بیش از اینکه او را در جشنواره موسیقی فجر دیده باشیم او را در جشنواره فیلم فجر دیدهایم. موسیقیدانی که هم نامش هم آثارش برای اهالی تلویزیون و سینما، از کارگردان تا بیننده تداعی کننده خاطرات متفاوتی است، خاطراتی که با «اشکها و لبخندها» در سینما شروع شد و با تازهترین اثرش «خروج» همچنان تنها نامی است که یکتنه توانسته آثار به یاد ماندنیای را خلق کند.
آثاری برای فیلمهایی که میتوان گفت در زمان خودشان بهترین بودند و عدد خوبی را برای گشیه سینما رقم زدند.
کارن همایونفر، جز معدود آهنگسازانی است که موفق به کسب ۱۰سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن شده و ۱۰ بار هم نامزد دریافت این جایزه شده است.
او امسال برای دو فیلم موسیقی نواخته، «روز بلوا»ی بهروز شعیبی و «خروج» ابراهیم حاتمیکیا که هر دو از پروژههای سازمان اوج در جشنواره سیوهشتم فیلم فجر بودند.
وی که در ماههای گذشته با بیانیهای که در صفحه شخصیاش منتشر کرد خبرساز شد، از ترجیحش برای سکوت میگوید.
چه شد که وارد آهنگسازی برای فیلمها شدید؟
در سی سالی که من در عرصه سینما و آهنگسازی فیلمهای سینمایی فعالیت انجام میدهم، فکر میکنم بیشتر جزو سینما گرها قرار میگیرم تا آهنگسازها. اما عامل همین وارد شدن به این عرصه هم عشق بود، من هم دلم می خواست مانند سایر دوستان در یک فضای موزیکال و موسیقیایی کارم را ارائه بدهم. اما وقتی همزمان عاشق موسیقی و عاشق سینما باهم هستید، این بدبختی سرشما میآید که راهتان را به سمتی میبرید که هم موسیقی و هم سینما در آن حضور داشته باشد و اینگونه میشود که در جشنوارهها راه خود را یکی میکنید.
کارهای اخیر شما در جشنواره «به وقت شام» و «بادیگارد» بود، حالا هم این دو فیلم را در جشنواره دارید، چون این فیلمها برای اوج بود با آنها همکاری کردید یا فیلمها را آنقدر قوی دیدید که حاضر یه همکاری با آنها شدید؟
خب میشه گفت من و امسال من به یک جایی رسیدهایم که حق انتخاب داریم و طبیعتا فیلمهایی که من در این سالها انتخاب کردم فیلمهایی بوده است که جزو پر مخاطبترین و مهمترین فیلمهایی بودند که در سینما ساخته شده است. یک بخشی از این موضوع هم به حق انتخابی که ماداریم باز میگردد و نکته دیگر اینکه حالا میتوانم بین فیلم خوب و بد یک حق انتخاب داشته باشم.
هر دو تا فیلم فعلی چه «خروج» و چه «روز بلوا» را بسیار دوست دارم. امیدوارم برای مخاطب هم جذاب باشد. چون برای من هردو بسیار جذاب است و جز کارهای خوب کارنامه من هستند.
کاری را تا به حال داشته اید که به آن بی توجهی شده باشد؟
سال گذشته ۹۷، من برای فیلم «آشفتگی» آهنگسازی کردم منتهی آنچنان به آنها پرداخته نشد.
شما فقط برای همین دو فیلم آهنگسازی کردید؟
من امسال برای فیلمهای زیادی موسیقی ساختم اما خب طبیعتا فیلمهایی وارد جشنواره میشوند که کارهای قویتری هستند.
اما رویکردهای من برای آهنگسازی به هیچ عنوان کارگردان یا موضوع خاصی نیست.
در برخی سکانسهای «روز بلوا» نت و موسیقی در فیلم گم میشود، این خواست شما بود یا خواست کارگردان؟
بله، اتفاقا این موضوع بسیار خوب است چون فیلم و موضوعش اینگونه ایجاب می کرد من اگر بخواهم کنسرت موسیقی بگذارم شما مجبورید همه آن را بشنوید اما در فیلم اینگونه نیست یک بخشهایی را شما نباید بشنوید.
موسیقی فیلم یک آشوبی داشت.
بله، اسم فیلم چه بود؟ «روز بلوا»، پس وظیفه من ایجاد آشوب و بلوا است اما نه به صورت واضح باید در عمق آن آشوب و دلهره ادامه پیدا میکرد و اگر باعث کلافه شدن مخاطب شده است من قطعا موفق شدهام تا به خواستهام برسم.
درباره جایزههایتان در جشنواره بگویید.
من اصلا به جایزه فکر نمیکنم، یک اتاق پر از جایزه دارم و چون عینکم هم گرد است دستیارم به آن اتاق میگوید تالار افتخارات هری پاتر منتهی در آن اتاق را باز نمی کنم که آنها را خیلی نبینم. به نظرم اگر جای این جایزهها پولش را بدهند خیلی بهتر باشد(با لحن خنده). یا حتی جای این کریستالها طلا و بلور بود خیلی بهتر میشد.
نظر شما درباره برخی حواشی حاکم بر سینما از تحریم جشنواره فجر توسط برخی اقلیتها و مسائلی مشابه چیست؟ چون خودتان هم یکی از این معترضان در آبان بودید!
در مقطعی هستیم که سکوت خیلی شایستهتر است، چون ایجاد چندگانگی در فضای سینمای الان، موجب سود بردن عدهای میشود که ما دوستشان نداریم.
دیدگاه تان را بنویسید