ارسال به دیگران پرینت

کرونا و معتادان؛ از پرسنل مراکز کاهش آسیب محافظت کنید

عباس دیلمی‌زاده با توجه به اینکه طرح جمع اوری معتادان متجاهر در مراکز ماده ۱۶ متوقف شده است و قرار است که سیستم کاهش آسیب این افراد را تحت پوشش قرار دهد و به آن‌ها خدمات‌رسانی کند باید از مسئولان سؤال کرد که چه امکانات و برنامه‌ای برای این مراکز در نظر گرفته‌اند؟

کرونا و معتادان؛ از پرسنل مراکز کاهش آسیب محافظت کنید

مراکز کاهش آسیب، خط مقدم مبارزه با ویروس کرونا در بین معتادان و گروه‌های پرخطر جامعه است و کارمندان این مراکز هم که بیشتر بهبودیافتگان اعتیاد هستند، سربازان خط مقدم این جبهه. من به‌عنوان مدیرعامل بزرگ‌ترین سازمان مردم نهادی که در حوزه کاهش آسیب خدمات‌رسانی می‌کند، وظیفه خود می‌دانم در شرایطی که گویا کسی حواس اش به این سربازان نیست، از حقوق اولیه آن‌ها دفاع کنم.

معتادان بهبودیافته که در مراکز کاهش آسیب خدمات‌رسانی می‌کنند، به دلیل اینکه در گذشته مصرف‌کننده مواد بودند دچار انواع بیماری‌های قلبی، ریوی و همچنین مشکلات نقص ایمنی هستند و میانگین سنی آن‌ها بیش از ۴۰ سال است. این ویژگی‌ها نشان از آن دارد که پرسنل این مراکز در برابر ویروس کرونا بسیار آسیب‌پذیر هستند.

از طرف دیگر معتادان بی‌خانمان و کارتن‌خوابی که به این مراکز مراجعه می‌کنند، مصرف‌کنندگان پرخطری هستند که به‌صورت دسته‌جمعی در پاتوق‌ها، مواد مصرف می‌کنند و معمولاً هم از پایپ و لوازم مصرف مواد به‌صورت اشتراکی استفاده می‌کنند. ضمن اینکه تغذیه مناسبی ندارند، بهداشت فردی را رعایت نمی‌کنند و به خاطر مصرف مواد دچار مشکلات نقض ایمنی هستند. به همین دلایل اگر کسی در بین آن‌ها به ویروس کرونا آلوده شود این بیماری بین همه آن‌ها منتشر می‌شود.

نکته دیگری که در مورد مصرف‌کنندگان مواد وجود دارد این است که این افراد به دلیل مصرف توأم مواد مخدر و محرک ممکن است علائمی که نشان‌دهنده وجود ویروس کرونا است از خود بروز ندهند؛ یعنی ممکن است ویروس داشته باشند اما تب نداشته باشند یا سرفه نکنند؛ بنابراین حتی اگر در مراکز کاهش آسیب غربالگری هم انجام شود احتمالاً شناسایی نمی‌شوند و امکان انتشار ویروس در بین این گروه‌ها افزایش می‌یابد.

این توضیحات حکایت از آن دارد که کارکنان مراکز کاهش آسیب هم به دلیل ویژگی‌های فردی‌شان و هم به دلیل گروهایی که به آن‌ها خدمات‌رسانی می‌کنند کاندیداهای مناسبی برای ابتلا به ویروس کرونا هستند؛ اما باوجوداینکه کارکنان این مراکز هم جزء سرویس‌دهندگان نظام سلامت به شمار می‌آیند، تفاوت مهمی با کسانی که در بیمارستان‌ها در بخش سلامت خدمات‌رسانی می‌کنند، دارند و آن این است که امکانات بهداشتی و لوازم مورد نیاز برای مواجهه با بیماران و پیشگیری از ابتلا به ویروس کرونا در اختیار پرسنل بیمارستان‌ها قرار داده می‌شود درحالی‌که مراکز کاهش آسیب در این شرایط بحرانی از حداقل امکانات برای خدمات‌رسانی به قشر پرخطر جامعه محروم هستند.

همین چند روز پیش برای تهیه امکانات ساده بهداشتی برای مراکز کاهش آسیب تولد دوباره مانند ژل ضدعفونی‌کننده دست بسیار تلاش کردیم تا در نهایت موفق شدیم ژل ضدعفونی‌کننده را از بازار سیاه با چند برابر قیمت تهیه کنیم. این در حالی است که سیستم بهداشتی و درمانی کشور وظیفه دارد همان امکاناتی که در بیمارستان‌ها در اختیار پرسنل قرار می‌دهد در اختیار پرسنل مراکز کاهش آسیب هم قرار دهد.

