زیرا تا امروز آنها به امید شکستدادن دولت و به طور کلی رقیب سیاسیشان نیروی خود را بر کارشکنی در اجرای برجام و حلنشدن مسئله FATF و اخلال در سیاست خارجی متمرکز کرده بودند، ولی اکنون که خود مسئولیت بخشی از حکومت را بر عهده میگیرند و با واقعیات اداره کشور روبهرو میشوند، به عقیده من به تدریج رویکرد مثبتی نسبت به احیای برجام، پذیرش سازوکار FATF و بهبود سیاست خارجی پیدا خواهند کرد.
آنها این محدودیتها را برای رقیب میخواستند نه برای خود، بنابراین دست به کار خواهند شد. به همین جهت شاید مصلحت این باشد که ریاستجمهوری آینده نیز در دست همینها باشد تا مشکلات خارجی و داخلی کشور سریعتر حل شود. اگر بیرون از قدرت دولت بمانند باز کارشکنی خواهند کرد. البته این وضع قطعا به آزادیهای اساسی و رعایت حقوق شهروندی در کشور آسیب میزند زیرا این گروه، ارزشی برای این امور قائل نیستند و منطقشان این است که برای حفظ نظام هرکاری میتوان کرد. ولی به نظر من در شرایط ویژه فعلی چارهای جز این نیست که دولت و مجلس را به آنها بدهیم تا با پیوندی که با نهادهای انتصابی دارند و از طرفی، دیگر رقیبی پیشروی خود و انگیزهای برای کارشکنی ندارند، با انگیزه کارآمد جلوهدادن خود مشکلات کشور را حل کنند. بعدا باید فکری به حال آزادیهای اساسی و حقوق شهروندی کرد. فعلا از این چاه دربیاییم تا بعد آن چاله را پر کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید