[امیر هاتفینیا] چهل سال دارد و ٢٥سال است که در جمعیت هلالاحمر فعالیت میکند. او به واسطه حضور اطرافیانش در جمعیت، از پانزدهسالگی با هلال همراه شده است، «محمد احمدی» در حادثههای بسیاری حضور فعال داشته و بهعنوان یک امدادگر فعالیت کرده است. او این روزها با تیمش مشغول مقابله با کروناست؛ از غربالگری تا آموزش. احمدی میگوید: «هلالاحمر بروشورهایی تهیه کرده که در آنها آموزشهای لازم برای پیشگیری از کرونا ارایه شده است. این بروشورها در ورودی شهرها توزیع میشود. این یک نکته اساسی است که آموزشِ بیشتر زمینهسازِ پیشگیری از بیماری کرونا میشود.»
در حال حاضر یکی از فعالیتهای شما به اقدامات مرتبط با ویروس کرونا مربوط میشود. این فعالیت به چه شکل پیش میرود؟ مواجهه شما با مردم چطور است؟
ما در بحث غربالگری در ورودیهای شهر وارد شدهایم.
افرادی که در غربالگری حضور دارند، چه آموزشهایی دیدهاند؟
از قبل آموزشهای لازم به امدادگران داده شده است. آنها به مرکز بهداشت رفته و آموزش دیدهاند که چطور میتوان غربالگری کرد. از طرفی بحث بهداشت و ایمنی خودِ امدادگران هم مهم است که در این زمینه هم آموزشهای لازم را فرا گرفتند. آنها یاد گرفتند که در مقابله با کرونا چه کار باید کرد. امدادگران در کلاس مرتبط با کرونا شرکت کرده، تجهیزاتی مثل تبسنج، دستکش، ماسک و ضدعفونیکننده تحویل گرفته و به ورودیهای شهرها رفتهاند. آنها با همکاری مرکز بهداشت و عوامل پلیس کار غربالگری را انجاممیدهند.
در ورودیها صرفا تبسنجی انجام میشود؟
هلالاحمر بروشورهایی هم تهیه کرده که در آنها آموزشهای لازم برای پیشگیری از کرونا ارایه شده است. این بروشورها در ورودی شهرها توزیع میشود. مردم هم استقبال کردهاند. این یک نکته اساسی است که آموزش بیشتر زمینهساز پیشگیری از بیماری کرونا میشود.
اگر در مرحله غربالگری با مورد مشکوکی مواجهشوید، چه کار میکنید؟
وقتی متوجه شویم که تب فرد بالاست، علایم دیگر او را هم چکمیکنیم. اگر مورد اورژانسی باشد، او را به آرامش دعوت و صبر میکنیم تا اورژانس بیاید و فرد را به بیمارستان منتقل کند. اگر هم مورد اورژانسی نباشد، مشخصات فرد را میگیریم و در اختیار مرکز بهداشت قرار میدهیم تا وضع او را پیگیری کنند.
همکاری مردم چطور بوده؟
آنها با احساس وظیفه همکاری لازم را از خود نشان میدهند. نکته مهم این است که در چند روز اخیر در ورودی شهرها کمتر با پلاکهای دیگر شهرها مواجه میشویم، یعنی تنها اهالی خودِ شهر هستند که برای کار خارج میشوند و برمیگردند.
شما بهعنوان یک امدادگر از مردم چه درخواستی دارید؟
خواهش ما این است که مردم هرچقدر که میتوانند قید جابهجایی و مسافرت را بزنند و در خانههایشان بمانند. همچنین توصیههای بهداشتی را هم جدی بگیرند؛ از شستن دست تا استفاده از دستکش و رعایت فاصله لازم و دست ندادن با یکدیگر. زمانی هم که عطسه یا سرفه میکنند با دستمال جلوی دهان خود را بگیرند. اینها مسائلی است که از مردم انتظار میرود رعایتکنند. باید توجه داشت هرچقدر که مردم بتوانند این توصیهها را رعایت کنند، مطمئنا کرونا زودتر شکست داده میشود.
در بحرانهای طبیعی و غیرطبیعی که پیشمیآید، برخی اوقات کنترل هیجانات از دست خارج میشود و به نوعی بحران در دل بحران ایجاد میشود. شما بهعنوان فردی که سالها تجربه امدادگری دارد، در چنین مواقعی چه توصیههایی به امدادگران و داوطلبان هلالاحمر دارید؟
من همیشه به همکاران امدادگرم میگویم که در بحث حوادث طبیعی و غیرطبیعی هر زمان با فرد حادثهدیده برخورد کردند، نخستین گام آنها این باشد که فرض کنند آن فرد یکی از اعضای خانواده خودشان است. ممکن است یک فرد دچار استرس شود. ممکن است یک فرد عزیزترینش را از دست داده باشد، پس باید تاحدی که راه دارد با آرامش و خونسردی با افراد در بحرانها برخورد کرد. باید به فرد حادثهدیده آرامشخاطر داد، بهطوری که برای او اطمینانخاطر ایجاد شود که هلالاحمر در کنار او است و برای برگشت شرایط به وضع عادی قدم برمیدارد. این رفتارها باعث میشود عمق حادثه و تبعات آن کمتر احساس شود.
خود شما در این موقعیتها قرار گرفتهاید؟
بله. مثلا در سیل یکی از روستاهای عجبشیر در چنین موقعیتی قرار گرفتم. خب افراد دچار حادثه شده و عزیزترین افراد خود را از دست داده بودند. ما سعی کردیم آنها را به آرامش دعوت کنیم و بگوییم که برای یافتن گمشدگان تلاش میکنیم و کنارشان هستیم.
از چه روشی برای آرامشدهی استفاده کردید؟
به منطقه موردنظر ربط دارد. مثلا در مناطقی صرفا گفتار مناسب جواب میدهد، یعنی آرامشدهی از طریق ارتباط کلامی. ما سعیمیکنیم آرامش را به این شکل عملی کنیم که هرچه زودتر کار اسکان موقت انجام شود تا حادثهدیدگان به یک آرامش نسبی برسند. ما حتی زمانهایی جدا از توزیع چادر، خودمان چادر نصبکردیم، چون فردی که دچار استرس است و اعضای خانوادهاش را از دست داده، ممکن است نتواند چادر را برپا کند. در چنین موقعیتهایی ما چادر را در جایی که خودِ فرد صلاح میداند و از نظر موارد ایمنی هم مشکلی ندارد، نصب میکنیم و امکانات لازم را به او تحویل میدهیم. همین اقدامات نوعی از آرامشدهی محسوب میشود، یعنی اگر این روند زودتر انجامشود، فرد حادثهدیده آرامش بیشتری پیدا میکند و از نگرانیهایش کاستهمیشود. باید توجه داشت که تلاش همه امدادگران این است که روند اسکان موقت سریعتر انجام شود تا حادثهدیدگان دستکم در آرامشی نسبی قرار گیرند.
بحث توزیع و نصب چادر به همراه مردم را مطرح کردید. این اقدام یعنی تعامل مردم و امدادگران. فکر میکنید برای ترویج چنین همکاریهایی چه کار باید انجام داد؟ شما چه پیشنهادی در این زمینه دارید؟
قاعدتا در حوادث انواع تفکر و احساسات وجود دارد. تأکید ما این است که وقتی در حوادث اقلام را توزیع میکنیم، یا مشغول امدادونجات هستیم، مردم همکاریهای لازم را داشته باشند. چون هرچقدر این همکاری بیشتر باشد، قطعا کار امداد سریعتر انجام میشود. ما وقتی برای امدادرسانی در روستاها حاضر میشویم، از دهیار و شورای روستا انتظار بیشتری داریم. چون همکاریِ بیشتر این افراد باعث میشود مدیریت صحنه راحتتر انجام شود. مثلا راحتتر آمار بگیریم، سریعتر اقلام را توزیع کنیم و حتی میتوانیم در بحث جستوجو و نجات هم موفقتر عمل کنیم. من با تأکید میگویم که همکاری دهیاران و شوراها مهم است.
