ارسال به دیگران پرینت

«کامیون» به‌هر قیمتی مخاطب را نمی‌خنداند

سال‌ها پیش برنامه‌ای تحت عنوان «خنده بازار» از شبکه سه سیما پخش می‌شد که در همان زمان پخش به محبوبیت و موفقیت بالایی دست پیدا کرد. مجموعه طنز ترکیبی که بیشتر با مشاغل و افراد مشهور و برنامه‌های تلویزیونی‌شان شوخی می‌کرد. نویسنده، کارگردان و یکی از بازیگران آن شهاب عباسی بود. فردی که از سال‌ها پیش کار کمدی را با کارهای مهران مدیری شروع کرده است و این روزها مثل تمامی ‌بازیگران کارهای طنز مدیری، خود کارگردانی و نویسندگی انجام می‌دهد. فعالیت مداوم در عرصه کمدی که حرفی برای گفتن داشته باشد کار ساده ای نیست. آن هم کمدی که برای رسانه‌ای مثل تلویزیون تولید و ساخته شود. حال می‌خواهد این کمدی مسائل مبتلا به جامعه را در خود منعکس کند یا بیانی شفاف از واقعیت‌ها باشد. شهاب عباسی در «کامیون» علاوه بر نویسندگی نقش کوتاهی را نیز ایفا کرده است. «فارس» با او درباره نگارش این سریال گفت‌وگویی انجام داده که در ادامه می‌خوانید:

«کامیون» به‌هر قیمتی مخاطب را نمی‌خنداند

آقای عباسی آیا می‌توان گفت که فضای کمدی که در این سریال به تصویر کشیده شده، شبیه به کارهای قبلی شماست؟

اگر بخواهم به این سوال جواب بدهم باید بگویم متن این سریال را مثل سریال‌های قبلی و کارهای قبلی خودم نوشتم. اما با این تفاوت که الان نگاه دیگری دارد این سریال را می‌سازد. وقتی متن از تفکر یک کارگردان دیگر عبور می‌کند مطمئنا تفاوت‌هایی به‌وجود می‌آید.

برای شما که اغلب کارهایی که خودتان می‌نویسید را خودتان کارگردانی می‌کنید همکاری با یک کارگردان دیگر کار سختی نبود؟

من با آقای اطیابی دچار این مساله شدیم و یک‌جاهایی در مورد جنس شوخی‌ها، سرنوشت قصه، اختلاف نظر داشتیم در صورتی که اینها چیزهای شخصی بود، اما در کل ما همدیگر هماهنگ بودیم.

کمدی این کار کمی ‌از کمدی سایر آثار شما فاصله دارد.

این کار حال و هوای کمدی دارد و می‌توانیم بگوییم کمدی رمانتیک است‌. در اصل یک ملودرام خانوادگی است که لحظات احساسی هم دارد و کمدی موقعیت است. هیچ‌کدام از شخصیت‌ها کارهای عجیب و غریبی نمی‌کنند و فانتزی در این قصه حداقل است و شما خیلی کم در این قصه فانتزی می‌بینید. کامیون قصه رئال است و موقعیت‌ها هستند که شرایط کمدی را به‌وجود می‌آورد.

شما در این سریال قصه سه دانشجوی شهرستانی روایت کردید که به‌خاطر قبولی در دانشگاه به تهران آمدند. کمی ‌شبیه به سریال‌های دهه 80 تلویزیون. مثل فضای سریال «روزگار جوانی».

بله از این جهت شباهت دارد اما با این تفاوت که در سریال «روزگارجوانی» مرکز داستان در خانه دانشجویی دانشجویان بود، اما در «کامیون» اینطور نیست و چون این دانشجو‌ها خانه ندارند داستان‌هایی برایشان ایجاد شده است.

اما این دانشجوها با اینکه اصالتا تهرانی نیستند و در برخی موارد با لهجه و در برخی موارد بدون لهجه صحبت می‌کند؛ دلیل خاصی برای این موضوع داشتید؟

هر کدام از این دانشجو از یک شهر آمده‌اند و زبانشان هم متعلق به شهرشان است. بعضی وقت‌ها با لهجه بعضی وقت‌ها بدون لهجه صحبت می‌کنند.

محوریت بخشی از سریال روی «کامیون» شخصیتی به‌نام «نادر» بود؟

زمانی‌که این طرح به‌دست من رسید «کامیون» در قصه وجود داشت که این موضوع هم مزایا دارد و هم معایب‌.

اتفاقا همین ماجرا کار شما را مردانه کرده است.

