فوتبال ایران این روزها لحظات حساسی را سپری میکند؛ آن قدر حساس که حتی یک شایعه ساده هم حالش را وخیمتر میکند.
تازهترین بحرانی که گریبان این فوتبال را گرفته مساله میزبانی باشگاههای ایرانی در لیگ قهرمانان آسیا است. کنفدراسیون فوتبال آسیا پایش را در یک کفش کرده و میگوید ایران امنیت لازم برای میزبانی از تورنمنتهای بین المللی را ندارد.
ایرانیها هم، اما این اظهارنظرات را سیاست زده میدانند و میگویند پای عربستان و کمی آن طرف تر، پای اسرائیل در میان است. حالا چه این سناریو درست باشد یا نه، به نظر میرسد بیشتر وخامت حال فوتبال ایران برگرفته از بی مسئولیتی است.
این روزها فدراسیون فوتبال، نهاد اولی که باید در خط مقدم برای استحقاق حق این ورزش مبارزه کند، رییس ندارد. مهدی تاج، رییس سابق فدراسیون فوتبال (ظاهرا) به دلیل بیماری قلبی از کارش استعفا داده و رفته است. البته میگویند این روزها در مالزی است تا در مقر کنفدراسیون فوتبال آسیا برای حق ایران مبارزه کند.
او درست است که رییس فدراسیون فوتبال ایران نیست، ولی فعلا نائب رییس AFC است و به عقیده برخی هنوز هم میتواند تاثیرگذار باشد. البته که این یک دلخوشی ساده بیشتر نیست؛ تاج اگر میتوانست دردی از این فوتبال دوا کند، این رشته ورزشی سیرنزولی نمیگرفت و این قدر اسیر بحران نمیشد.
تاج و کمی قبل از او یعنی علی کفاشیان هرگز در پرونده که عربستانیها علیه فوتبال ایران به جریان انداختند توفیقی نداشتند؛ پس خیلی خوش بینانه است اگر تصور شود مردی که صندلی اش در خیابان سئول را رها کرده تا مثلا از استرسِ فوتبال به دور باشد بتواند مرهمی برای زخم تازه شود.
وضعیت وقتی وخیمتر میشود که جایگاه سرپرست کنونی فدراسیون فوتبال مشخص شود؛ حیدر بهاروند. او نائب رییس دوم مهدی تاج در زمان ریاستش بود و حالا اداره امور را به دست گرفته است. در واقع طبق قانونی که در اساسنامه به آن اشاره (فارغ از مباحثی که درباره درستی اساسنامه موجود است) اگر رییس فدراسیون فوتبال از سمتش کناره گیری کند باید نائب رییس اول به عنوان سرپرست جایگزینش شود. عجیب اینکه فدراسیون فوتبال ایران نائب رییس اول هم نداشت!
علی کفاشیان نائب رییس اول فدراسیونِ تاج بود که او هم ۹ ماهی میشد پایش را به فدراسیون نگذاشته بود تا علنا نقشی در این سازوکار نداشته باشد. اینطور شد که نوبت به نائب رییس دوم یعنی حیدر بهاروند رسید. او حالا سرپرست فدراسیون فوتبال است تا امور را بچرخاند. ایراد کار، اما اینجاست که حیدر بهاروند در زمان ریاست مهدی تاج، رییس سازمان لیگ و مسابقاتش بود. او از عهده برگزاری یک فینال ساده جام حذفی بین پرسپولیس و داماش گیلانیان در ورزشگاه فولاد برنیامد تا آن فاجعه عجیب و غریب رقم بخورد.
ریاست کفاشیان و تاج که بر فدراسیون فوتبال، دست کم در عرصه دیپلماسی دستاوردی نداشت، ولی حالا زمام امور به دستان کسی سپرده شده که ضعف مدیریتی اش، حداقل در این برهه حساس، بیش از هر زمان دیگری به چشم میاید.
با بررسی وضعیتی که بر فدراسیون فوتبال در ادوار مختلف گذشته میتوان به این نتیجه رسید که این نهاد هر روز از لحاظ مدیریتی ضعیف و ضعیفتر شده؛ آن قدر نحیف که حالا شاید با کوچکترین تلنگری از هم بپاشد. مرور همین اتفاقات کافی است تا افق روشنی از چرایی وضعیت کنونی ترسیم شود؛ فوتبالی که مدیر توانمند ندارد بعید است حرفی هم برای گفتن داشته باشد.
موضوع، اما وقتی حساستر میشود که انتخابات هم قرار است از راه برسد؛ فدراسیون فوتبال تعیین کرده روز ۲۵ اسفند انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال برگزار میشود. سوال این است که آیا عرصه برای ورود آنهایی که مدیر هستند یا کمی مدیرتر از کنونیها هستند باز است تا امیدی به زنده ماندن فوتبال در ایران داشت؟
دیدگاه تان را بنویسید