انتشار آگهی «مزایدۀ مالکیت پیامرسانِ سروش» از جانب سازمان صدا و سیما در آغاز باورپذیر نبود تا اینکه بر روی وبسایت «پارس نماد دیتا » - پایگاه رسمی اطلاعرسانی مناقصات – دیده شد و دانستیم که ساختگی نیست و واقعی است و واقعاً سازمان صدا و سیما در نظر دارد این پیامرسان را که قرار بود جایگزین تلگرام شود به فروش برساند.
به خاطر عبارت «مناقصهگزار» یا «مناقصهگذار» و این که روی پایگاه مناقصات قرار گرفته البته برخی رسانهها از آن به عنوان «مناقصه» یاد کردهاند حال آن که قرار نیست به هر که قیمت کمتر ارایه کرد فروخته شود تا مناقصه باشد و همان مزایده درست است.
هر چند قیمت پایه در آگهی نیامده اما چون مبلغ تضمین یک میلیارد و 918 میلیون و 400 هزار تومان تعیین شده و رسم مزایده ها تضمین پنج درصدی است می توان حدس زد که قیمت مورد نظر 38 میلیارد و 368 میلیون تومان است.
وجه جالب قضیه این است که «سروش» همان پیام رسانی است که قرار بود جای تلگرام را بگیرد و حالا دنبال مشتری میگردد تا 40 میلیارد تومان بدهد و پیام رسانی با 500 هزار نصب فعال را در اختیار بگیرد تا با تلگرام فیلتر شده با 40 میلیون کاربر فعال رقابت کند!
به یاد آوریم که همین فروردین 1397 بود که مدیر سروش گفت: ما جای تلگرام را میگیریم و پس از دهم اردیبهشت همان سال که تلگرام فیلتر شد به سه پیام رسان هر یک پنج میلیارد تومان وام دادند و یکی از آن سه، همین پیامرسان سروش بود.
پس از آگهی مزایده این بحث درگرفت که "سروش پلاس" را هم شامل می شود یا نه چون مدیر آن ادعا می کرد مستقل از سروش است. ادعایی که به نظر می رسید به خاطر جلب اعتماد کاربران بود تا با تصور استقلال از صدا و سیما بیم کنترل های امنیتی نداشته باشند. چیزی شبیه آگهی های مزایده یک نهاد که برای این که مشتری احساس مصادره ای نداشته باشد، مینویسند ستاد و نام کامل را نمیآورند.
آقای سید جعفر خورشاد مدیر عامل پیشین و رییس فعلی هیأت مدیرۀ پیامرسان سروش اما به «دیجیاتو» گفته است: «مالکیت 100 درصدی متعلق به سازمان صدا و سیماست و شامل "سروش پلاس" هم میشود». و جالب این که مدیر سروش پلاس گفته از خروج صدا و سیما استقبال میکنیم!
او پیش از این هم مدعی شده بود که سروش پلاس جداست و توسط سهامدار خصوصی (شرکت تفرس) توسعه پیدا کرده و به خاطر احترام به کاربران سابقۀ گفت وگوها و کانالها نام سروش حفظ شده است. وی حتی عدد دو میلیون کاربر را دربارۀ مخاطبان «سروش پلاس» اعلام کرده بود.
نکتۀ قابل توجه دیگر در گفتههای او و درباره قیمت پایه این است که «بیش از این مبالغ، خرج پیامرسان سروش شده است.»
پس، یک بار دیگر موضوع را مرور میکنیم: ده ها میلیارد تومان برای راهاندازی یک نرمافزار پیامرسان داخلی به نام «سروش» هزینه کردند تا جای تلگرام را بگیرد و پنج میلیارد تومان هم وام گرفتند و حالا میخواهند آن را بفروشند.
به این بهانه می توان این ابهامات، نکات یا سؤالات را بدون پیش داوری مطرح کرد:
1.وقتی پس از تبلیغات فراوان دربارۀ موضوعی، فرجام و نتیجه کوچک تر از ادعاها و هیاهوهاست این ضرب المثل به کار می رود: « کوه، موش زایید» یا در شکل ادیبانه تر: «کوه، موش زاد»!
آیا حاصل آن همه ادعا و غرش این بود که پیام رسان سروش را به فروش بگذارید؟ یا به عکس این عدد 38 میلیارد تومان، کوهی است که می خواهند از موش ( تمثیلی برای جُثۀ کوچک) بر پا کنند؟ کوه، موش زاده یا موش می خواهد کوه بر جای گذارد؟!