یکی از همین مزایا این است که کار مردانه شده است و وقتی مخاطب اسم «کامیون» را می‌شنود ناخودآگاه متوجه می‌شود که با یک کار مردانه طرف است هرچند ما راننده «کامیون» خانم هم داشتیم اما در سریال‌های تلویزیونی به آن نپرداختیم.

برای فاصله گرفتن از این مردانگی و عدم ریزش مخاطبانتان چه کردید؟

تا جایی‌که توانستم شخصیت‌های فرعی به قصه اضافه کردم و به‌نظرم تعادل برقرار شده است چون داستان‌های عاشقانه هم در این میان به‌وجود آمده است. اما در کل از اسم «کامیون» وام گرفتیم.

نام «کامیون» مخاطب را ناخودآگاه به یاد سریال‌های قبلی تلویزیونی می‌اندازد که «کامیون» شخصیت‌محوری در آن قصه‌ها داشت مثل «پایتخت» فصل‌های اول و «خوش‌رکاب». «کامیون» در این دو سریال هویت داشت، اما در سریال شما هویتی به آن داده نشده است.

ما خودمان هم بر این گفته شما رسیدیم با اینکه طرح اولیه به من داده شده بود و اتفاقا من هم همین سوال شما را پرسیدم و آقای اطیابی گفتند نگران نباشید و ما قصه را به سمتی می‌بریم که اصلا در ذهن مخاطب چنین شباهتی تصویر نشود. اما از این جهت اگر بخواهیم نگاه کنیم که مهدی ‌هاشمی ‌پشت فرمان می‌نشیند و نمای بسته از او می‌بینم و آن سمت ارسطو پشت کامیون است و در خوش‌رکاب هم محمد کاسبی، بله باید بگویم از این زاویه شبیه به هم هستند. اما از نظر درونمایه و سمت و سویی که داستان می‌برد کاملا با یکدیگر متفاوت هستند برای مثال کامیون «پایتخت» در شهر زیاد تردد نداشت و کامیون «خوش‌رکاب» هم که به جبهه رفت.

اما این کامیون در سریال «پایتخت» در سکانس‌هایی لوکیشن اصلی می‌شد و زندگی‌شان را پشت کامیون چیدند و چند روزی زندگی کردند.

بله درست است اما در قصه سریال ما، کامیون پررنگ نیست و محوریتی به این شکل ندارد.

در برخی از سریال‌ها نویسنده در بخش انتخاب بازیگران نیز دخیل است و بنا به تصوراتی که از تک‌تک شخصیت‌هایی که خلق شد نشان دارد و کارگردان و تهیه مشورت‌های می‌دهد در مورد این سریال چنین موضوعی برای شما اتفاق افتاد؟

نه، من مشورتی برای انتخاب بازیگران به گروه تولید ندادم اما دو بازیگری که در این سال‌ها خودم با آنها کارهای بسیاری کرده بودم را به گروه معرفی کردم سیاوش مفیدی و ماهان عبدی.

یکی از بازیگرهای نقش اصلی سریال کامیون شرکت‌کننده سال گذشته در برنامه «عصرجدید» است که اتفاقا حواشی فراوانی را در پی داشت؟

بله ‌هادی مرتضی‌زاده نیز در این‌ سریال نقشه یکی از این دانشجوها را بازی می‌کرد. به‌نظرم بده بستان‌هایی که این سه نفر با یکدیگر دارند بنا به قصه‌ای که تعریف شده در تصویر نیز در آمده است، شیطنتی که لازم داشتیم برای این سه کاراکتر به خوبی اجرا شده باید ببینیم که مخاطبان نظری داشتند چرا که نمی‌توانیم زیاد از خودمان تعریف کنیم.

یکی از موضوعات به‌روزی که در محتوای سریال‌هایی که در حال حاضر تصویربرداری می‌شود وجود دارد شرایط موجود در جامعه است. مثل بیماری کرونا. شما برای اضافه کردن چنین سوژه‌ای به سریال‌تان دچار محدودیت نشدید؟

نه من در قصه خیلی با کرونا شوخی نکردم. آن هم به دو دلیل. اول اینکه وقتی با موضوع شوخی می‌کنید ممکن است قبحش بریزد. همین الان که مدام از طریق رسانه‌ها مردم را از این بیماری می‌ترسانند هیچ‌کس جدی نگرفته است چه برسد به اینکه ما بخواهیم به‌عنوان شوخی به این موضوع در این سریال نوروزی بپردازیم. به همین خاطر به‌طور عامدانه و با اینکه می‌توانستم با این بیماری نیز شوخی کنم اما چنین چیزی را وارد قصه نکردم. در مرحله بعد اینکه نمی‌دانم سرنوشت این بیماری چه خواهد شد‌. امیدوارم که زودتر تمام شود اما اگر ادامه‌دار شود و تلفات بیشتری دهد پخش این سکانس‌ها تاثیر منفی روی مردم می‌گذارد. یعنی خانواده‌ای که عزیزانشان را در اثر ابتلا به کرونا از دست دادند وقتی سریالی را ببینند که با کرونا شوخی کرده حالشان بد می‌شود و ما تمام اینها را در نظر گرفتیم که ورودی به کرونا نداشته باشیم. به‌نظر من نمی‌شود به هر قیمتی با مسائل شوخی کرد.

