در مجله آتلانتیک نوشت: دونالد ترامپ با حساسترین لحظه در دوره ریاست جمهوری خود مواجه است. در حال حاضر، وی با استیضاح خود در سنای آمریکا مواجه است و از برخی نواقص و مشکلات نظیرِ: اعتبارِ مخدوش شده اش، و دفترِ ریاست جمهوری که عمیقا از هرج و مرج رنج میبرد و هیچ سرنخ و اطلاعی در مورد نیات رئیس جمهور آمریکا ندارد، رنج میبرد. هر دو این مسائل در طی سالهای اخیر ایجاد شده اند و به نظر میرسد هیچ کدام از آنها به آسانی درست شوند.
از بیرون اینگونه به نظر میرسد که این دو مساله، دو موضوع کاملا جدا از هم هستند. با این حال به طرق مختلفی، آنها دو روی یک سکه هستند و باید یک موضوع تلقی شوند. اظهارات غلط و بی نظمی و هرج و مرج در دفتر رئیس جمهورِ کنونی آمریکا، مسائلی جدا از هم نیستند، بلکه یکدیگر را به صورت متقابل تقویت میکنند.
دونالد ترامپ رئیس جمهوری است که به صورت انفرادی تصمیم میگیرد و تلاشهای اولیه کارکنان کاخ سفید برای بررسی مطالبی که وی میبیند را بی اثر کرده است. در شرایط کنونی، ترامپ اطلاعات، شایعات و اراجیف، و بهتانها و اتهامات بی پایه و اساس را از هر منبعی جذب میکند. وی این موارد را از پیامهای توئیتری (که منبع مشخص و روشنی ندارند)، دوستان قدیمی، رهبران اقتدار گرا در اقصی نقاط جهان و افرادی که حامی ترامپ هستند، دریافت میکند. وی به طور مداوم، شایعهها را به عنوان حقیقت مطرح میکند و هیچ منبعی هم برای گفتههای خود ذکر نمیکند.
روسای جمهور آزاد هستند تا ذهنیت خود را تغییر دهند. این امر، موضوع بدی نیست که یک نفر در مفروضات خود بازنگری کند. با این حال، ترامپ به قدری در این زمینه افراط میکند و مایوس کننده ظاهر شده که مشاوران و کارکنان خود را مثل دیگر افراد که از بیرون، وی و اقداماتش را نظاره میکنند، مایوس ساخته است. هیچ کس در کاخ سفید، به نفع او سخن نمیگوید. موارد بسیاری بوده که آنها (کارکنان کاخ سفید) از مواضع و سیاستهایی دفاع کرده اند، حال آنکه رئیس جمهور ترامپ به آنها بی اعتنایی کرده و همچنین پیشنهادهایی را مطرح کرده اند که وی هیچ گاه آنها را تایید نکرده است. ترامپ، همکاران و دستیاران خود را برای سخنرانی و اعلام پیام به ملت آمریکا جلو میاندازد و اندکی بعد، هر آنچه آنها گفته اند را انکار میکند.
اطلاعاتِ غلط، هرج و مرج را تقویت میکنند. هرج و مرج نیز به گسترشِ هر چه بیشترِ اطلاعاتِ غلط منجر میشود. یک مشاور اسبق ترامپ به من گفت: "ترامپ عادت داشت در منطقه مسکونی کاخ سفید، از پلهها پائین بیاید و خواستارِ انجامِ اقداماتی شود که به کل، برنامه ریزیِ کارکنان وی را به هم میریخت". این مشاور ترامپ افزوده: "برای فهمِ اینکه رئیس جمهور ترامپ از کجا این ایده را آورده، برنامههای شب گذشته شبکه فاکس نیوز را بررسی میکردیم (اشاره به این نکته دارد که وی عمیقا تحت تاثیر برنامههای تلویزیونی است) ". یک عضوِ دیگر کاخ سفید که اکنون، دیگر مسوولیتی ندارد به من گفت:"اعضای کنگره آمریکا، اغلب در مواجهه با کارکنان کاخ سفید اصرار دارند که ترامپ مواضع خود را در توئیتر اعلام میکند. از این رو، آنها نمیتوانند به تضمینهای هیچ مقامی در کاخ سفید اعتماد کنند". این فرد میگوید: "او مدام نظر و ذهنیت خود را تغییر میدهد. این امر، موضوع و نکتهای اساسی است".
"دیوید شالکین"، از جمله مقامهایی بود که برکناری وی از سوی ترامپ، با سروصداهایی فراوانی همراه شد. با این حال، حیاتِ ناراحت کننده و کوتاهِ وی در سرزمینِ ترامپ (Trumpland)، حاکی از چرخه پایدارِ سوارتباطات و سوعملکرد در دولت ترامپ است. شالکین که سمتِ "دبیر امورِ کهنه سربازان" را برعهده داشت، مکررا تماسهایی از سوی ترامپ دریافت میکرد که در جریان آن ها، وی (ترامپ) سوالهایی از شالکین میپرسید که مبنای آن ها، برنامههای شبکه فاکس نیوز بود (خودِ شالکین این موضوع را به من گفت). شالکین افزوده: "ترامپ همیشه اطلاعات خود را از منابع بیرونی میگرفت. منابع اطلاعاتیِ بیرونیِ ترامپ به وی میگفتند که چه کارهایی باید در اداره امور کهنه سربازان انجام شود. آنها مدام به او پیام میدادند. من هیچ وقت نفهمیدم که ترامپ برخی سوالها و اطلاعات خود را از کجا میآورد". در این راستا، در یکی از شرم آورترین صحنههایی که البته دوربینها هم توانسته اند آن را ثبت کنند، ترامپ در جریان یک گردهمایی در کاخ سفید رو به شالکین میکند و از او میپرسد آیا او برای شرکت در نشستی راجع به کهنه سربازان در کالیفرنیا (در عمارتِ مار-ئه-لاگو) حضور خواهد داشت یا خیر (این مطلب از این نظر عجیب است که شالکین خود دبیر امور کهنه سربازان بوده و حتما باید در این جلسه حاضر باشد). تاکنون هیچ فردی شالکین را به جلسهای که اداره تحت ریاست وی باید آن را برگزار کند، دعوت نکره بود. شالکین میگوید این اولین بار بود که من با یکچنین مسالهای مواجه شده بودم. وی میگوید: "من مات و مبهوت به ترامپ نگاه میکردم، زیرا واقعا نمیفهمیدم او دارد راجع به چه سخن میگوید".
بی پروایی ترامپ (که احتمالا کارکنانش آن را قاطعیت وی توصیف میکنند)، اعتبارِ دولت وی را از روز دومِ رویِ کارآمدنش، تضعیف کرده است. در آن زمان، ترامپ که از گزارشهای خبری در مورد اینکه شمار کمتری از مردم در قیاس با مراسم تحلیف باراک اوباما در سال ۲۰۰۹، در مراسم وی شرکت کرده بودند آزرده خاطر بود، به دبیر مطبوعاتی وقتِ خود "شان اسپایسر" گفت: "برود و هرچه سریعتر به این مساله رسیدگی کند". در این راستا، اسپایسر این ادعای چالشی را مطرح کرد که حضور مردم در مراسم تحلیفِ ترامپ، بزرگترین گردهمایی مردمی در مراسم تحلیف روسای جمهور آمریکا بوده است. این ادعا به سرعت رد شد و برای همیشه مورد تمسخر قرار گرفت. اولین دروغ از جانب دولتِ ترامپ (۳ سال پیش در چنین روزهایی)، الگو و بنیانی را برای دروغگوییهای بیشترِ دولت ترامپ ایجاد کرد. از آن زمان تاکنون، مثالهایی از این نوع، بیش از پیش افزایش یافته اند.
