میرسلیم | روزنامه فرهیختگان نوشت: معمولا ادوار مختلف مجلس، از ابتدای شکلگیری این نهاد قانونگذار تا امروز که 11 دوره انتخابات و رفتوآمد نمایندگان را تجربه کرده است، به اقدامات ماندگار و مصوبههای مهمشان میشناسند. درباره مجلس یازدهم اما شاید بتوان گفت تاکنون در بین افکار عمومی بیش از آنکه به اقدامات مهم، تصمیمهای روبهجلو یا دستاورهای ویژه در زمینههای سیاسی و اقتصادی شناخته شود، به اظهارنظرهای شاذ و عجیب تعدادی از اعضای آن شناخته شده است.
نمایندگانی که فارغ از نیتشان پیش از ورود به مجلس، برآیند عملکرد و اظهارات جستهوگریختهشان در این حدود 3 سال نمایندگی این برونداد رسانهای را داشته که گویی بخشی از نمایندگان که تعدادشان کم هم نبوده قرار است با اظهارنظرهای عجیب و عمدتا عصبانیکننده افکار عمومی در این زمینه به رقابت با یکدیگر بپردازند. البته به این اظهارنظرها، اقدامات، ایدهها و طرحهایی از جنس طرح صیانت که بهمدت چند ماه به نگرانی و سوژه یک جامعه تبدیل شده بود را هم میتوان اضافه کرد. درمجموع، آنچه تاکنون از مجلس یازدهم باوجود برخی اقدامات مثبت در حوزههای اقتصادی و سیاسی در خاطر مردم ثبت شده، تا دلتان بخواهد اظهارات شاذ و عجیب است. همانطور که ابتدای گزارش به آن اشاره شد بالاخره هر دور از مجلس و نمایندگانش در طول بیش از چهار دهه اخیر با ویژگیها و خاطراتی از سوی مردم یاد میشوند که از قضای روزگار و ظاهرا عزم تعدادی از نمایندگان، مجلس یازدهم قرار است با اظهارنظرهای شاذ و فراموشنکردنی برخی اعضای آن در تاریخ ادوار مجلس ثبت شود. اینبار سیدمصطفی میرسلیم نماینده تهران بوده که با اظهارنظری جدید، از جنس برخی توییتها و اظهارات خاص قبلی خود در برخی مقاطع مهم، مساله «سخنان شاذ» برخی نمایندگان مجلس را باری دیگر به سوژهای پربحث در فضای عمومی کشور تبدیل کرده است. جناب میرسلیم در تازهترین اظهارات خود، لازم دیدهاند نکاتی ناظر به بازداشتشدگان ناآرامیهای اخیر، کیفیت رسیدگی به جرائم متهمان و البته پیشنهادی درخصوص نحوه مجازات محکومشدگان به محاربه مطرح کنند.
نکاتی که بعد از رسانهای شدن بهقدری با بازخوردهای منفی گسترده از سوی جامعه همراه شد که این نماینده مجلس را مجبور به توضیح منظور خود و تکذیب منظورهای برداشتشده در بین مردم کرد. اما اظهارات او که در ادامه به آن میپردازیم آنچنان اثر منفی و گستردهای بر افکار عمومی داشت که توضیحات بعدی او نتوانست تبعات سخن وایرالشده قبلی را خنثی و حتی به شکل قابلملاحظهای کم کند.
هیچکس از شما انتظار ندارد درباره «همهچیز» اظهارنظر کنید
در شرایطی که کشور درحال گذر از فضایی ملتهب است، برخی از مسئولان یا به عبارت دقیقتر نمایندگان به جای آنکه فضا را آرامتر کنند، با سخنان خود آن را شعلهورتر میکنند. صحبتهای غیرتخصصی مصطفی میرسلیم، نماینده مردم تهران در مجلس از این جنس است. او اخیرا در نطقی اعلام کرده: «به نظر بنده، فاصله بین دستگیری عوامل ناآرامیها تا اعدام آنها بسیار زیاد است و باید در فاصله 5 یا 10 روز بعد از دستگیری اعدام شوند، منتها قوه قضائیه روال خودش را دارد.»
این نماینده همچنین گفته است: «درحقیقت آیین دادرسی بسیار محکم است و قوه قضائیه میخواهد براساس آیین دادرسی کار خود را انجام بدهد اما با شرایطی که پیش آمد و ظلمی که به مردم شد، قوه قضائیه باید با توجه به این شرایط بررسیهای خود را انجام بدهد.»
چیزی که در این نطق او بیش از همه در چشم میزند، این جمله است که گفته عوامل ناآرامی باید در فاصله بین 5 تا 10 روز بعد از دستگیری اعدام شوند. میرسلیم برای این جمله خود هیچ استدلالی نیاورده و اظهار نکرده که چرا دقیقا 5 یا 10 روز؟ اصلا چطور اینقدر با اطمینان از لفظ اعدام استفاده میکند؟ چراکه او نه حقوق خوانده و نه در وکالت و قضاوت زمینهای دارد. با این حال، پس از وایرال شدن این سخنان بود که دفتر میرسلیم اظهارات نقلقولشده از او را تکذیب کرد.
میرسلیم نیز در دفاع از خود اظهار کرد: «من چیز دیگری میگویم و از آن استنباط دیگری برداشت میشود. بحث این نیست، مدنظر من کسانی بودهاند که آمدهاند و سوءقصد، ارعاب، تخریب و محاربه کردهاند که حکم آنها نهایتا مشخص و البته در حیطه اختیارات قوه قضائیه است.» حتی با وجود این صحبت و تکذیبیه اما تبعات صحبتهای میرسلیم و حواشی آن در وضعیت کنونی کشور، قابلتوجه است؛ چراکه اگر حتی اثری هم بر التهابات خیابانی نداشته باشد، در حداقلیترین حالت نیز فضای افکار عمومی و آرامش روانی جامعه را ملتهبتر از قبل میکند. نمایندگان یا هر مسئول دیگری که نسنجیده نطق بر زبان میرانند، شاید با اندکی فکر بیشتر درباره شرایط حال حاضر کشور، میتوانند یکی از این دو راه را انتخاب کنند؛ یا سخنی بگویند که در راستای حاکمیت آرامش بیشتر بر شرایط عمومی کشور باشد، یا اگر احساس میکنند راه اول برایشان سخت است اصلا «اظهارنظری نکنند.» البته از آنجایی که سخن نگفتن برای بخشی از این افراد مساوی با جدایی از حیات است، میتوان به آنان توصیه و حتی از آنان خواهش کرد برای حفظ آرامش روانی افکار عمومی هم که شده حداقل کمتر از همیشه در عموم یا حضور رسانهها صحبت کنند.
درمورد مصطفی میرسلیم هم همین نگرانی برقرار است. باید گفت زمانی که شخصی مثل میرسلیم، میداند در چنین شرایطی ممکن است از صحبتهایش برداشت درستی صورت نگیرد، بهراحتی میتواند سکوت اختیار کند. یا حداقل با احتیاط بیشتری در این زمینه اظهارنظر کند. البته نکته کاملا بدیهی آنکه اظهارنظر کردن در هر زمینهای، نیاز به تخصص ویژه خود را دارد و صرف نماینده مجلس بودن به شما این مجوز را نخواهد داد که درباره هر مساله تخصصیای اظهارنظر کنید.
آقای میرسلیم! چرا ایده «5 تا 10 روز» را برای آقازاده مطرح نکردید؟
اظهاراتی که اخیرا از مصطفی میرسلیم درباره اعدام زودهنگام دستگیرشدگان ناآرامیها منتشر شد، مجددا باعث یادآوری ماجراهای اخیر درباره پسرش و اتفاقات بعد از دستگیری او شد. خود میرسلیم ماجرای فرزندش را اینطور روایت کرده: «مهدی (پسر میرسلیم) را ظاهرا پس از دوسال مراقبت، در تیرماه ١٣٩٨ بازداشت و در بهمن ۱۳۹۸ به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به پنج سال حبس محکوم کردند که پس از درخواست تجدیدنظر و قطعی شدن حکم در بهمن ١٣٩٩ به زندان اوین برده شد. هنگام دستگیری او، با اطلاعاتی که مأموران امنیتی به من دادند متوجه مسائلی که او را گرفتار کرده بود شدم و فکر میکنم که اگر زودتر متوجه این مسائل شده بودم، با تنبیه مختصری میتوانستم او را از این وضعیت نجات دهم.»