اما یکی دو سریال نوروزی چنین موضوعی را در قصه گنجاندند.

امیدوارم که موفق بوده باشند اما من در خودم این جرأت را ندیدم که به سمت چنین موضوعی بروم. آنچه از تجربه چند ساله‌ام آموختم مرا مجاب کرد که چنین کاری انجام ندهم.

گروه تهیه و تولید نیز از شما نخواستند که این موضوع را وارد قصه کنید؟

نه آنها هم به اندازه کافی وحشت‌زده شدند. کارکردن با یک گروه 70 نفره آن هم در شرایط فعلی واقعا کار سختی است. ما هم مثل پرستاران هستیم و تلاش می‌کنیم تا بتوانیم لحظات مفرحی را در قرنطینه برای مردم رقم بزنیم و کاری کنیم تا مردم در تعطیلات لااقل با دیدن این سریال حالشان خوب شود و یک ساعتی مشکلات ناشی از این بیماری را فراموش کنند.

در حال حاضر مشغول نگارش همین یک سریال هستید؟

بله البته سریالی برای شبکه نسیم دارم که هنوز پخش نشده است. سریال افسانه هزارپایان که شاید در سال جدید بخواهند بخشش کنند.

شما اولویت‌تان چه در بخش نگارش چه در کارگردانی روی کارهای کمدی است؟ و روی چه نوع کمدی تمرکز و علاقه بیشتری دارید؟

ببینید الان شورای متن تلویزیون وقتی متن سریال کامیون را خواند متفق‌القول گفتند این سریال کمدی سالمی‌ از نظر جنس شوخی‌ها دارد. من ریسک کردم که به هیچ عنوان به سمت شوخی‌های نامتعارف نروم. با توجه به اینکه ناظران شبکه نیز معتقدند تلویزیون باید پاکی‌اش را حفظ کند و به شوخی‌های این شکلی ورودی نداشته باشد. باید با افتخار بگویم که در سریال کامیون به هر قیمتی حاضر به خنداندن مخاطب نشدیم.

شما 8 سال پیش برنامه «خنده بازار» را ساختید. مجموعه طنز ترکیبی که به‌شدت انتقادی بود. در سریال کامیون هم توانستید با همان فرمان جلو بروید؟

ما در سال 90 در خنده بازار راجع به طلا و سکه و دلار شوخی می‌کردیم و هنوز هم چنین مشکلی در جامعه ما وجود دارد و هیچ چیز عوض نشده است و ما چهار سال خنده بازار را با شدیدترین لحن شوخی ساختیم و آب از آب تکان نخورد. منظورم این است که در این هشت سال مگر چه اتفاقی افتاد که بخواهم با همان مواردی که 8 سال پیش شوخی کردم، بازهم شوخی کنم؟ البته در سریال کامیون هم صاحبخانه‌ای داریم که این سه دانشجو را جواب می‌کند و فرد دیگری پول آنها را می‌خورد. من در تمام این 10 سال اغلب کارهایم انتقادی بود مثل شهرگمشده، شکرآباد، دست به نقد و... این روزها خیلی خسته‌ام اما همچنان امیدوارم. به بازخوردهای سریال و استقبال مخاطبان. همه بچه‌ها برای تولید این سریال زحمت کشیدند و گروه تدوین نیز شبانه‌روزی فقط برای مردم کار می‌کنند.

در این سریال نقش کوتاه یک وکیل را ایفا می‌کنید. در ادامه نقشتان پررنگ‌تر شد؟

نه همان مقدار کوتاه بود.چون درگیر نوشتن بودم قاعدتا نمی‌توانستم نقش بلندی بازی کنم اما دوست داشتم در این سریال حضور داشته باشم و نقشم را هم دوست داشتم.

در شرایط موجود به‌نظر شما ساخت سریال ملودرام و غیرکمدی چقدر جواب می‌دهد؟

مردم به روالی که عادت کردند، می‌بینند اما غصه می‌خورند. الان واقعا باید ساخت ملودرام‌ها را متوقف کنند و همه باید کمدی بسازند تا بلکه حال مردم خوب شود.

 

منبع : آرمان ملی
به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه