جوانان چه می گویند
محمّد ۲۷ ساله، دارای مدرک لیسانس و در حال حاضر سرباز است، او می گوید: جوان امروز سرنوشت مملکت را مشخص میکند اما وقتی خودش هیچ آیندهای ندارد چه امید و انتظاری از او هست؟ با شرایط الان، جوانان برای رسیدن به یک نقطهی مطلوب باید راه زیادی بروند تا شاید بتوانند نیازهای اولیهشان را تأمین کنند. اگر ثبات اقتصادی وجود داشته باشد بقیهی مسائل را هر طور که باشد میتوان حل کرد.
محمد ادامه داد: آدم برای رسیدن به یک خواسته چند سال زحمت میکشد اما تا کمی به آن نزدیک میشود قیمتها یکدفعه پرواز میکنند. مگر یک آدم چقدر میتواند فشار روحی تحمل کند؟ وای به حال روزی که چند نفر را هم زیر پوشش داشته باشد یا بخواهد تشکیل خانواده دهد. البته کسانی هم هستند که شرایط بدی ندارند اما آنها اکثریت نیستند.
استخدامها دانشمحور باشند
رویا ۲۸ ساله، دارای مدرک دکتری و مدرس عنوان کرد: یکی از خواستههایی که به عنوان یک جوان دارم این است که استخدامها دانشمحور باشند و این در حالی است که بعضی جاها عملاً به اولویتهای دیگری ارزش داده میشود! تسهیلات به سختی داده میشود، آن هم مبلغی که درصد کوچکی از نیاز شخص را هم تأمین نمیکند و عملاً گرفتن آن تسهیلات هم برای کسی که مشکل اساسی دارد کمککننده نیست.
این دختر جوان اضافه کرد: مهمترین خواستهام به کار گرفته شدن انرژی ما جوانان است. اگر سیاستگذاری کلانی شود که از طریق آن جوانان متناسب با تواناییهایشان به کار گرفته شوند، در این صورت به یک ایدهآل رسیدهایم. از نیازهای بدیهی یک جوان هم دریافت امید واقعی برای ادامهی مسیر زندگی است و نباید فراموش کرد که تلاشهای بینتیجه میتواند برای یک جوان بسیار ویرانکننده باشد.
جوانان دیگر سرزنده نیستند!
ارسلان، ۲۴ ساله و دارای مدرک لیسانس و معمار است، او اظهار می کند: ما نسل سوخته هستیم و زندگی از همان اول برای ما با سختی همراه بوده؛ از تفریح کمتری برخوردار بوده و هستیم و همیشه یا از طرف خانواده محدودیت داشتیم یا از طرف محیطی که در آن زندگی میکنیم و مشکلات دیگر... به خاطر همین هم جوانان دیگر اصلاً سرزنده نیستند.
سر هر چهارراه یک آموزشگاه زندگی تاسیس شود
احمد ۳۰ ساله، دارای مدرک لیسانس و کارمند است، این جوان حرف های زیادی دارد که بهتر می داند به زبان نیاورد. او در بخشی از حرف های خود می گوید: من از مشکلات و نیازهایم حرفی نمیزنم، اما یکی از خواستههایم را میگویم، خواستهی من این است که سر هر چهارراه یک آموزشگاه تأسیس شود، آموزشگاهی که همه چیز را دربارهی زندگی آموزش دهد؛ اینکه فرهنگ چیست؟ چگونه باید رسالت و هدف را در زندگی مشخص کرد؟ اعتماد به نفس و تابآوری را چگونه میتوان تقویت کرد و چگونه میتوان مسئولیتپذیر بود؟ چطور باید با این نسل زندگی کرد و با نسل بعد ارتباط برقرار کرد؟
برای جوانان موقعیتی وجود ندارد
عظیمه ۳۵ ساله، دارای مدرک فوق لیسانس و بیکار به ایسنا گفت: مهمترین مسئلهی جوانان امروزی این است که موقعیتی که بتوانند خود را در آن نشان دهند، چه از نظر روحی و چه از لحاظ استعدادی، وجود ندارد و همین مسئله آنان را افسرده میکند.
عماد ۲۸ ساله، دارای مدرک لیسانس و کارمند می گوید: به عنوان جوانی که در جاهای زیادی زندگی کرده باید بگویم کشور ما به خصوص شهر بوشهر، از لحاظ اماکن تفریحی، فرصتهای شغلی، امکان استفاده از خلاقیتهای ذهنی و حتی امکان استفاده از معدود پتانسیل موجود برای یک جوان، شرایط خوبی ندارد که دلیل عمدهی آن هم شخصیسازی است.
مهم ترین نیاز یک جوان امنیت اقتصادی و اجتماعی است
او اضافه می کند: بیشتر جوانان ایرانی امید زیادی به ادامهی زندگی ندارند. انسان هر از گاهی نیاز دارد تا خودش را از مشغلههای زندگی خارج کند تا کمی آرام شود اما چنین شرایطی برای یک جوان ایرانی مهیا نیست، چون یک روز کار نکردن برای او برابر با نداشتن پول است.
