ارسال به دیگران پرینت

کرونا و مساله‌ی تصمیم‌گیری در وضعیت بحران

کرونا هرچند شبح ترسناکی برای جهان است، اما، پیامدهای مثبتی نیز به همراه خواهد داشت، که جهانی نوین را در مقابل دیدگان طیف‌های مختلف دانش و فهم بشری قرار خواهد داد. بشریت بحران‌های زیادی را از سر گذرانده است و این نیز یکی دیگر از این بحران‌هاست، که احتمالاً مرزهای دانش بشری و اعتماد به این دانش را که تنها راه نجات واقعی را ارائه خواهد کرد، تا حدود زیادی جابجا خواهد کرد. اما مهم‌تر از این، آنچه تلاش شد در طول این نوشتار مورد تاکید قرار گیرد، اهمیت مدیریت صحیح بحران است

کرونا و مساله‌ی تصمیم‌گیری در وضعیت بحران

یحیی زرین‌نرگس*: ویروس کووید 19 از مجموعه‌ی خانواده‌ی کرونا، سایه‌اش را حدوداً چهار ماه است که ابتدا بر ووهان چین و به‌تدریج بر اکثریت بخش‌های کره‌ی زمین گسترانده است. امروز دیگر تقریباً هیچ کشوری در مقابل آن احساس مصونیت نمی‌کند و چنان که سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده، این یک همه‌گیری جهانی است و تهدیدی برای بشریت. در این وضعیت جدید است که جهان در حوزه‌ی اقتصادی ـ سیاسی نیز با بحران نوین اقتصادی هم روبرو شده، تا حدی که رئیس صندوق بین‌المللی پول آن را ورود به بحرانی عمیق‌تر از بحران اقتصادی سال 2008 و رکودی سخت توصیف کرده است.

این بحران، همچنین آزمونی نوین در مقابل همه‌ی حوزه‌های دانش بشری و نیز هنر و زیبایی‌شناسی (همه علوم و نه‌صرفاً بخش خاصی از دانش و معرفت بشری) است که از همین امروز نیز می‌توان رگه‌های خوانش‌های نوین را در علوم مختلف بشری با توجه به این بیماری دید. در علوم اجتماعی نیز، زمینه‌های نوین خوانش زندگی در وضعیت بیماری کرونا و آینده‌ی پس از کرونا در حال خودنمایی است. شکی نیست که دنیای پس از کرونا بسیار متفاوت از پیش از آن خواهد بود و پرسش‌های نوینی را در مقابل دیدگان انسان‌ها قرار می‌دهد. معنای بسیاری از چیزها دچار دگردیسی خواهد شد، چیزهایی به‌معنا می‌شوند و عصری نوین آغاز خواهد شد که در آن احتمالاً ارتباطات جهانی ناشی از اینترنت به حداکثر اهمیت خود خواهند رسید.

در چشم‌اندازی دیگر مجله‌ی اکونومیست وضعیت جهان امروزی را به بسته‌شدن (تعطیلی) جهان تعبیر کرده که تا به امروز حدود 3 میلیارد ساکن زمین را به اجبار خانه‌نشین کرده است. خانه‌نشینی و بیرون نیامدنی که شاید بتوان آن را شیوه‌ی شجاعانه‌ی دفاع از بشریت در مقابل کرونا و تنها شیوه‌ی رسماً کاربردی در مقابل آن دانست. به‌شکل طنزآمیزی، کشورها در مقابل دشمن خود در جنگ‌های جهانی اول و دوم، شجاعت را در بسیج مردمی و پیوستن به صفوف رزمندگان می‌دیدند و امروز نیز در مقابل دشمن نادیدنی کووید 19، در خانه‌نشینی و فاصله‌گزنی می‌بینند، که نشانه‌ای از شجاعت برای دفاع از بشریت می‌دانند. در این میان، زمین هم نفسی را که پیش‌تر به شکل نمادین و یک ساعت در سال در 31 مارس در جهان هدیه می‌گرفت، امسال برای بیش از چند ماه در بخش‌هایی از جهان به هدیه خواهد گرفت!