در زلزله ورزقان ٤٠روز در منطقه حضور داشتم. ابتدا در بحث نجات همکاری کردم و بعد در قسمت توزیع اقلام. خوشبختانه صمیمیت ما با اهالی منطقه آنقدر زیاد بود که بعضی اوقات آنها از روستای خودشان تولیدات محلی میآوردند تا به نوعی از ما تشکر کنند. من این را لمس کردهام و واقعا لذتبخش است. هرچقدر مردم با امدادگران همکاری بیشتری داشته باشند، امدادرسانی در سریعترین زمان ممکن انجام میشود. در زلزله اخیر در شهرستان خوی ما در روستایی بودیم که اهالی آن همکاری بینظیری با ما داشتند. همین هم باعث شد که چادرها سریعتر توزیع شود. حتی بچههای امدادگر آنقدر با اهالی روستا صمیمی شدند که برای مدت قابل توجهی کنارشان ماندند. در هر حال انتظار ما این است که در بحث توزیع اقلام پذیرش بیشتری را شاهد باشیم. چون همه تلاشمان این است که اقلام به شکل عادلانهای توزیع شود. در بحرانها افرادحادثهدیده برایمان مهماند. اما متاسفانه گاهی اوقات از شهرهای دیگر به محل حادثه میآیند و این در روند امداد خلل ایجاد میکند. اگر این موارد جا بیفتد، مشکلی پیش نمیآید و عملیاتهای امدادی با سرعت بیشتری پیش میرود.
این آموزشها را چطور میتوان ارایه داد؟ یعنی از چه روشی باید استفاده کنیم؟
من در این مورد پیشنهاد دادهام که کلاسهای مرتبطی برگزار شود. مثلا کلاسهایی با موضوع آموزشهای امدادونجات و بحث خودامدادی. هرچقدر این آموزشها بیشتر و بهتر انجام شود، در حوادث تلفات کمتری خواهیم داشت. مرحله بعد هم این است که مردم را با وظایف و کارهای هلالاحمر آشنا کنیم. مثلا بگوییم که وظیفه هلالاحمر در حوادث چیست. بعضی اوقات مردم انتظار دارند که هلالاحمر برایشان خانه بسازد. یا مثلا توقع دارند که امدادگر کاری انجام دهد که در شرح وظایفش نیست. ما به میزانی که مردم را با هلالاحمر و فعالیتهایش آشنا کنیم، مطمئنا در زمان حادثه کار امداد را راحتتر انجام میدهیم. من در حادثههای مختلف دیدهام که بخشی از مردم با شرح وظیفه هلالاحمر آشنایی ندارند و همین در زمان حادثه مشکلساز میشود.
چندتوصیه امدادگر هلالاحمر برای پیشگیری از کرونا
لطفا قید مسافرت را بزنید. این یعنی خانواده خود را دوست دارید!
در خانه بمانید. برای اینکه حوصلهتان سر نرود، کتاب بخوانید.
توصیههای بهداشتی را جدی بگیرید و آنها را از کانالهای معتبر دریافت کنید.
با یکدیگر دست ندهید و هیچ وقت از شستن دستها خسته نشوید.
موقع عطسه یا سرفه جلوی دهانتان را با دستمال یا آرنج تان بگیرید.
زمان مواجهه با امدادگران و داوطلبان هلالاحمر برای غربالگری همکاری لازم را داشته باشید.
از تماس دست با صورت و چشمهای خودتان جدا خودداری کنید زیرا تنها راه ورود ویروس به بدن صورت است
کرونا به دنبال میزبان می گردد و تنها وقتی از بین می رود که زنجیره انتقال کاهش پیدا کند. پس برای نابودی و شکست کرونا قید دید و بازدیدها را بزنید.
دیدگاه تان را بنویسید