کارکنان مراکز کاهش آسیب در مکان‌هایی که کلونی مصرف‌کنندگان مواد است، خدمات‌رسانی می‌کنند و این عین بی‌عدالتی است که هیچ‌گونه تجهیزاتی در اختیار این افراد قرار داده نمی‌شود. وقتی می‌بینم که پرسنل مراکز کاهش آسیب که با توجه به مشکلات پزشکی زمینه‌ای که دارند و جزء گروه پرخطر به‌حساب می‌آیند بدون هیچ امکاناتی در خط مقدم خدمات‌رسانی می‌کنند دچار تضاد و تناقض می‌شوم و این سؤال در ذهنم نقش می‌بندد که در چنین شرایطی آیا این افراد باید به خدمات‌رسانی ادامه بدهند درحالی‌که ممکن است این شیوه کار کردن بدون هیچ تجهیزات پیشگیرانه‌ای منجر به مرگشان شود یا اینکه باید خدمات‌رسانی را تعطیل کرد؟

پاسخ به این سؤال دشوار است اما بر این اعتقادم که خدمات کاهش آسیب نباید تعطیل شوند چون در آن صورت مردم جامعه آسیب خواهند دید! اما درعین‌حال نباید سربازان خط مقدم خدمات کاهش آسیب را هم قربانی کنیم؛ بنابراین یک راه بیشتر باقی نمی‌ماند مطالبه گری از دولت برای تأمین تجهیزات موردنیاز.

با توجه به اینکه طرح جمع اوری معتادان متجاهر در مراکز ماده ۱۶ متوقف شده است و قرار است که سیستم کاهش آسیب این افراد را تحت پوشش قرار دهد و به آن‌ها خدمات‌رسانی کند باید از مسئولان سؤال کرد که چه امکانات و برنامه‌ای برای این مراکز در نظر گرفته‌اند؟

ممکن است مدیران اجرایی سازمان‌های مرتبط بگویند که ما بخشنامه‌های لازم را صادر کرده‌ایم و جای نگرانی نیست. در پاسخ به آن‌ها می‌گویم، در شرایط بحران بخشنامه جواب نمی‌دهد. با این بخشنامه‌ها امکانات به‌موقع مهیا نمی‌شود. از زمانی که بخشنامه‌ای صادر می‌شود تا زمانی که روندهای اداری طی شود و بخشنامه در اقصی نقاط کشور اجرایی شود مدت‌زمان زیادی تلف می‌شود که می‌تواند منجر به از دست دادن جان انسان‌ها شود. من فکر نمی‌کنم با این بخشنامه‌ها مشکل حل بشود مدیریت بحران این‌گونه نیست.

سیستم دولتی باید متوجه این موضوع باشد که سازمان‌های مردم‌نهاد و فعالان اجتماعی تمام تلاش خودشان را برای کمک به مدیریت این مسئله انجام خواهند داد؛ اما سازمان‌های مردم‌نهاد هم در زمینه حفظ جان داوطلبان و افرادی که خدمات‌رسانی می‌کنند مسئولیت دارند. یعنی نمی‌شود که فعالان اجتماعی به کمک شهروندان بروند اما سازمان‌های مسئول هیچ امکاناتی در اختیار آن‌ها قرار ندهند.

اگر قرار است سرپناه‌ها و مراکز کاهش آسیب به‌عنوان یکی از بخش‌های سرویس‌دهنده نظام سلامت باشند و قرار به این باشد که این سرویس‌دهی ادامه پیدا کند باید همه امکانات مورد نیاز در اختیار پرسنل این مراکز قرار داده شود. در غیر این صورت عدالت برقرار نیست.

ما حاضر هستیم برای سلامت جامعه جان خودمان را فدا کنیم اما حاضر نیستم در مقابل بی‌عدالتی سکوت کنیم. ما به معتادان خیابانی که پر ریسک ترین گروه‌های جامعه هستند و می‌توانند به‌سادگی ویروس را جذب و منتشر کنند سرویس می‌دهیم و در مقابل هیچ امکاناتی در اختیار ما گذاشته نشده است. این بی‌عدالتی است.

انتظار ما به‌عنوان فعالان حوزه کاهش آسیب از نهادهای مرتبط به‌ویژه وزارت بهداشت و ستاد ملی مبارزه با کرونا این است که در چنین شرایط بحرانی از پرسنل مراکز کاهش آسیب محفاظت کنند اما اگر آن‌ها قصد ندارند از این افراد حمایت کنند، سازمان‌های غیردولتی مجبور هستند خودشان از کارمندانشان حفاظت کنند چون سازمان‌های مردم‌نهاد درعین‌حالی که مشتاق هستند به وظایف اجتماعی که برای خود تعریف کرده‌اند عمل کنند اما حفظ جان کارمندانشان هم حتماً جزء اولویت‌هایشان است.

* مدیرعامل جمعیت خیریه تولد دوباره

 

منبع : خبر آنلاین
به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه