نادر رستمی*- از زمان آغاز مزاحمت ویروس کرونا برای زندگی انسان روی کره خاکی، مساله "قرنطینه خانگی"به عنوان یک راهکار برای مبارزه با شیوع این ویروس در همه دنیا در پیش گرفته شده است؛ اما همین راهکار "ماندن در خانه" با وجودی که ما را از شر ویروس کرونا در امان نگه میدارد، اما میتواند سبب بروز برخی مشکلات در خانوادهها نیز باشد؛ مشکلاتی که پیش از این به چشم نمیآمدند و یا کمتر زمینه و شرایط بروز داشتند.
حضور طولانی اعضای خانواده در یک فضای محدود به نام "خانه" در کنار یکدیگر باعث میشود که در درازمدت احساس شدید "حوصله سررفتن" و "کلافه شدن" به انسانها دست دهد؛ اما همزمان ماندن طولانی اعضای خانواده در کنار یکدیگر باعث میشود که اعضای خانواده شناخت بیشتر، بهتر و عمیقتری نسبت به حالات و روحیات و شخصیت یکدیگر پیدا کنند و البته گاه از نقاط ضعف یکدیگرعلیه هم استفاده کنند.
از سوی دیگر گویی ویروس کرونا به تن همه آدمیان واکسن ترس تزریق کرده است که خود همین ترس هم عاملی دیگر برای بیثباتی و رفتارهای پرخشاگرانه و نا معتعادل در محیط خانه است؛ ترسهایی چون ترس از آینده که آیا اصولا میتوانیم از کرونا جان سالم به در ببریم یا نه؟ ترس از آینده اقتصادی و میزان ضرری که والدین از کرونا خوردهاند. ترس از آینده تحصیلی و کار فرزندان و..
هر کدام از این ترسها و اضطرابها برای به هم ریختن ذهن هر فردی کافی است. متاسفانه در مواردی والدین همین عدم اطمینان را چون دستاویزی در توجیه عصبانیتهای خود به کار میبرند؛ در حالی که توجه ندارند این کار آنها جز متشنج کردن فضای داخل خانه و بدبین و نامطمئن کردن فرزندان نسبت به آیندهشان، دستاوردی ندارد. این والدین بهتر است در این قبیل مواقع دوران کودکی خود را به یاد بیاورند و به یاد آوردند که وقتی اعصاب پدر یا مادر در خانه خراب بود یا والدین آنها در محیط خانه و در مقابل چشم فرزندان با یکدیگر دعوا میکردند، چه لطماتی به آنها وارد میشد در حالی که هیچ کاری هم از دستشان برنمیآمد.
والدین باید در تمام مراحل این روزهای سخت اعصاب خود را کنترل کنند چون آنها سکانداران کشتی خانواده در دریای متلاطم شده با توفان کرونا هستند.
اگر والدینی در دوران قرنطینه خانگی با تاکتیک "دادوبیداد و عصبانیت" حرف خود را به کرسی نشاند و همسر و فرزند از روی ترس واکنشی نشان ندادند؛ این فرجام کار را به معنای حل مشکل نداند بلکه بداند او مشکل اصلی را با این کار به عقب انداخته تا در آینده مشکلی به مراتب بزرگتر را تحویل بگیرد؛ یعنی مشکل فعلی به علاوه عوارض ترس و عدم اطمینانی که در آینده گریبان خانواده را میگیرد.
از نظر ما پِدگوها ( در زبان دانمارکی به متخصصان امور تربیتی نوجوانان و جوانان "پِدگو" میگویند) نخستین قدم شناخت درست مشکل و سپس برنامهریزی و راهحل برای حل آن است، بنابراین باید یکایک والدین در صورت برخورد با مشکلات با همکاری یکدیگر ابتدا مشکل را تجزیه و تحلیل کرده و برای رفع آن زمان کافی گذاشته و تقسیم وظایف کنند.
والدین باید در نظر بگیرند که بحران ویروس کرونا همه آدمها را شوکه کرده است و این وظیفه آنها در خانواده است که تلاش کنند آرام آرام دیگر اعضای خانواده را از شوک درآورده و برای هر کدام از اعضای خانواده برنامهریزی منطقی داشته باشند.
واقعیت این است که ویروس کرونا تا همین جا هم لطمات شدیدی به انسانها وارد کرده است و معلوم نیست این صدمات و لطمات روانی در آینده به چه شکل سربرخواهد آورد؛ نباید گذاشت تاثیرات سوء ویروس کرونا از این بیشتر شود.
نخستین نکتهای که باید بپذیریم مرگباری و خطرناک بودن این ویروس است. وقتی در این باره همه اعضای خانواده به اجماع رسیدند خیلی راحتتر میشود در داخل و خارج خانه توصیههای بهداشت فردی و جمعی را جدی بگیرند.