هنوز چند ماه از ریاست جمهوری ترامپ نگذشته بود که وقتی وزارت دادگستری آمریکا لایحه ممنوعیت ورود اتباع برخی کشورهای خارجی از سوی وی را اصلاح کرد، ترامپ شکایت کرد که نسخه اصلی دولت وی در این رابطه، تضعیف شده (وی مدعی شد آن نسخه، کاملا مناسب بوده است) و با انگیزههای سیاسی، مورد اصلاح و بازنگری قرار گرفته است.
سال گذشته، ترامپ رئیس کارکنان کاخ سفید "میک مولوانی" را فرستاد تا به خبرنگاران بگوید: "نشست آتی جی ۷ در باشگاه گلف دورال در کالیفرنیا برگزار خواهد شد". دو روز بعد، ترامپ گفت: "نشستِ مذکور، جای دیگری برگزار خواهد شد".
در هفتههای گذشته، ترامپ مکررا گفته است که آمادگی دارد تا به همه مقامهای کاخ سفید اجازه دهد تا برای ادای شهادت و انجام تحقیقات مربوط به استیضاحش، در سنا حاضر شوند. این ادعا در شرایط انجام شده که اعضای تیم حقوقی وی فعالانه کار کرده اند تا جلویِ انجامِ یکچنین اقدامی را بگیرند.
در خلوت، ترامپ میتواند اشتباهات خود را بپذیرد. مشاوران و کارکنانِ اسبق کاخ سفید به من گفته اند: "هنگامی که وی اشتباهی میکند، فقط به گفتنِ چرند است اکتفا میکند". آنچه که رئیس جمهور ترامپ انجام نخواهد داد این است که آشکارا و در برابرِ دیدگان همگان به اشتباهات خود اعتراف کند (این خیلی بد است. تصورش را کنید چه خودزنیِ وحشتناکی برای ترامپ خواهد بود اگر وی در ضلع جنوبی کاخ سفید و در کنار هلی کوپتر مخصوص رئیس جمهوری آمریکا بایستد و هراز چندگاهی به خبرنگاران بگوید: چرند است! من اشتباه کردم).
در گذر زمان، دستیارانِ مجربِ ترامپ یاد گرفته اند که پیش بینیِ اینکه وی چه کاری انجام خواهد داد، کاری ریسکی و پرخطر است. دستیاران و مشاوران ترامپ به من گفته اند که آنها نمیخواهند آبروی خود را با دفاع از مواضعی که وی بعدها آنها تقبیح میکند، به خطر بیندازند. یک عضو سابق کاخ سفید در دوره ترامپ به من گفت: "برخی اوقات به ما گفته میشد که قرار است ما از فلان قانون حمایت کنیم یا فلان لایحه را امضا کنیم. روز بعد، ترامپ یک پیام توئیتری منتشر میکرد و همه چیز را تغییر میداد. این موضوع از جمله مواردی بود که ما همیشه با آن مواجه بودیم و سعی میکردیم در اقدامات خود آن را لحاظ کنیم".
هر فرضیهای در مورد اینکه ترامپ در موقعیتهای مختلف چگونه رفتار خواهد کرد، میتواند نتیجه عکس دهد. به عنوان مثال نیویورک تایمز در گزارشی که در اوایل ماه گذشته به چاپ رسانده به این موضوع اشاره کرده که: "رهبران نظامی آمریکا هرگز فکر نمیکردند هنگامی که گزینهز را به ترامپ پیشنهاد میدهند، وی آن را قبول کند. با این حال، آنها اشتباه میکردند".
با این همه، به نظر نمیرسد که هیچ فردی در تیمِ ترامپ مایل باشد تا وی سبکِ خاص خودش را رها کند. یک مقام سابق کاخ سفید به من گفت: "ترامپ بی پروا و بی پشتوانه صحبت میکند. شما دقیقا از صحبت هایش، محتوای فکر و گفته هایش را متوجه میشوید. در مقابل، دولت اوباما نیز بیانیههای زیبایی صادر میکرد، اما شما نمیتوانستید فکر او را بخوانید یا بفهمید وی واقعا چه انسانی بود".
اینطور به نظر میرسد که کارکنان و مشاوران کاخ سفید، ترامپ را تشویق میکنند تا به غریزه خود اعتماد کند. "استیو بنن" استراتژیست سابق رئیس جمهور آمریکا (ترامپ) به من گفت: شما باید تهاجمی عمل کرده و هدف خود را محقق کنید. رسانهها قرار نیست کمکی به شما در این راه بکنند. شما باید حمله، حمله، و حمله بکنید!.
برخی افراد که با ترامپ کار کرده اند به من گفته اند: "اینکه وی در بیشترِ اوقات در دسترس است (راحت میشود او را دید)، مزایای خاص خودش را دارد. اگر ترامپ به شما اعتماد کند، به حرفتان گوش خواهد داد و فیلترهایی را که در حالت عادی، اطلاعاتی را که به دستِ رئیس جمهور آمریکا میرسند بررسی میکنند، کنار میگذارد". شالکین برخی جنبههای این رویکرد را آزادی بخش (فارغ از هرگونه محدودیت) توصیف کرده است. وی در موردِ دورهای که در دولت اوباما در اداره کهنه سربازان آمریکایی کار میکرده میگوید: "در آن زمان، شما به یک اداره مشخص میرفتید و مدارک خود را تحویل میدادید. پس از آن، هفتهها این مدارک، بررسی و تحلیل میشدند و سپس از شما درخواست میشد تا برای انجام ملاقات در مورد موضوعِ مورد نظر، حاضر شوید. پیشرفت در این چهارچوب، ادامه دار، اما آرام بود. در دوره ترامپ، کلا بوروکراسی معنای خود را از دست داده است". شالکین به من گفت: امکان دارد فردی به دیدنِ رئیس جمهور برود و گفتگو میان آنها به این شیوه انجام شود:
*ببین، این کاری است که من میخواهم انجام دهم
ترامپ: آیا انجام این کار برای کهنه سربازان خوب است؟
*بله
ترامپ: باشه، برو جلو و انجامش بده
با گذشتِ زمان، بر اثرِ این رویکرد ترامپ، نتیجهای وحشتناک حاصل شد که آن خساراتی بود که دسترسیِ بی قاعده و هرج و مرج گونه به ترامپ، آنها را به بار آورده بود. محافظه کاران از دستِ ترامپ ناراحت بودند. آنها فکر میکردند او به اندازه کافی برای خصوصی سازیِ خدماتِ اداره کهنه سربازان، کار نمیکند. شالکین حتی در این زمینه، شایعاتی در موردِ برکناری خودش شنیده بود. از این رو وی به "جان کِلی"، رئیسِ وقتِ کارکنان کاخ سفید تماس میگیرد تا در مورد وضعیت خود سوال کند. کلی کسی بود که جواب را در این باره میدانست. وی سمتِ ریاست کارکنان کاخ سفید را عهده دار شده بود تا نظم را در دفترِ رئیس جمهور آمریکا برقرار کند. در ابتدا کلی به شالکین گفته است: "اخبار مربوط به برکناری تو کاملا غلط هستند. تو از اعتماد رئیس جمهور ترامپ برخوردار هستی".
اندکی بعد از این گفتگو، ترامپ با شالکین تماس گرفته و اشارهای هم به این نکته نکرده که شغل وی در خطر است. با این حال، چند ساعت بعد، کِلی با شالکین تماس میگیرد و میگوید: "شایعات در مورد برکناری وی درست بودند". شالکین میگوید که کلی به او گفته است: "دیوید، متاسفم من در این رابطه هیچ نظری ندارم".
دیدگاه تان را بنویسید