کرونا، مساله‌ بزرگ تصمیم‌گیری در عصر بحران

هدف این نوشتار دسته‌بندی مناطق (چه در قامت دولت - ملت‌ها و چه در قامت بازیگران فاقد دولت و دارای ملت و سرزمین) و کشورها در مقابل این بیماری بر اساس بهره‌گیری از دو ایده‌ی تصمیم‌گیری مدیران سیاسی در وضعیت بحرانی و ساختارهای بهداشتی آن‌ها با توجه به موضوعیت اهمیت قرنطینه است. در این باره پیش‌تر باید گفت، در مدل‌های مختلف تصمیم‌گیری در ادبیات علوم سیاسی و روابط بین‌الملل، مدل تصمیم‌گیری در وضعیت بحران، از اهمیت زیادی برخوردار است، چرا که نه فرصت زیادی برای تصمیم‌سازی وجود دارد و در عین حال منابع و امکانات تصمیم‌گیری نیز تصمیم‌گیران را در امر تصمیم‌گیری محدود می‌کنند. در این وضعیت، مدیران سیاسی یا تصمیم‌گیران هستند که می‌بایست توانایی خود را در تصمیم‌گیری نشان‌دهند و اوضاع بحرانی را با بهره‌گیری حداکثری از امکانات با کمترین آسیب مادی و معنوی به کنترل درآورند. گوش سپردن به مدیران بهداشتی کشورها و مشارکت‌دادن واقعی آنها برای مشخص‌کردن عمق فاجعه نیز مهم‌ترین فاکتور این تصمیم‌گیری است.

در این وضعیت کاهش آسیب در مواجهه با بحرانی چون بیماری کرونا از اهمیت زیادی برخوردار است و مزایای آن در دوران بعد از رفع بیماری مشخص خواهد شد. یعنی، به هر میزان آسیب‌های بیماری کاهش داده شود، منافع آتی از کاهش آسیب، به‌معنای دست‌آورد و مزیت تصمیم‌گیری درست محاسبه خواهد شد. در این جا، کاهش تعداد کشته‌شدگان بدون مخفی‌کاری، کاهش تعداد افراد درگیر بیماری (که بخشی از آنها هم دچار ضایعه‌ای همیشگی پس از رهایی از بیماری خواهند شد)، کاهش بیماری‌های روحی ـ روانی ناشی از گسترش بیماری، جلوگیری از گسترش فضای ترس و اضطراب منفی ناشی از بیماری که می‌تواند یک نسل را با آسیب جدی روانی مواجه کند، یا بیماری‌هراسی که ضایعه‌ای روانی عمیقی بر شهروندان کشورها خواهد بود و در سطح پایین‌تر اهمیت، کاهش آسیب‌های اقتصادی به کشور (متاسفانه برخی از کشورها این فاکتور را به مهم‌ترین هدف خود بدل نموده و جان شهروندان را در مرحله‌ی بعد قرار داده‌اند) از اهمیت زیادی برخوردار است. در عین حال، مدیریت تصمیم‌گیری عقلایی در وضعیت بحران یا برعکس، مدیریت نادرست و غیرعقلایی آن، در کشورها و مناطق مختلف پل ظریف دولت ـ ملت‌سازی را چه واقعی باشد، چه تحمیلی، یا تحکیم خواهد بخشید یا با فروپاشی تدریجی مواجه خواهد نمود. بحران اعتماد میان دولت و ملت‌ یا نظام‌های سیاسی و مردم در کشورهای مختلف مهم‌ترین بحران پیش روی آن دسته از بازیگرانی خواهد بود که در مدیریت بحران این بیماری ضعیف عمل کنند و به جای اقدام عملی و عقلایی، بی‌مسئولیتی و بی‌اعتمادی را ترویج دهند.

پنج الگوی کشورها در مواجهه با بحران کرونا

حال، تلاش خواهد شد تا به شکل ابداعی، الگوی کلی بازیگران یا تصمیم‌گیرندگان (دولت‌ها و بازیگران غیر دولتی دارای سرزمین) را در مواجهه با بیماری کرونا در پنج دسته‌ی مختلف بر اساس دو مولفه‌ی توانایی تصمیم‌گیری سیاسی در وضعیت بحران و زیرساخت‌های بهداشتی آنها تقسیم‌بندی نموده و در نهایت راه‌کارهایی چند را مطرح نماییم.