2. آیا رسانه ای که سالانه 1800 میلیارد تومان تنها از دولت بودجه می گیرد و از محل آگهی ها هم درآمد کلان دارد و حق پخش تلویزیونی مسابقات فوتبال را هم نمی پردازد لنگ 38 میلیارد تومان سروش است؟ به عبارت دیگر صدا و سیما 50 کانال تلویزیونی و 50 کانال رادیویی و 40 هزار کارمند و یک روزنامه را اداره می کند ولی از عهدۀ ادارۀ یک پیام رسان داخلی برنمی آید؟
3. رییس محترم سازمان صدا و سیما توضیح دهند که دقیقاً چه مبلغی صرف راه اندازی این پیام رسان شده و وام پنج میلیاردی را پس داده اند یا کمک بوده یا خریدار احتمالی باید پس دهد؟
آیا جا ندارد آقای محمد دلاوری که در موضوعات مختلف برنامه اجرا می کند و سخنان صریحی هم بر زبان می آورد یک برنامه هم به بحث پیام رسان های داخلی و من جمله سروش اختصاص دهد تا حداقل ببینیم لحن او با رییس شان هم مثل ریس بنیاد مستضعفان و رییس پدافند غیر عامل است یا نه؟ مهم تر از لحن البته مقولاتی چون حساب رسی، شفافیت، نظارت و فرصت های برابر است که احساس فقدان آنها در کاهش حس وفاداری عمومی مؤثر بوده است.
4. برخی از کارشناسان بر این باورند که پلات فورم سروش از ابتدا ناقص بوده است. آیا این ادعا درست است؟
5. بعید به نظر می رسد این پیامرسان با 500 هزار کاربر فعال مشتری بخش خصوصی داشته باشد و از این رو میتوان حدس زد روز چهارشنبه 20 فروردین 1399 که پاکتها و به قول مناقصهای ها «پاکات»! را باز میکنند یک مجموعۀ به ظاهر خصوصی ولی در واقع دولتی یا متعلق به بخش عمومی مشتری باشد. اگر البته مشترییی باشد.
6. معمول این است که در قبال تضمین و سفته، وام می دهند یا اگر تضمین و سفته نگیرند اطمینانات ( بر وزن پاکات) دیگری حاصل می کنند. جا دارد معاون وزیر ارتباطات و رییس سازمان فناوری توضیح دهند که آن 5 میلیارد تومان بی ضمانت و بی سفته چرا و در چه فرآیندی وام داده شد؟ آیا خود صدا و سیما که مالک آن بود و سالانه 1800 میلیارد تومان بودجه می گیرد نمی توانست آن 5 میلیارد را تأمین کند و حتما باید از وزارت ارتباطات، وام می گرفتند؟ چقدر را پس داده اند و سررسید اقساط آن چگونه است؟ البته اگر بخشش نبوده باشد.
7. ممکن است ادعا شود که اگر با پیام رسان سروش همراهی می شد موفق می شد. یعنی چگونه باید همراهی می شد؟ بالاتر از فیلتر کردن تلگرام و تبلیغ 24 ساعته در صدا و سیما و واداشتن نهادهای مختلف به استفاده از آن؟!
8. مقامات صدا و سیما بارها آمار تماشای رایگان برنامه های تلویزیونی را نشانۀ محبوبیت خود دانسته اند. فروش یک پیام رسان وابسته اما خلاف این گزاره را تأیید می کند. واقعاً اگر سروش، محبوب بود به این روز می افتاد که آن را به فروش بگذارند؟
9. یک جست و جوی ساده خصوصاً در سایت های تخصصی نشان می دهد که در این دو سال به زبان های مختلف ادعا می شد همۀ مالکیت این پیام رسان متعلق به صدا و سیما نیست. آگهی مزایده اما گویای خلاف بودن گزاره های قبلی است. چرا چنین گفتند؟ بخشی از بی اعتمادی مردم به اطلاع رسانی های داخلی که به رواج شایعه دربارۀ ویروس کرونا دامن زده حاصل همین بی اعتمادی نیست؟
10. سر انجام این که خواجه حافظ شیراز که جوهره عصارۀ اندیشۀ ایرانی است می گوید: نگر! تا حلقۀ اقبالِ ناممکن، نگردانی ( یا نجُنبانی).
اگر به این آموزه توجه شده بود بسیاری از مشکلات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی واقتصادی در جامعه رخ نمی داد.
مدام عده ای در حال «گرداندن» یا « جنباندن» حلقه های اقبال ناممکن اند. از روز اول معلوم بود که پیام رسان داخلی در مقابل تلگرام محبوب و دور از سانسور و کنترل حکومتی، محلی از اِعراب ندارد و «نمی گیرد». اما عده ای گوش ندادند و فکر کردند می شود!
این مزایده یعنی نمی شود و نشده است! مثل خیلی از کارهای دیگر که نشده است.
منتظر می مانیم تا ببینیم 20 فروردین 1399 که «پاکات» را باز می کنند بالاترین پیشنهاد را کی داده و اصلا پیشنهادی هست یا نه و صدا و سیما این پول را چه کار می کند؟
بهترین کار این است که منتظر نمانند و هر قیمت که فروش رفت، بفروشند و پول آن را مستقیماً به «ستاد ملی مبارزه با کرونا» بدهند تا با آن ماسک و دستکش و ضد عفونی کننده بخرند یا بیمارستان صحرایی برپا کنند و اگر تا آن زمان کرونا رخت بر بسته بود بدهند به پزشکان و پرستارانی که این قدر زحمت کشیدند و هر کاری میکنند در چاه ویل صدا وسیما نریزند!
دیدگاه تان را بنویسید