میرسلیم همچنین میگوید برای جلوگیری از هرگونه شائبه و شبهه، در هیچیک از مراحل بازداشت و بازجویی و محاکمه و تجدیدنظر دخالتی نکرده است. او درمورد فرآیند فریب خوردن پسرش گفته: «منافقین با شناسایی و سوءاستفاده از نقطهضعف مهدی او را شکار کرده و به دام انداخته و سعی کردند از او اطلاعاتی بهدست بیاورند که البته چون او فاقد هرگونه اطلاعات طبقهبندی شده بوده، موفقیتی جز به دام انداختن او بهدست نیاوردند. نقطهضعف مهدی از بدو تولد با او بوده و این مساله هم جسمی است و هم روحی. من و مادرش هم بسیار تلاش کردیم تا این نقاط ضعف بر شخصیت او تاثیر نگذارد و او بتواند بهتدریج که رشد میکند، بدون احساس ضعف و بهصورت عادی به تحصیل و زندگی اجتماعی بپردازد و تا حدود زیادی هم موفق بودیم. فرزندم بسیار عاطفی و سادهلوح و سستاراده است. این ضعف موجب ناتوانی در تامین وضعیت معیشتی او شده و منافقین نیز با استفاده از همین موارد توانستند او را جذب کنند و به انحراف بکشانند و مأموران امنیتی نیز گمان کرده بودند که او عنصر اثرگذاری است. من بهعنوان پدرش، حتی بعد از 50 سال ابا دارم که بگویم او ضعیف است تا مبادا به شخصیت او اهانت شود ولی واقعیت همین است و اکنون اغلب کسانی که با این پرونده سروکار داشتهاند این نقاطضعف را بهخوبی میدانند. همچنین برخی از همبندیهای او در هنگام مرخصی به من گفتند که دیگران، مهدی را وادار به بیگاری کرده و از او اخاذی میکنند و بدتر از همه به مناسبت شرکت در رأیگیری و انتخابات ریاستجمهوری به او اهانت میکردند.
اینها نمونههایی بود از آنچه در زندان رخ میداد و وقتی یقین به صحت گزارشها پیدا کردم و برایم محرز شد که از طرف همبندیهایش ظلمی رخ داده، در نامهای از رئیس قوه قضائیه سوال کردم که آیا منظور از پنج سال حبس، زندان توأم با تحقیر و توهین و اخاذی است؟ ایشان هم بزرگواری کردند و جواب دادند.» میرسلیم همچنین اینطور ادامه میدهد که بهنظر او «دستگاه قضا باید این نکته را درنظر بگیرد که زندان، مجازات مناسبی برای فردی با این شرایط ضعیف نیست، آن هم زندانی که در شرایط کنونی امکان طبقهبندی زندانیان در آن به نحو شایسته وجود ندارد.» بعد میگوید این سخنانش نه برای مبرا کردن فرزند و نه برای اعمال نفوذ در دستگاه قضایی است؛ چراکه از مشکلات کار آنها بهخوبی آگاه است و امیدوار است بتوانند هرچه زودتر و بهتر اصلاحات بنیادین را در قوه قضائیه به ثمر برسانند. همانطور که در سخنان میرسلیم دیده میشود او در جایی میگوید فکر میکنم که اگر زودتر متوجه این مسائل[جرم پسر] شده بودم، با تنبیه مختصری میتوانستم او را از این وضعیت نجات دهم. این درحالی مطرح میشود که میرسلیم این تنبیه مختصر را در سخنان اخیری که از او منتشر شد، برای دیگر دستگیرشدگان جایز ندانسته و خواستار اعدام در فاصله زمانی 5 تا 10 روز شده است. اینچنین تفاوت عمل و گفتار در سخنان مصطفی میرسلیم، جز تشویش افکار عمومی چیزی به همراه نخواهد داشت. او حتی پیش از اظهارنظر درباره اعدام اخیر باید این را درنظر میگرفت که در موضوعی که خود به آن مبتلا بوده (محرز شدن ارتباط فرزند با منافقین) حداقل نظری خلاف عملکرد خود ندهد تا این چنین با آرامش افکار عمومی بازی نکند.
چرا برا پسر خودت نمگی 10 روزه نامرد منافق
حرفهات یادمان هست .باشه برا روز تسویه حساب .بترسید از خشم این مردم مظلوم😡😡😡
دهها سال است که این شخص به اصطلاح مشاور دولتمردان کشور است و حال و روز مملکت را امثال اینها با این مشاوره هایشان به این وضعیت رسانده اند.