1- بازیگران با مدیریت قوی و سیستم بهداشتی قوی: بازیگران دسته‌ی اول، آنهایی هستند که مدیریت سیاسی توانمندی در وضعیت مواجهه با بحران دارند و اصولاً امکانات و منابع تصمیم‌گیری در وضعیت بحران نیز برای آنها به نسبت بسیاری دیگر از بازیگران بسیار گسترده‌تر است. این بازیگران زیرساخت‌های بهداشتی بسیار قوی دارند که تصمیم‌گیری مدیریت سیاسی آنها را در این لحظه‌ی بحرانی تقویت می‌کند. در این دسته، آنها با وجود آگاهی از توانایی بهداشتی‌ کشورشان در مواجهه با بحران، تصمیم‌گیری درست را در عدم به‌بازی‌گرفتن جان شهروندان با ورود به قرنطینه‌ی کامل و قبول عواقب و پیامدهای اقتصادی آن می‌دانند. در عین حال، آسیب‌های اقتصادی را به غایت مهم‌تر از آسیب‌های ناشی از عدم اقدام عملی و به‌موقع در مواجه با بحران خواهند دید. آنها تن به ایمنی‌سازی گسترده با ترویج بیماری در کشورشان نداده، لذا، با وجود سیستم بهداشتی نیرومند، از تراکم بحران بر سیستم بهداشتی کشور پرهیز می‌کنند، چون آسیب‌های بلندمدت زیادی برای‌شان به بار خواهد آورد. نمونه‌ی بارز بازیگران این دسته؛ کره‌ی جنوبی و سنگاپور به‌عنوان مثال هستند. این کشورها با مدیریت بحران قوی پس از بیماری سارس در سال 2003، دست به آمادگی‌هایی برای بیماری‌هایی بزرگ‌تر زده بودند. کره‌ی جنوبی در همان زمان پیش‌بینی کرده بود که بحرانی بزرگ‌تر از سارس می‌تواند به تهدیدی بزرگ بدل شود، لذا در مدیریت بحران، تمام امکانات لازم را برای مقابله با بیماری بسیج کرده و به خدمت گرفتند. شهروندان، سیستم سیاسی و جامعه و نیز سیستم بهداشتی این کشورها در بلندمدت آسیب‌کمتری از بیماری کرونا خواهند دید.

2- بازیگران با مدیریت قوی و سیستم بهداشتی قوی اما گرفتار در تعلل تصمیم‌گیری: در این دسته‌بندی بازیگرانی قرار دارند که در عین داشتن مدیریت سیاسی قوی برای تصمیم‌گیری در وضعیت بحران و داشتن زیرساخت بهداشتی بسیار قوی و کارآمد، آنها تا حدود زیادی در تصمیم‌گیری در وضعیت بحران تاخیر کرده و در اعمال قرنطینه درنگ نموده و بار سنگین اشتباه در تاخیر تصمیم‌گیری سیاسی را بر سیستم بهداشتی کشور اعمال کردند. روند افزایشی افراد مبتلا و نیز تعداد افزایشی کشته‌ها در این کشورها که احتمالاً بزرگ‌ترین حجم از مرگ ناشی از یک بیماری به این شکل برای آنهاست، پیامد این اشتباه است. در این دسته‌بندی آمریکا، بریتانیا، فرانسه و تا حدودی آلمان و ... قرار دارند. در این دسته، مدیریت سیاسی تصمیم‌گیری در بحران با وجود تاخیر اولیه، به سرعت خود را بازیابی نموده و در مسیر دولت‌های دسته‌ی اول قرار گرفتند. این دولت‌ها توانایی بالایی در واکنش به بحران و پیامدهای تاخیر اولیه دارند. امکانات و توانایی‌های بالای این دسته از بازیگران فرصت مانور بالایی برای آنها ایجاد خواهد کرد. حتی اگر شمار کشته‌ها و مبتلایان هم بالا باشد، آنها به‌غایت سریع‌تر از دیگر کشورها و طولانی‌تر از آنها خود را در مواجهه با این بحران کارآمد خواهند یافت.

3- بازیگران با ضعف تصمیم‌گیر به‌موقع و سیستم بهداشتی قوی: این بازیگران نه به شکل عمیق، اما تا حدود زیادی فاقد مدیریت سیاسی قوی برای تصمیم‌گیری در وضعیت بحران به نظر آمدند. آنها دارای بحران اقتصادی بیشتری از بازیگران دسته‌ی اول و دوم هستند، اما از سیستم بهداشتی مطلوب و حتی قوی در جهان برخوردارند. در این دسته از تصمیم‌گیری، آنها احتمالاً از سویی چندان بیماری را به‌خاطر پنهان‌کاری‌های چین در خصوص بیماری و تعداد کشته‌هایش جدی نگرفته، از سوی دیگر نیز به سیستم بهداشتی خود بسیار خوشبین بودند و نیز نمی‌دانستند که این فاجعه بر عمق بحران‌های اقتصادی و سیاسی آنها خواهد افزود. این دسته، امروزه با بحران مرگ‌های صدنفری و گاه نزدیک به هزار نفر در روز و ابتلای روزانه‌ی هزاران تن دیگر مواجه هستند. ایتالیا و اسپانیا نمونه بارز این دسته هستند. سیستم بهداشتی آنها نیز اکنون در شوک به سر می‌برد و در وضعیت تداوم طولانی بحران و آینده این سیستم بهداشتی قوی آنها نیز با مشکلات زیادی مواجه خواهد شد. این بازیگران آسیب‌های عمیقی از کرونا در بخش‌های فردی، اجتماعی، اقتصادی، بهداشتی و نیز سیاسی خواهند دید.

