.»
نقش دولت در شرایط کنونی
رویه دیگر ماجرا
در حالت نخست این به معنای فقیرتر شدن جامعه و افزایش طبقات پایین و محروم و ناکامی و سرخوردگی است. در حالت دوم نیز رفتار هیجانی مردم در هجوم برای فروش طلا و خرید بورس بدون حمایت و برنامهریزی درست دولت میتواند به هنگام کاهش سود بازار بورس بار دیگر رفتار هیجانی دیگری را در پی داشته و موجب زیان این گروه از مردم و خروج سرمایههای آنها از بازار بورس شود. آنچه پیشتر در بازار ارز نیز رخ داده و پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آن هنوز هم گریبانگیر کشور است. بنابراین دولت از امروز باید به فکر برنامهای دقیق و حسابشده برای هر دو گروه باشد؛ چه آنهایی که در پی تنگنای معیشتی و اقتصادی کرونازده خود طلا میفروشند و چه گروهی که برای فرو نشاندن عطش حضور در بازار بورس به فروش طلای خود میپردازند.
دیدگاه تان را بنویسید