در رابطه با ساعات مشترک بیشتر با اعضاء خانواده میتوان ساعتها صحبت کرد. ویروس کرونا نباید باعث تضعیف نقش والدین و شخصیت پدر و مادر در درون خانواده شود. والدین در ابتدا باید بر عدم اطمینان و ترس خود تسلط پیدا کنند تا بتوانند ترس فرزندانشان را کاهش دهند. والدین باید ترس فرزندانشان را کنترل کنند تا به وحشتی غیرقابل کنترل با پیامدهای روانی سهمگین نینجامد.
آنها باید به فرزندان شرح دهند در زندگی انسانها موارد و اتفاقاتی هست که خارج از محدوده قدرت انسانهاست و ویروس کرونا نیز یکی از همین مقدرات است.
به فرزندانشان بگویند روزانه چند ساعتی ذهن خود را از کرونا خالی کنند و اصلا به آن فکر نکنند؛ برای شروع این دوره بهتر است از نَفَس کشیدن عمیق شروع کنند.
والدین به فرزندان بگویند درباره ترس خود از کرونا با کسی که به او اطمینان دارند، صحبت کنند.
- روزانه یک یا 2 بار بیشتر به اخبار گوش ندهند.
- والدین تلاش کنند با تقسیم وظایف و با مشارکت فرزندان با یک کار جمعی بعضی روزها غذاهایی که تا حالا درست نکردهاند، را بپزند.
- با بازیهای دستهجمعی و گروهی ساعاتی محیط خانه را با نشاط کنند.
- مراقب باشند نوجوانان و جوانان آنها کمتر در معرض ضررهای فضای مجازی قرار گیرند.
- اگر والدین احساس کردند که ترس فرزندان آنها به وحشتی غیرقابل کنترل تبدیل شده حتما از کمک روانشناسان و مشاوران متخصص کمک بگیرند.
فرمول "احترام و محبت" در دوران قرنطینه خانگی
ترکیهایها دو کلمه پرکاربرد به نام " سایگی" (احترام) و " سِوگی" (محبت) دارند. اگر از هر ترکیهای معنا و منظور از دو کلمه فوق را بپرسید غالبا خواهند گفت که این دو کلمه در رابطه با تعلیم و تربیت فرزند است؛ یعنی فرزندان وظیفه دارند به پدر و مادر خود احترام بگذارند و پدر و مادر هم وظیفه دارند به همه اعضای خانواده محبت و عشق بورزند.
ترکیه کشور همسایه ماست و آداب و رسوم مشترک زیادی با مردم ترکیه داریم و نگارنده به شخصه به این دو کلمه پرکاربرد در فرهنگ ترکیه بسیار علاقه مندم.
اگر خانوادهها همین دو کلمه را مدنظر قرار دهند بسیاری از مسایل و مشکلات آنها حل میشود. به گمان من دلیل اینکه اول میگویند احترام این است که قبل از هر چیز فرزندان میبایست به پدر و مادرشان احترام بگذارند و با این احترام گذاشتن وظیفه دو چندان پدر و مادر هم محبت کردن به فرزندان خواهد بود.
به گمان من خانوادههایی که احترام و محبت را خمیر مایه رابطه خود قرار می دهند، پدر و مادرانی با اعتماد بنفس و فرزندانی خوشحال و شاداب به جامعه تحویل میدهند.این گونه خانواده تبدیل به معدن استخراج "مهر و محبت" می شود و به کانونی گرم برای همه اعضاء تبدیل می شود. کانونی که وقت و حوصله برای دغدغه تک تک اعضای آن وجود دارد و "همه برای یکی و یکی برای همه " به معنای تمام کلمه در آن اجرا می شود.
در این روزهای سخت، فرزندان هم باید پدر و مادر خودرا درک کنند و اگر موردی از نارضایتی هم هست میبایست با احترام با والدین در میان بگذارند نه با عصبانیت یا نگاه تحقیرآمیز.
در این روزهای سخت و دشوار همه باید یکدیگر را بیشتر درک کنیم؛ از کشورها و دولتها گرفته تا مردم داخل جوامع و اعضای خانواده، چون همه ما دشمن مشترکی به نام "کرونا" داریم که همه ما را با یک چشم میبیند و هیچ تبعیضی بین ما نمیگذارد.
و نکته پایانی اینکه: اگر میخواهیم این روزها را راحتتر بگذرانیم با خودمان فکر کنیم که به مدت 1 سال زندانی شدهایم؛ به این فکر کنیم که یک قاضی مهربان برای نجات جان ما و خانوادههایمان یک حکم حصر خانگی 1 ساله به ما داده است؛ حصری منعطف که در کنار خانوادهمان هر چه میخواهیم میتوانیم انجام دهیم و اگر لازم باشد میتوانیم برای مدتی از زندان بیرون رفته و قدمی بزنیم یا خریدی کنیم و...
اگر چنین فکر کنیم این روزها و هفتهها را راحتتر میتوانیم پشت سر بگذرانیم و امید به فردای بهتر را هیچ وقت از دست ندهیم ..
دیدگاه تان را بنویسید