عماد با بیان اینکه جوان ایرانی روز را مثل یک ربات کار میکند و شب میخوابد تا فردا بتواند باز به همان شکل کار کند، عنوان کرد: مهمترین نیاز این جوان امنیت اقتصادی و اجتماعی است که متأسفانه آن را ندارد.
تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله زیادی داریم
حسین صداقت، مشاور جوان استاندار بوشهر در گفتوگو با ایسنا اظهار میدارد: «صحبت کردن در خصوص جوانان موضوعی است که بسیار به آن پرداخته شده و حرف تازه زدن سخت و دشوار است و تقریباً حرفی نمانده که گفته نشده باشد. با این حال، در عمل شاهدیم که با وجود تمام این صحبت ها در خصوص وضعیت نسل جوان و ساماندهی امور مرتبط با آنان در کشور مطرح شده، هنوز فاصله ی زیادی تا رسیدن به وضعیتی مطلوب و قابل قبول وجود دارد.»
وی با بیان اینکه در کشور ما به ساختار سنی جوانان میتوان هم به عنوان تهدید و هم به عنوان فرصت نگاه کرد، ادامه میدهد: «متأسفانه نگاهی که تاکنون در نظام مدیریتی کشور وجود داشته، تهدیدمحور بوده و علیرغم آن که در فرهنگ اجتماعی و ادبیات و سیاستگذاران همواره به عنوان یک سرمایهی اجتماعی و انسانی از جوانان یاد میشود، در عمل شاهد چیز دیگری هستیم.»
صداقت میافزاید: «اهمیت نسل جوان صرفاً به سهم جمعیتی آنان از جمعیت کل کشور محدود نمیشود و آنان به دلیل ظرفیتهای اساسی بالقوه و بالفعلی که دارند، سهم مهمی از فرآیند تغییرات اجتماعی را به خود اختصاص میدهند.»
مهمترین بحران جوانان، "هویت" است
مشاور امور جوانان استاندار بوشهر با اشاره به نقش سرمایهساز و ارزشمند جوانان و چالشها و بحرانهای پیش روی آنان و همچنین راهبردهای لازم برای توسعهی آن در سطح استانی و ملی بیان میکند: «مهمترین و اساسیترین بحران پیش روی جوانان، بحران هویت مبتنی بر امید و چشمانداز است. متأسفانه در دهههای گذشته به دلیل عملکرد ضعیف در بسترسازی و استفادهی بهینه از قابلیتها و شایستگی جوانان و عملی نشدن شعارها و اهدافی که برای پیشرفت و توسعهی وضعیت این گروه از جامعه مطرح شده بود، با موج گسترده، فراگیر و بیسابقهای از ناامیدی در این نسل روبهرو هستیم.»
توجه جدی به امور جوانان از وظایف حاکمیت است
او ضمن بیان اینکه وضعیت کنونی حاصل انباشت دهها مدیریت و سیاستگذاری در امور جوانان بوده، اضافه میکند: «بدیهی است که بهره گیری از ظرفیت جوانان بیش از آنکه بر عهدهی جوانان و خانوادههای آنان باشد، بر دوش حاکمیت و دولت بوده و توجه جدی بر امور جوانان از مهمترین وظایف حاکمیتی است. اما ناامیدی و فقدان هر گونه چشمانداز در بین جوانان باعث شده تا شاهد فردگرایی و دوریگزینی آنان از جامعه باشیم که نمود آن نیز در تعبیر معروف گلیم خود را از آب بیرون کشیدن تجلی یافته است.»
به گفتهی این فعال سیاسی و اجتماعی، گسترش ناامیدی و فقدان چشمانداز از نظر کارشناسان و تحلیلگران حوزهی جوانان، یکی از اساسیترین موانع شکلگیری سرمایهی انسانی و اجتماعی است که موجد شرایط سختی برای سرمایهی انسانی و انتقال ارزشهای اجتماعی جهت تولید اقتصادی، توسعهی پایدار و حفظ بنیانهای اصلی نظام اجتماعی و فرهنگی تلقی میگردد.
حسین صداقت معتقد است در کنار وظایف اصلی حاکمیت و برنامهریزیهای اجتماعی و اقتصادی همچون تأمین ابزار، شرایط کار و تولید اقتصادی و تأمین بهداشت و سلامت، اقدامات ضروری دیگری نیز باید برای ساماندهی امور جوانان صورت بگیرد.
موضوع جوانان از حاشیه به زیربنا ارتقاء پیدا کند
وی تصریح می کند: «موضوع جوانان باید از امور حاشیهای به امور زیربنایی ارتقا پیدا کند؛ هر چند بر اساس مصوبهی شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی جوانان به عنوان عالیترین مرجع سیاستگذاری و برنامهریزی کلان در حوزهی امور جوانان معین شده، اما متأسفانه بعد از انحلال سازمان ملی جوانان به عنوان متولی اصلی این حوزه و تفکیک آن به حوزهی ورزش و تعریف در ذیل وزارت ورزش و جوانان که از یک سازمان مستقل به یک معاونت و وزارتخانه تبدیل شد، آغازگر روندی بر حاشیهای شدن موضوع جوانان در نظام سیاستگذاری و تصمیمگیری بود.»
مشاور امور جوانان استاندار بوشهر همچنین عنوان میکند: «همپوشانیهایی نیز بین حیطهی وظایف و اختیارات این نهاد و سایر نهادهای مشابه وجود دارد که با توجه به بخشی بودن و مشخصتر بودن جایگاه این نهادها معمولاً مصوبات آنها بیشتر در معرض اجرایی شدن قرار دارد و مصوبات شورای عالی جوانان به جز مواردی که صرفاً در حیطهی اختیارات وزارت ورزش و جوانان است، امکان اجرایی شدن پیدا نمیکند.»
صداقت مورد بعدی را مشخص کردن جایگاه خاص جوانان در نظام مدیریت و سیاستگذاری کشور دانسته و در این باره به ایسنا میگوید: «به تبع همان ابهامی که در جایگاه نهاد متولی حوزهی جوانان وجود دارد، اسناد مرتبط با جوانان نیز دچار این ابهام هستند. با وجود اینکه مجموعهای بسیار عالی در خصوص سازماندهی امور جوانان در سالهای گذشته تصویب شده، متأسفانه این مجال هیچ وقت امکان اجرایی شدن پیدا نکرده اما این اسناد میتواند مجدداً در دستور کار قرار بگیرد که البته با توجه به قدرت ضعیفتری که یک معاونت و وزارتخانه نسبت به یک سازمان مستقل میتواند داشته باشد، متاسفانه ساز و کار مشخصی برای رفع نیز این ابهام وجود ندارد.»
فقدان نهادهای مشخص و متولی حوزهی جوانان در سطوح مختلف اجتماعی
مشاور جوان استاندار بیان میکند: «مورد دیگر روشن کردن جایگاه برنامههای خاص جوانان در نظام بودجه کشور است. بودجهی برنامههای مختلف از طریق لایحهی پیشنهاد دولت و مجلس ارائه شده و مورد بررسی قرار میگیرد اما متأسفانه دستگاهها و نهادهای مختلف توجهی به برنامههای جوانان و سیاستگذاریهای مرتبط با آنان ندارند و از آن جایی که سازمان متولی معاونت جوانان و وزارت ورزش جوانان صرفاً مسئول اجرای برنامههای مرتبط با حوزهی خود و هماهنگکننده با سایر دستگاهها است، به جز بودجهی محدود و مربوط به وظایف خود، بودجهای برای برنامه و اسناد مرتبط با حوزهی جوانان دریافت نمیکند که بدون وجود یک بودجهی خاص امکان اجرایی شدن برنامهها نیز بسیار پایین میآید و یک مشکل اساسی در ساماندهی امور جوانان است.»
این فعال سیاسی در ادامه با بیان اینکه ارائهی خدمات تخصصی متناسب با نیازهای جوانان بر اساس استاندارهای حرفهای و همچنین فقدان نهادهای مشخص و متولی حوزهی جوانان در سطوح مختلف اجتماعی از موارد دیگری است که باید مورد توجه قرار بگیرد، میگوید: «در این زمینه اقدامات خوبی در سالهای گذشته صورت گرفته اما انتظار میرود این نهادسازی با هدف افزایش توانمندسازی و ارتقا مشارکت مدنی و مسئولیتپذیری جوانان در زمرهی مهمترین راهبردها برای سالهای آینده در دستور کار قرار بگیرد.»
سازوکار سازمان متولی جوانان فارغ از دولت ها باشد
وی خاطرنشان میکند: «یکی دیگر از مشکلات موجود، جزیرهای عمل کردن دولتها است. واقعیت ساختار نظام سیاسی کشور این است که هر دولتی صرفاً به دنبال برنامههای خود بوده و با توجه به اینکه این برنامههای جامع در خصوص ساماندهی امور جوان طی سالهای گذشته به واسطهی دولتهای پیشین تصویب شده، با روی کار آمدن دولتهای بعدی این اسناد مورد توجه قرار نگرفتند. یک نگرانی که در این راستا وجود دارد این است که دولتهای آینده نیز اقدامات کنونی را مجدداً نادیده گرفته و به دنبال شروعی از نو باشند که این مسئله با توجه وضعیت ناامید کننده و چشم اندازی موجود در بین نسل جوان، به یک آسیب تبدیل میگردد.»
صداقت در پایان پیشنهاد میدهد: «مسئلهای که باید در دستور کار قرار بگیرد و در نهادهای مرتبط با حوزهی جوانان مورد بحث گذاشته شده و به یک گفتمان اجتماعی تبدیل شود این است که سازمان متولی حوزهی جوانان ساختار دموکراتیک داشته و ساز و کار آن فارغ از دولتها باشد.»
دیدگاه تان را بنویسید