4- بازیگران با مدیریت قوی و سیستم بهداشتی ضعیف: بازیگران با مدیریت قوی برای تصمیم‌گیری در وضعیت بحران، اما دارای سیستم بهداشتی ضعیف. در این دسته‌بندی این بازیگران که به خوبی از سناریوی تراکم آسیب‌های اقتصادی پیشینی و نیز پسینی ناشی از تصمیم‌گیری برای ورود به قرنطینه‌ی اجباری و نیز ضعف زیرساخت‌های بهداشتی‌شان که می‌توانست در مواجهه با بیماری آنها را به ورطه‌ی نابودی و فروپاشی بکشاند، در کشورشان آگاه بودند، سریعاً دست به اعمال قرنطینه‌های سنگین و اجباری، حتی پیش و بیش از بسیاری از کشورهای دسته‌ی اول تا سوم جهان زدند. بازیگر منطقی در این دسته‌بندی را می‌بایست اقلیم کردستان به حساب آورد که به‌خوبی از اهمیت تصمیم‌گیری در موقع بحران آگاهی داشته و به جای بارکردن پیامدهای بیماری بر سیستم بهداشتی ضعیف خود، تلاش نمود تا در سناریوی اول، یعنی پیش‌گیری و تحمل آسیب‌های اقتصادی ناشی از آن را قبول کرده و به بحران در سناریوی پیشگیری و تصمیم‌گیری به موقع واکنش نشان دهد. اکنون اقلیم کردستان توجهات منطقه‌ای و جهانی را در مدیریت بحران به خود جلب نموده و سازمان بهداشت جهانی نیز رسماً این الگو را موفق اعلام نموده است. البته، در میان و بلندمدت این بازیگر در مواجهه با پیامدهای اقتصادی تداوم بیماری با مشکلاتی مواجه خواهد شد. در این مدیریت تصمیم‌گیری، به جای اتکا به توانایی محدود منابع مالی اقلیم، به سازمان‌های خیریه و گروه‌های سرمایه‌دار اتکا شد. این گروه‌ها میلیون‌های دلار کمک را برای شهروندان فقیر و غیربرخوردار و نیز سیستم بهداشتی اقلیم گرد آوردند. اکنون حدود 6 بیمارستان مخصوص کرونا در اقلیم کردستان عراق به همیت همین اقدام در حال ساخت است که تمام امکانات لازم را نیز در خود دارند.

5- بازیگران با مدیریت ضعیف و سیستم بهداشتی ضعیف: در این دسته‌بندی بازیگرانی قرار دارند که نشان می‌دهند توانایی تصمیم‌گیری در وضعیت بحران را به خوبی ندارند، چرا که چیزی به اسم مدیریت تصمیم‌گیری یک‌پارچه نداشته و سیستم بهداشتی آنها نیز چندان یارای تحمل آسیب‌های ناشی از ضعف مدیریت و تصمیم‌گیری اشتباه مدیرانش را ندارد. هم‌چنین سیستم بهداشتی این بازیگران شکننده بوده و از کمبود منابع و امکانات رنج می‌برد. در نتیجه، آسیب‌های انسانی، اجتماعی، روانی، اقتصادی و فرهنگی بلندمدت ناشی از این بیماری برای این بازیگران در آینده به غایت زیاد خواهد بود. نیز سیستم بهداشتی آنها به شدت دچار آسیب مادی و روانی خواهد شد. پیامد این آسیب، عدم توانایی سیستم بهداشتی برای تحمل آسیب موازی یا آسیب‌های آتی، پیش از بازیابی دوباره‌ی خود پس از کرونا خواهد بود. در عین حال، بحران اعتماد در روابط میان مردم و دولت شکل خواهد گرفت، که با بارشدن با مشکلات دیگر می‌تواند آسیب‌های سیاسی جدی‌ای را بار آورد. این وضعیت تنها با مسئولیت‌پذیری، قبول اشتباهات، تلاش سریع برای جلوگیری از، ازدست‌رفتن جان‌ها و نابودی شهروندان کشور یا منطقه‌ای که در این دسته قرار می‌گیرد، قابل جبران است، که البته اگر دیر نشده باشد.  مهم‌ترین نمونه این دسته از بازیگران کشور پاکستان و... است.

راه‌حل‌های برای خروج از بحران

اگرچه هرگونه ارائه‌ی پیشنهاد در این وضعیت، نیازمند تخصص و بهره‌گیری از رهنمودهای پزشکی است و در تخصص نگارنده‌ی این سطور نمی‌گنجد، با این حال، از منظری دیگر ضروری است برخی پیشنهادها بر اساس الگوی مذکر ارائه گردد.

نخست؛ لزوم توجه به توصیه‌های اکید سازمان بهداشتی جهانی، گوش به فرمان مدیران بهداشتی کشور بودن و لحاظ‌نمودن تصمیم‌های آنها در تصمیم‌گیری‌های سیاسیون و ایجاد پلن‌های خوش‌بینانه، واقع‌بینانه و بدبینانه از پیامدها و آسیب‌های کرونا بر کشورهاست. در عین حال، مدیریت تصمیم‌گیری یک‌پارچه نیز از اهمیت زیادی برخوردار است.

دوم؛ عدم اولویت‌دادن به آسیب‌های اقتصادی کشور و عدم مقدم‌نمودن آن بر آسیب‌های ناشی از بیماری بر شهروندان در سنین مختلف. آسیب‌های اقتصادی امر گریزناپذیر همزمانی کرونا و بحران اقتصادی جهانی است. اما تن‌دادن به آسیب‌های ناشی از این بیماری برای شهروندان و بی‌خردی در مدیریت بحران می‌تواند کشورها را تا آینده‌ای طولانی دچار بحران نماید.

سوم؛ عدم بارکردن بحران بر سیستم بهداشتی کشورها با تن دادن به قرنطینه‌ی اجباری. آسیب‌های سیستم بهداشتی کشورهایی که حاضر به پذیرش قرنطینه نیستند، احتمالا درک کاملاً اشتباهی از پیامدهای این بیماری دارند و نشان می‌دهد که در وضعیت لحظه‌ای می‌اندیشند. در عین حال، آنها چندان از پیامدهای تصمیم‌های‌شان بر وضعیت مدیریت بلندمدت آگاه نیستند. این آسیب در روند طولانی‌شدن بیماری برای 4 ماه و بیش از آن و نیز در بلندمدت باعث ورود سیستم بهداشتی و کادر درمان آن به وضعیت شکنندگی و ناامیدی خواهد شد و احتمالاً آن سیستم توانایی تحمل بحرانی دیگر در وضعیت هم‌زمان یا آینده‌ی نزدیک و میان مدت را نخواهد داشت.

چهارم؛ هم‌بستگی منطقی و احساسی جهانی در واکنش به این بیماری، تنها راه‌کار در دسترس برای جهان امروز است. غرور کاذب، یکه‌تازی و خوش‌بینی به داشته‌هایی که تا به حال نیز در آزمون مواجهه با کرونا ناکارآمد بوده‌اند، اهمیت بازگشت به وضعیت هم‌بستگی را گوش‌زد می‌کند. این بحران نه مخصوص منطقه‌ای خاص است و خود را محدود به گروه خاصی خواهد کرد، لذا هم‌بستگی جهانی و هم‌افزایی همه‌گیری در مقابل با همه‌گیری کرونا تنها راه‌کار فعلی است.

در نهایت، کرونا هرچند شبح ترسناکی برای جهان است، اما، پیامدهای مثبتی نیز به همراه خواهد داشت، که جهانی نوین را در مقابل دیدگان طیف‌های مختلف دانش و فهم بشری قرار خواهد داد. بشریت بحران‌های زیادی را از سر گذرانده است و این نیز یکی دیگر از این بحران‌هاست، که احتمالاً مرزهای دانش بشری و اعتماد به این دانش را که تنها راه نجات واقعی را ارائه خواهد کرد، تا حدود زیادی جابجا خواهد کرد. اما مهم‌تر از این، آنچه تلاش شد در طول این نوشتار مورد تاکید قرار گیرد، اهمیت مدیریت صحیح بحران است که در این نوشتار اهمیت آن از منابع و زیرساخت‌های بهداشتی نیز با غایت بالاتر است. در نتیجه، کشورها تنها به مدیریت قوی می‌توانند این بحران را پشت سر گذارند.

* کارشناس مسائل امنیت منطقه‌ای

 

منبع : انتخاب
به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه